تاريخ : 1390/11/18
کد مطلب: 79
نگاهى توصيفى به شروح الکافى

نگاهى توصيفى به شروح الکافى

نگاهى توصيفى به شروح الکافى (شروح منتشر شده از سوى کنگره بين المللى بزرگداشت ثقة الاسلام کلينى)

کتاب الکافى از زمان تدوين و تأليف از حدود يازده قرن پيش تا کنون در کانون توجه همه حديث پژوهان و دانشمندان شيعه بوده است و تبديل به مرجعى شده که هيچ فقيه و محدثى و هيچ عالم و دانشورى از مراجعه به آن بى‏ نياز نيست.

مؤلف، اين اثر ارجمند را از دانش ‏ها و علوم الهى فراهم آورده و در اصول و فروع مدون ساخته است و کتاب سترگى پديد آورده که پشتوانه استوار فقه شيعىِ امامى به عنوان ميراث برجاى مانده از امامان اهل البيت عليهم ‏السلام باشد.

با تأليف الکافى با همه وسعت و دقت، مراجعه به اصول چهارصدگانه حديثى از رونق افتاد و خود مصدر اوليه حديث شيعه شد، که شيخ مفيد آن را با عبارت «اجل کتب الشيعه و اکثرها فائدة» معرفى کرده است.

بيش از بيست شرح و سى حاشيه و هزار و پانصد نسخه خطى و بيست بار چاپ نشانِ اهميت اين ميراث ارزشمند است.

سوگمندانه بيشتر آثارِ مربوط به الکافى يا به صورت دست نوشته باقى مانده و يا به شکل مطلوبى به چاپ نرسيده است. براى جبران اين خسارت علمى، در کنگره بزرگداشت کافى و کلينى گام‏ هايى برداشته شد که تصحيح و چاپ چهارده عنوان از شروح الکافی در همين راستاست.

بسيارى از فقها، فلاسفه، حکما و ديگر عالمان، به فراخور علاقه و تخصص خود و يا در پاسخ به درخواست و خواهشِ جستجوگرى، الکافى را شرح کرده ‏اند و در اطراف آن بسط سخن داده و يا پرده از ابهام و کج فهمى نسبت به فقراتى از روايات آن برداشته‌اند.

اين آثار، حاوى دقايق و نکات پرفائده ‏اى در مباحث فقه و کلام و فلسفه برآمده از ظرايف، مشکلات و ابهام‏ هاى احاديثِ الکافى است.

در اين نوشتار به صورت مختصر و گذرا آن دسته از شروح و حواشى که در کنگره کافى و کلينى تحقيق و منتشر شده است، مرور کرده و از سمت و سوى علمى آنها و روش آنها سخن خواهيم گفت.

۱. الشافى فى شرح الکافى

ملا خليل بن غازى قزوينى (م ۱۰۸۹ق)

تحقيق: محمّدحسين درايتى

مؤلف: ملا خليل بن غازى قزوينى (۱۰۰۱ ـ ۱۰۸۹ق)، شاگرد شيخ بهايى ميرداماد و ديگران است. او به اخبارى‌گرى و آراى منحصر به فرد مشهور است. مدرسه و مزار او در قزوين مورد توجه است.

شرح مفصل و معرفى بر الکافى است که به دستور خليفه سلطان تدوين شده است. مؤلف در خطبه کتاب مى‏ گويد:

أمرني بشرح الکافى مفخر العلماء، وأعظم السادات والعظماء، نور الهدى وبدر الدُّجى، ملجأ الضعفاء والمساکين، مرجع الاُمراء في العالمين، اعتماد الدولة العليّة العالية الحسينيّة الموسويّة الصفويّة، خليفة سلطان الحسيني، الملقّب بسلطان العلماء أدام الله‏ تعالى إقباله وإفضاله.

او در مورد سبب تأليف و زمان و مکان آن گفته است: «واحتياج الکافي إلى الشرح الشافي حرّک العزم منّي، فشرعت في شرحه في حرم الله‏ تعالى في جوار الکعبة البيت الحرام ـ زاده تعظيما ـ في سنة سبع و خمسين وألف هجرية».

نسخه‏ هاى شافى مثل ديگر آثار ملا خليل داراى اختلاف زيادى است که ناشى از بازنگرى و تجديد نظرهاى متعدد مؤلف است. چاپ شافى بر اساس تحرير دوم کتاب انجام گرفته است. تاکنون دو جلد از اين کتاب به چاپ رسيده است.

حدود: از آغاز اصول الکافى تا پايان کتاب الجنائز از فروع.

رويکرد: مؤلف در اين شرح ضمن بررسى مفردات و عبارت احاديث به مباحث سندى نيز پرداخته و بيشتر به مذاق اخباريان به شرح و بسط احاديث با استفاده از لغت و ادبيات و آيات و روايات ديگر پرداخته است و گاه و بى گاه به فلاسفه و عرفا انتقاد مى‌نمايد. بسيارى از آراى منفرد و اختصاصى ملا خليل در اين کتاب به ‏خصوص در شرح کتاب التوحيد قابل دسترسى است.

نسخه‏ هاى خطى: حدود پنجاه نسخه از جلدهاى مختلف کتاب در کتابخانه‏ هاى مختلف ايران شناخته شده که در فهرستگان نسخه ‏هاى خطى حديث و علوم حديث مسطور است(۱).

۲. صافى ]در شرح کافی [

ملا خليل قزوينى (م ۱۰۸۶ق)

تحقيق: محمّدحسين درايتى و حميد احمدى جلفايى

شرح فارسى مفصّلى در دوازده جلد (۳۴ جزء) است، که پس از نوشتن مقدارى از شرح عربى موسوم به الشافى، طى بيست سال بدان پرداخته و کتاب را به شاه عباس دوم صفوى تقديم کرده است. شارح، متن روايت ‏ها را به عربى به عنوان اصل آورده و سپس به فارسى شرح مى ‏نمايد و در ضمن شرح به خصوصيات لغوى الفاظ و ضبط و اعراب آنها نيز مى‌پردازد. تأليف اين شرح در سال ۱۰۶۴ق، در محله ديلمه قزوين شروع شده و در سال ۱۰۸۴ ق، به پايان رسيده است.

آقا بزرگ تهرانى نيز در سه جا از الذريعة، از اين شرح به نام صافى نام برده و به توضيح درباره آن پرداخته است.(۲) و همچنين در ساير کتاب‏ هاى تراجم و فهارس نيز به همين عنوان، نام برده شده است؛(۳) و در چاپ حجرى اين کتاب هم ـ که در لکهنو سال ۱۳۲۳ق، منتشر شده ـ به همين عنوان، نامگذارى شده است، هر چند که در برخى از نسخه ‏هاى اين شرح، با عنوان صافى گنجينه شاهى يا مطلق گنجينه شاهى از آن نام برده ‏اند.
خود مؤلّف در ابتداى شرح کتاب الوصايا از قسم فروع، تصريح نموده
که نام اين شرح را صافى شرح کافى نهاده و هرگونه ترديد را در اين خصوص، زايل نموده است.(۴)

مؤلف: مختصرى از شرح حال مؤلف در الشافى گذشت.

رويکرد: مشى قزوينى در صافى و شافى بيشتر عنايت به اخبار و روايات و بهره ‏گيرى از مباحث ادبى و لغوى است و در شرح فارسى خود نسبت به شافى در سطح ساده‏ ترى صحبت کرده و به دشوارى ‏هاى کلمات کمتر توجه کرده است.

در برخى از نوشته‏ هاى عالمان قديم و جديد، نظريّات و عقايد شاذّ به ملا خليل نسبت داده شده است.

گفته شده است که: او بخش روضه را جزء الکافى نمى ‏دانست و معتقد بوده که آن را ابن ادريس تأليف نموده است. افندى مى ‏گويد: برخى از عالمان ديگر نيز در اين نظر او را تأييد کرده ‏اند و برخى نيز اين نظريّه را به شهيد ثانى نسبت داده ‏اند، ولى ثابت نشده است(۵).

ملا خليل در شرح کافى، روضه را نيز شرح کرده و در مقدّمه هيچ اشاره ‏اى به اين‏که روضه از کلينى نيست، نکرده است، لذا انتساب اين قول به ملا خليل، چندان قطعى نيست.

از ديگر آراى متفرد ملا خليل و آنچه به او نسبت داده شده است، مى‏توان به امکان تخلف معلول از علت تامه، امکان ترجيح بلا مرجح، ثبوت معدومات، ردّ تجرد نفس ناطقه و مراتب چهارگانه آن، ردّ قديم زمانى بودن عالم، عدم انتاج شکل اوّل قياس، انکار کرويت زمين و وجوب عمل به علم (نه‏ گمان) در مسائل فرعى فقهى در زمان غيبت و ... اشاره کرد. وى به تمام موارد فوق در جاى جاى صافى و شافى تصريح نموده است.

حدود: اين شرح از آغاز اصول کافى تا پايان روضه است، ولى آنچه در کنگره به چاپ رسيده، فعلاً دو جلد از آن است.

نسخه‏ هاى خطى: ۳۲۹ نسخه از جلدهاى مختلف کتاب در فهرست ‏نامه ‏هاى نسخ خطى فهرست شده است(۶).

۳. الکشف الوافى

محمّد هادى بن محمّد معين الدين شريف، آصف شيرازى (م ۱۰۴۱ ق)

تحقيق: على فاضلى

شرح و حواشى محققانه فلسفى بر کتاب العقل و الجهل و اثبات واجب الوجود و التوحيد اصول الکافى از آصف شيرازى است.

مؤلف: آصف شيرازى در خطه فارس به فضل و ادب و ذکاوت مشهور بوده است. سيد على خان مدنى در سلافه و شيخ حر عاملى در امل الآمل او را ستوده ‏اند. او مدتى وزارت فارس را نيز عهده ‏دار بوده است. از تأليفاتش حاشية على الاشارات، حاشية على تفسير البيضاوى، حاشية على الشفاء، مرآة الحقائق و نقد الحواشى است.

رويکرد: مؤلف بيشتر در مباحث عقلى و فلسفى دست داشته و شرح خود را نيز با همين سليقه نوشته است. او در باب حدودث عالم و اثبات محدث و «باب اطلاق القول بانه شى‏ءٌ» اطاله سخن داده و از محقق روانى و ديگران نقل قول‏ هايى آورده است.

در سراسر کتاب نيز به شرح ميرزا رفيعا نائينى عنايت ويژه دارد.

حدود: از آغاز خطبه کتاب تا پايان کتاب العشره که پايان اصول الکافى است و در دو جلد تحقيق و چاپ شده است.

نسخه خطی: مجلس، شماره ۵۸۰۳، قرن ۱۲، ۲۰۳ برگ(۷).

۴. الذريعة الى حافظ الشريعة

رفيع الدين محمّد بن مؤمن، گيلانى (ملا رفيعا) (قرن ۱۱ق)

تحقيق: محمّدحسين درايتى

مؤلف: او از فضلاى قرن يازدهم در اصفهان بوده و ظاهرا از شيخ بهايى استفاده کرده است. او اشاراتى در مخالفت با اخباريان دارد.(۸)

شيخ آقا بزرگ تهرانى در نسخه ‏اى که مشاهده نموده، فقط مقدارى از حواشى محشى به خط وى از آغاز الکافى تا پايان کتاب المعيشة بوده است. در نسخه‏ هايى که محقق مذکور موفق به ديدن آنها نشده، بقيه حواشى مؤلف موجود است. اين حواشى تا پايان اصول الکافى است و مؤلف حواشى خود را بر کتاب فروع و روضه در هامش نسخه ‏اى از الکافى نوشته که تصوير آن نيز در مرکز تحقيقات دارالحديث موجود و در دست تحقيق است.(۹)

رويکرد: بيشتر اقبال مؤلف به مباحث عقلى و کلامى است. مؤلف در مقدمه کتاب خود، چند وجه اهميت کتاب را اين گونه بر مى ‏شمارد:

۱. تصحيح متون اخبار با رجوع به کتب قدما؛

۲. رفع اجمال و اشکالات بسيارى از اخبار با استفاده از احاديث ديگر (شرح الحديث بالحديث)؛

۳. مشتمل بودن بر چکيده فوايد شارحان ديگر و آنچه در کتب متفرقه علماى بزرگ در تأييد حديث يا رد آن آمده است؛

۴. بيان واژه ‏هاى مشکل با استفاده از کتب مصادر لغت؛

۵. اشتمال اين شرح بر معانى دقيق و لطيف با استفاده از اصول عقلى و کلامى.

مؤلف از اشتغال طلاب به مباحث فروعات و معطل ماندن مباحث کلامى و اعتقادى شکوه مى‌کند و البته به شدت به عرفان و فلسفه تاخته است.

اين شرح مشتمل بر بسيارى از اشعار عربى و فارسى مؤلف و ديگر شعراست که به مناسبت مطالب، آنها را متذکر شده است.

حدود: از آغاز خطبه کتاب تا پايان کتاب العشره که پايان اصول الکافى است در دو جلد تحقيق و چاپ شده است.

نسخه‏ هاى خطی: مرکز احياء ميراث اسلامى، شماره ۱۵۸۰، از آغاز الکافى تا پايان کتاب المعيشة با حاشيه مؤلف، ق ۱۱؛ مرکز احياء ميراث اسلامى، شماره ۲۰۴، اصول الکافى، ق ۱۱؛ مرکز احياء ميراث اسلامى، شماره ۴۰۳۲.
  ۵.
شرح فروع الکافى

محمّد هادى بن محمّد صالح مازندرانى (م ۱۱۲۰ق)

تحقيق: محمّدجواد محمودى و محمّدحسين درايتى و على حميداوى

شرحى بر الکافى است که ملا هادى در تکميل شرح پدرش بر الکافى نگاشته و ظاهراً در بين سال‏ هاى ۱۰۹۰ تا ۱۱۰۶ ق، تأليف شده و به گفته علامه تهرانى تنها شرح بر فروع الکافى است و شامل شرح کتاب الزکاة، الحج و الصوم.(۱۰)

مؤلف: نام او محمّدهادى بن صالح مازندرانى است و به «آقاهادى» و «هادى مترجم» نيز شهرت دارد. شهرت او به »مترجم» نيز به اين جهت بوده است که وى اهتمام ويژه‌اى به ترجمه متون عربى به زبان فارسى داشته و به ترجمه قرآن، صحيفه سجاديه و نيز تعدادى ديگر از کتب پرداخته است.

احمد بن محمّد على بهبهانى سبط علامه وحيد بهبهانى درباره او چنين مى ‏نويسد :

فاضل عزيز، و مقدس بى‏ بديل و نظير، جناب مستطاب، مستغنى الالقاب، فقيه الزمان آقا محمّدهادى را تصانيف بسيار و فضايل بى ‏شمار است و علاوه، بسيار خوش مزاج و لطيفه ‏گو و ظريف بوده ‏اند.(۱۱)

و همچنين صاحب اعيان الشيعة او را چنين مى ‏ستايد :

الآقا هادي بن المولى محمّد صالح المازندراني، عالم، فاضل، جليل، کان ظريفا حسن الجواب، اُمّه آمنه بيگم بنت محمّد تقي المجلسي، کانت عالمة فاضلة.(۱۲)

به جز شرح فروع کافي، آثار و مکتوبات ديگرى از مؤلف ذکر شده که به اختصار از آنها ياد مى ‏شود:

ترجمه قرآن کريم، ترجمه صحيفة سجّاديّة، ترجمه معالم الدين، ترجمة الکافية، أنوار البلاغة في علم المعاني و البيان، حاشيه أنوار التنزيل بيضاوى، الحدود والديات، رسالة في الأذان، رسالة في تعيين غرّة رمضان فيما إذا غمّت شهور السنة کلّها، رسالة في تفسير بعض الآيات والأحاديث، الرسالة الرضاعية، رساله در ارث، شرح دعاى صباح، شرح الشافية، شرحِ شرح شمسية. شرح تلخيص المفتاح، شرح النظّام، شرح قواعد الأحکام، منتخب مغني اللبيب و الموائد في علم الکلام.(۱۳)

حدود: آنچه از اين شرح تاکنون به دست آمده، تنها شرح کتاب الطهارة، کتاب الحيض، کتاب الجنائز، کتاب الصلاة، کتاب الزکاة، کتاب الصيام و کتاب الحج الکافى است که البته شرح کتاب الصلاة هم ناقص و ناتمام است.

رويکرد: روش مؤلف در شرح فروع الکافى کاملاً متمايز با شرح کتاب حديثى و هم چنين متمايز با شرح پدرش بر اصول و روضة الکافى است، بلکه بيشتر مشابه روش فقها در مباحث فقهى است. وى نخست، بعد از ذکر ابواب الکافى به بحث مبسوط فقهى درباره موضوع مطرح شده پرداخته و بعد از نقل اقوال فقها و بررسى کامل آن و ذکر ادله هر کدام و بيان نظر خودش، برخى از فقرات روايات الکافى را که نياز به شرح و بررسى داشته، ذکر کرده و با استمداد از برخى از کتب لغت، مانند صحاح، نهاية، قاموس و مغرب به شرح آن فقره مى‏ پردازد و در اندکى از موارد به بررسى مباحث رجالى مربوط به اسناد الکافى نيز پرداخته است.

نسخه ‏هاى خطی: هفت نسخه خطى از اين شرح شناخته شده است؛ دانشگاه تهران، شماره ۵۲۳۰، کتاب الحج، ۱۱۰۶ق،  ۱۲۴برگ؛ دانشگاه تهران، شماره ۱۸۴۰، کتاب الطهارة، ۱۱۱۴ ق، ۲۰۰ برگ؛ مسجد گوهرشاد، شماره ۹۴۲، ۱۱۳۱ ق، ۲۹۱ برگ؛ فاضل خوانسارى، شماره ۱۶۵، زکات و صوم و حج، ۱۱۳۴ق، ۲۶۴ برگ؛ ملک، شماره ۱۳۵۲، کتاب الطهارة تا نيمه صلاة مسافر، ق ۱۲، ۲۴۵ برگ.

۶. مَنهَجُ اليقين (شرح اندرزنامه امام صادق عليه ‏السلام به اصحاب خويش)

علاء الدين محمّد على بن شاه ابو تراب گُلستانه (م ۱۱۱۰ ق)

تحقيق: سيد مجتبى صحفى و على صدرايى خويى

مؤلف: او از سادات گلستانه اصفهان است و نسبش به امام مجتبى عليه ‏السلام مى ‏رسد. تمام عمر خود را در عبادت به سر برد و داراى اخلاق و خصال نيکو بود و صدارت و رياست را به جهت زهد قبول نکرد. از آثارش مى‏ توان به حدائق الحقائق في شرح کلمات کلام الله‏ الناطق و بهجة الحدائق اشاره کرد.

اين اثر، ترجمه و شرح مفصّلى بر نامه امام صادق عليه ‏السلام به شيعيان است.(۱۴) گلستانه، در اين اثر، بر آن بوده که مضامين نامه امام عليه ‏السلام را براى فهم عموم مردم و استفاده مسلمانان، شرح و توضيح دهد. به همين منظور، او اين نامه را به صورت قطعه قطعه آورده و پس از هر قطعه، ابتدا ترجمه فارسى و روان آن را آورده است و سپس، مضامين را به طور کامل، شرح و توضيح داده، که گاهى شرح و توضيح وى از هر قسمت، از ده صفحه هم تجاوز مى ‏کند. او بيشتر به آيات و روايات، استشهاد مى‌کند و توضيحات خود وى، نسبت به رواياتى که ذکر نموده، حجم اندکى از کتاب را در بر مى‌گيرد.

بيشتر منابع و مصادر وى در اين شرح، کتب اربعه شيعه، بويژه الکافى و نيز نهج‌البلاغة، آثار ابن طاووس و کتاب ‏هاى روايى مشهور ديگر شيعه و گاه اهل سنّت است.

نثرِ شرح گلستانه، روان است و با وجود گذشت حدود سيصد و پنجاه سال از زمان تأليف آن، براى فارسى ‏زبانان امروز نيز قابل درک و فهم است.

گلستانه، تأليف اين شرح را در بيست و پنجم شوال ۱۰۸۱ق، به پايان رسانده و تا کنون، بنا به گزارش خان‏ بابا مشار، دو بار در هند به چاپ رسيده است.(۱۵) بار اوّل در سال ۱۳۰۲ ق، به سفارش ميرزا محمّد ملک الکتاب شيرازى و به اهتمام شاکر تهرانى در هندوستان و در شهر بمبئى در ۲۶۶ صفحه، و بار دوم، يک سال بعد، يعنى در سال ۱۳۰۳ ق، در همان شهر در ۲۶۸ صفحه.

رويکرد: ادبيات گلستانه در اين شرح، به صورت وعظ و خطابه و براى استفاده عموم مردم است. به همين منظور، او در شرحش از آوردن متن اصلى روايات، خوددارى نموده است و اغلب به ترجمه، بسنده نموده است. او سند رواياتى را که نقل نموده، حذف کرده و در اغلب موارد، به ذکر نام راوى اوّل، اکتفا نموده است؛ ولى معمولاً مصادرى را که روايت را از آنها گرفته، ياد کرده و در موارد متعدّدى هم به ذکر نام مؤلّف مصدر، اکتفا کرده است.

او همچنين در ضمن اين شرح، به بيان واجبات و محرّمات دينى پرداخته و آداب و شرعيات را نيز متذکر شده است.

در جاىْ جاىِ شرح، در فضائل اهل بيت عليهم‏ السلام و حقّانيت طريق آنها، مطالبى به چشم مى ‏خورد. او در اين موضوع، به منابع اهل سنّت نيز استشهاد مى ‏کند. همچنين اعترافاتى را که دانشمندان اهل سنّت در آثارشان در باره حقّانيت اهل بيت عليهم‏ السلام آوردند، ذکر مى ‏کند.

او مانند عالمان معاصر خود در اصفهان، از استناد به کلام فلاسفه و گفتار عارفان و استدلال‏ هاى فلسفى، و همچنين آوردن شعر، خوددارى نموده است و در شرحش در اين زمينه‏ ها، مطلبى به چشم نمى ‏خورد.

حدود: اين کتاب فقط شرح يک حديث از الکافى است. (ج ۱، ص ۹۱، ح ۱).

نسخه‏ هاى خطی:

۱. نسخه متعلّق به کتاب‏خانه مسجد اعظم قم، به شماره ۱۱.(۱۶) اين نسخه، کهن ‏ترين و به عبارتى صحيح‏ ترين نسخه کتاب بوده که محمّدسلمان بن عبدالباقى گلپايگانى به خطّ نستعليق زيبايى آن را تحرير کرده و در غره ذى قعده سال ۱۰۸۳ق، به پايان رسانده است.

۲. نسخه متعلّق به کتاب‏خانه آية الله‏ گلپايگانى، به شماره ۶۹/۷/۱۱۶۹. اين نسخه، فاقد نام کاتب و تاريخ است؛ ولى با نسخه اصل، مقابله و تصحيح گرديده و در آخر نسخه، علامت بلاغ با عبارت «قوبل بأصله من أوّله إلى آخره» ديده مى ‏شود.

۷. الحاشية على اصول الکافى

على بن زين الدين بن محمّد بن حسن عاملى (شيخ على صغير) (قرن ۱۱ق)

تحقيق: محمّدحسين درايتى

مؤلف: نويسنده، برادرزاده شيخ على کبير و از بيت علم و فضيلت است از اساتيد و شرح حال او اطلاع چندانى در دست نيست بعضى از آثار وى حاشيه بر تهميد القوائد، شرح صحيفه سجاديه و حاشيه بر کتاب التوحيد الکافى است ظاهراً تا ۱۱۰۲ زنده بوده است.

اين حاشيه با عناوين «قوله ـ قوله» و داراى تاريخ تأليف ۱۰۸۵ ق، است.(۱۷) اين حاشيه در ادامه الدرّ المنظوم چاپ شده است.

حدود: از کتاب التوحيد (ح ۱، ص ۷۸، باب العالم واثبات المحدث، ح ۳) تا باب الهداية أنها من الله‏ عزوجل (ج۱، ص ۱۶۵، ح ۱).

رويکرد: بيشتر رويکرد اين حاشيه ادبى، لغوى و عنايت به مباحث فقه الحديثى است.

نسخه‌های‌خطی: خوانسارى، شماره ۱/۹۳۶، به خط مؤلف،(۱۸) آستان قدس، ش ۱۰۸۵۴، دانشگاه تهران، ش ۴۲.

۸. الحاشية على اصول الکافى (تعليقة على الکافى)

رفيع الدين محمّد بن حيدر، حسينى نايينى (ميرزا رفيعا) (۹۹۸ ـ ۱۰۸۲ ق)

گردآورى : محمّد فصيح بن اولياء قزوينى (م ۱۰۹۱ ق)

تحقيق: محمّد حسين درايتى

حواشى ميرزا رفيعا بر الکافى به درخواست شاگردانش صورت گرفته است و به وسيله امير معصوم بن محمّد فصيح بن امير أوليا حسينى تبريزى قزوينى (م ۱۰۹۱ق) جمع آورى و تدوين شده است.(۱۹)

مؤلف: ميرزا رفيع الدين محمّد بن حيدر حسينى طباطبايى نايينى اصفهانى، معروف به ميرزا رفيعا از بزرگ‏ترين دانشمندان عصر صفوى و از برجسته‏ ترين شاگردان شيخ بهايى، ملا عبد الله‏ شوشترى و ميرابوالقاسم فندرسکى است. جمعى از بزرگان حوزه اصفهان از محفل درس او استفاده کرده ‏اند که از ايشان‏ اند علامه مجلسى، شيخ حر عاملى، محقق خوانسارى، ملا رفيعا گيلانى، و امير محمّد صالح خاتوان آبادى.

او ظاهراً در ۱۰۸۲ ق، در اصفهان درگذشت و در تخت فولاد مدفون شد.(۲۰)

رويکرد: حاشيه‏ اى دقيق بر اصول الکافى تا کتاب الحجة است که فرازهايى از روايات را با ذکر «قوله» توضيح داده است. اين کتاب از مصادر علامه مجلسى در مرآة العقول بوده و ايشان با عبارت ‏هاى «قال بعض الفضلاء»، «قيل» عبارت‏ هاى ميرزا رفيعا را نقل کرده است. و در آن، نکات ادبى و شرح غريب لغات احاديث و ترجمه بعضى از کلمات به فارسى درج گرديده است. مؤلف از سند احاديث غافل نبوده، بلکه عنايت اجمالى به اسناد داشته و به برخى از روات مجهول يا مشترک و تصحيفات و ... اشاره داشته است. محشى عنايت خاص و دقت فراوانى در ذکر احاديث داشته و در نقل آنچه کلينى آورده، به يک نسخه اکتفا نکرده و ديگر نسخه ‏ها را از نظر گذرانده است.

تحقيق کتاب بر اساس پنج نسخه انجام شده و آيات و روايات تخريج شده است. در حاشيه نسخه مطالبى از مؤلف ديگرى بوده که در پاورقى آمده است.

متن الکافى براى سهولت در خواندن، در بالاى صفحات درج گرديده و فهارس آيات، احاديث، اعلام، کتاب ‏ها، اختلاف نسخ و مطالب بدان افزوده شده است.

اين شرح را از جهاتى داراى اهميت است:

يک. علامه مجلسى همه يا بيشتر اين شرح را در مرآة العقول آورده و بيشتر با عبارت «قال بعض الفضلاء» يا «قيل» متذکر مى ‏شود. اين مطلب با مقابله حاشيه ميرزا رفيعا با مرآة العقول قابل دسترسى است.

دو. از آنجا که مؤلف داراى ذوق درک و نظر کلامى و فلسفى بوده است، شرح او مشحون از دقايق علمى و کلامىِ مبتنى بر آراى شيعى است. اين معانى در کتاب التوحيد جلوه بيشترى يافته است.

سه. مؤلف عنايت اجمالى به ذکر سند و بحث از آن داشته است.

چهار. مؤلف به خانواده حديث عنايتى داشته و احاديثى را با حديث ديگر شرح کرده است.

پنج. شرح، علاوه بر اين‏که داراى ظرايف و فوايد ادبى و لغوى زيادى است و ضبط کلمات و اعراب جملات را بحث مى‌کند، عنايت زيادى به شرح غريب الحديث کرده و گاهى آنها را به فارسى نيز ترجمه مى ‏کند.

شش. مؤلف احاديث را از نسخه ‏هاى مختلف الکافى نقل کرده و در مواضعى به اختلاف نسخه نيز اشاره دارد.

حدود: از آغاز تا باب «إن المتوسمين الذى ذکرهم الله‏ تعالى في کتابه هم الأئمّة عليهم ‏السلام والسبيل فيها مقيم (ج ۱، ص ۲۱۸، ح ۳).

نسخه ‏هاى خطى: مرعشى، شماره ۶۳۴۲، به خط ملا خليل قزوينى؛ گلپايگانى، شماره ۱۵۵۳، ۱۰۸۱ ق؛ مرعشى، شماره ۳۷۴۸، قرن ۱۱؛ مرکز احياء تراث اسلامى، شماره ۲۷۳۲، قرن ۱۱. (۲۱)

 ۹. البضاعة المزجاة

محمّد حسين قارياغدى (م بعد از ۱۰۹۸ ق)

تحقيق: حميد احمدى جلفايى

مؤلف: ملا محمّد حسين بن قارياغدى (زنده در ۱۰۸۹ق) عالمى متبحر به حديث و رجال در عصر خود بوده است. از شرح حالش اطلاع زيادى در دست نيست.(۲۲)

اين کتاب، مشتمل بر شرح مبسوطى بر کتاب روضة الکافى محمّد بن يعقوب کلينى است که احاديث را با عنوان «متن» و توضيحات خود درباره سند و متن را به عنوان «شرح» آورده است.

مؤلف در آغاز، فهرست موضوعى مطالب روضة الکافى را در سى باب ذکر نموده است. تأليف جلد اول شرح در ۱۴ محرم ۱۰۹۸ ق، به پايان رسيده است.

محقق تهرانى(۲۳) گفته است که اين شرح، مشتمل بر مباحثى در فوايد رجالى است. ايشان(۲۴) اين کتاب را با عنوان شرح روضة الکافى و نيز با عنوان رجال الشيخ محمّد حسين بن قارياغدى(۲۵) فهرست نموده است.

حدود: اين شرح از معدود شروح روضة الکافى است که همه اين کتاب را در برمى ‏گيرد. دو جلد از بضاعة المزجاة ـ که تا حدود حديث ۲۱۱ روضة الکافى است ـ ضمن آثار کنگره چاپ شده و دو جلد باقى مانده به زودى چاپ مى ‏شود.

اين شرح در سى باب تدوين شده است و از باب خطب و بعد رسائل و نصايح شروع مى ‏شود و به باب سى ‏ام ـ که «باب في وصف الجنة والنار» است ـ ختم مى ‏شود.

رويکرد: مؤلف، ابتدا متن کامل حديث را مى ‏آورد و در شرح کلمات را مى‏ کاود و موارد محتمل را نيز بيان مى‏ کند. او از ملا صالح مازندرانى، علامه مجلسى، فيض کاشانى و محقق استرآبادى گاهى با ذکر نام و گاهى بدون ذکر نام مطالبى نقل مى ‏کند. اين شرح را مى ‏توان ادبى و روايى دانست.

نسخه ‏هاى خطی: کتابخانه سيد محمّد على قاضى طباطبايى، ۱۱۰۰ق، مرعشى، شماره۷۶۹۲۰، جلد اول، تصحيح شده و حواشى دارد، ۲۵۵ برگ.(۲۶)

۱۰. الدر المنظوم من کلام المعصوم

على بن محمّد بن حسن بن زين الدين عاملى (شيخ على کبير) (م ۱۱۰۳ يا ۱۱۰۴ ق)

تحقيق: محمّد حسين درايتى

مؤلف: شيخ على بن محمّد بن حسن، نواده صاحب معالم و شهيد ثانى معروف به شيخ على کبير از خاندان علم و فضيلت و سلاله تقوى و فقاهت و از مشاهير علماى سده يازدهم هجرى است.

او داراى آثارى چون الدر المنثور، الزهرات الزويّة و حواشى بسيار بر بسيارى از کتاب ‏هاى حديثى و فقهى است. وى در ۱۱۰۳ يا ۱۱۰۴ ق، در اصفهان درگذشت و در مدرسه ميرزا جعفر مشهد رضوى عليه ‏السلام دفن گرديد.(۲۷)

شرح کتاب اصول الکافى به صورت «قوله ـ قوله» است که شرح خطبه و کتاب العقل و کتاب العلم آن به اتمام رسيده است. نويسنده در سال ۱۰۶۱ ق، از نگارش آن فراغت يافته است. با اين که در پايان جلد اول به جلد دوم در حاشيه کتاب التوحيد حواله مى‏ دهد، ليکن ظاهراً نوشته نشده است.

حدود: از آغاز اصول الکافى تا آخر کتاب فضل العلم (ص ۷۱، ح ۱۲).

رويکرد: بيشتر مطالب مؤلف درباره روايات و احاديثى که مورد شرح قرار گرفته است، مباحث ادبى و لغوى است و نکات ادبى دقيق و احتمالات مختلف در مورد احاديث را مورد توجه قرار داده است. در اين ميان، از آيات و روايات ديگر نيز بهره گرفته است.

او همچنين متعرض مباحث رجالى و سندى نشده و به کتاب ‏هاى رجالى ارجاع داده است.

نسخه ‏هاى خطی: دانشگاه تهران (مشکوة)، شماره ۹۴۶؛ مرعشى، شماره ۱۶۴۷، ۱۱۸ برگ؛ مرعشى، شماره ۳۵۴، ۱۰۹۵ ق، ۱۱۱ برگ؛ مسجد اعظم، شماره ۵۶۴، ۱۰۶۱ ق، ۱۴۰ برگ.(۲۸)

۱۱. حاشية اصول الکافى

محمّد امين استرآبادى اخبارى(م۱۰۳۳ق)

گردآورى: ملا خليل قزوينى (م ۱۰۸۹ق)

تحقيق: على فاضلى

مؤلف: ملا امين استرآبادى ) م ۱۰۳۳ق) از علماى سده يازدهم و مؤسس اخبارى‏ گرى است. او از سيد محمّد عاملى ـ صاحب مدارک ـ و شيخ حسن صاحب معالم و شيخ محمّد پسر او و همچنين ميرزا محمّد اخبارى استفاده کرده است.

مهم ‏ترين اثر او الفوائد المدنية است.

حدود: از آغاز خطبه الکافى تا باب الدعابه (ج ۱، ص ۶۶۴، ح ۷).

رويکرد: عمده مطالب استرآبادى در اين حاشيه لغوى و ادبى است و تطويل و تفصيلى ندارد.

حواشى مختصر و ناتمامى بر اصول الکافى است که استرآبادى بر هامش نسخه الکافى نوشته و شخصى، گويا از شاگردان وى، در سال ۱۰۵۷ق، در مکه، آن را تدوين کرده است. از آن به شرح الکافى نيز تعبير شده است.

گردآورنده در ابتداى کتاب آورده است:

أمّا بعد فهذه حواشٍ على الکافي لأبي جعفر محمّد بن يعقوب الکلينيّ الرازيّ قد کتبها المحقّق المدقّق مولانا محمّد أمين الإسترآباديّ في هامش کتابه قد جمعتها من خطّه ـ رحمه الله‏ تعالى ـ في مکة المعظّمة زادها الله‏ تعالى تشريفا وتعظيما، في سنة سبع وخمسين وألف هجرية. ثمّ ذکر رموزا استعملها في هذه الحواشي.

نسخه ‏هاى خطی: مرعشى، شماره ۶۶۶۵، ۱۰۶۳ق، ۴۴ برگ؛ مرعشى، شماره ۴۵۴۹، قرن ۱۱، ۳۴ برگ؛ مجلس  )مجموعه طباطبايى)، شماره ۷۰۵، ۱۱۰۸ق، ۵۱ برگ؛ سپهسالار، شماره ۸۲۰۰، قرن ۱۱(۲۹).

از اين حاشيه يا شرح مورد توجه و عنايت ملا خليل (م ۱۰۸۹ق)، در آثارش، علامه مجلسى (م ۱۱۱۰ق) در مرآة العقول و بحار الأنوار، ملا محمّد صالح مازندرانى(م ۱۰۸۶ق) در شرح الکافى، آصف شيرازى (م ۱۰۸۱ق) در الکشف الوافى، ميرزا رفيعا نائينى (م ۱۰۸۲ق) در حاشية اصول الکافى و ديگران بوده است.

۱۲. الهدايا لشيعة ائمة الهدى (شرح الکافى)

محمّد مجذوب تبريزى (م بعد از ۱۰۸۴ق)

تحقيق: محمّدحسين درايتى و غلامحسين قيصريه‌ها

مؤلف: از شعرا و فضلاى قرن يازدهم هجرى بوده و از محضر ملا خليل قزوينى و ميرزا محمّد استرآبادى و امير سيد حسن قائنى استفاده کرده است. از آثار او مى ‏توان به ديوان اشعار، روضة الأذکار، رياض الزاهدين، کتاب المزار، مناسک الحج و حاشية تفسير فخر الرازى اشاره نمود(۳۰).

شرح مفصّلى است بر الکافى، با عنوان‏ هاى «هدية»، شامل دوازده مقدمه و سى جزو و خاتمه. شارح در مقدمات دوازده ‏گانه مباحثى از علوم حديث، بويژه علم رجال را مطرح کرده و در مقدمه دوازدهم خطبه الکافى را شرح نموده است. مباحث مقدمه ‏ها از اين قرار است: ۱. از «عدّة من أصحابنا» در الکافى، ۲. اصطلاح جديد بعض المعاصرين در اسامى رجال، ۳. معنى قولهم: قد أجمعت العصابة على تصحيح ما يصحّ عنه ۴. المعروفون بالالقاب والکنى، ۵. من الذين ضبطت روايتهم بالعدد ...، ۶. الصحيح عند القدماء والمتأخّرين، ۷. معنى الوجوب والسنّة والأمر بالشى‏ء و الکراهة و النهي عن الشيء في کلام المعصومين عليهم‏ السلام، ۸. أسماء و ألقاب و کنى المعصومين عليهم‏ السلام، ۹. امام زمان(عج)، ۱۰. ذمّ القدرية، مؤلف در اين مقدمه، قدريه در روايات را بر صوفيه تطبيق مى‏دهد!، ۱۱. في فهرس أجزاء الهدايا، ۱۲. في بيان خطبة الکافي، شامل دوازده «هديه».

و در مقدمه از شاه سليمان صفوى (۱۰۷۷ ـ ۱۱۰۵) به تجليل ياد مى ‏کند.

نام کتاب در الذريعة «الهدايا» و «الهدايا و سرّ من رأى» ثبت شده. وى در سال‏ هاى ۱۰۸۳ و ۱۰۸۴ق، برخى از اجزاى کتاب را به پايان رسانده است.

بناى شارح بر آن بوده که ابتدا متن حديث را ذکر کند و سپس تحت عنوان «هدية» آن را شرح کند و پس از آن، به حديث ديگر بپردازد. به‏ تازگى دو مجلد رحلى از آن نزد سيد محمّد على روضاتى يافت شد که به ‏خط مؤلف است.

بخشى از حواشى مؤلف در حاشيه اصول الکافى، چاپ سنگى، تبريز، ۱۳۱۱ق، به چاپ رسيده است.

حدود: مؤلف، چنان‏که در مقدمه آورده است، همه سى جزء کتاب الکافى را شرح کرده است، ولى آنچه از نسخه‌هاى خطى اين شرح تاکنون شناسايى شده است شرح کتاب العقل و فضل العلم و کتاب التوحيد و کتاب الحجه است.

در کنگره کلينى دو جلد از اين شرح ـ که شامل کتاب العقل و فضل العلم و همچنين کتاب التوحيد است ـ به چاپ رسيده است و کتاب الحجة آن در دو جلد ديگر به چاپ خواهيد رسيد.

رويکرد: مؤلف معتقد است که الکافى به امر شفاهى حضرت ولى عصر عليه ‏السلام تأليف شده است. او بيشتر به سبک اخباريان عمل کرده و در جاى جاى کتاب اهتمام خاصى در رد بر عقايد صوفيه و عرفا دارد و حتى مى‏ گويد خطبه الکافى در رد بر صوفيه، فلاسفه و اشاعره است.

او از شرح ملا صدرا و آثار ميرداماد و فيض کاشانى استفاده کرده است و نقل قول‏ هاى فراوانى نيز از شرح ميرزا رفيعا نايينى نموده است. اين در حالى است که مزاق او در مخالفت با فلاسفه و عرفا با روش ميرزا رفيعا سازگار نيست. البته استفاده مؤلف از شرح نائينى بيشتر در مسائل لفظى و ادبى است. بيشترين استفاده و تأثير تبريزى از شرح ملا خليل بر الکافى است و به وفور از او نقل مى ‏کند و به اصوليان مى ‏تازد و همچنين از ملا امين استرآبادى نيز مطالبى در تأييد مذهب اخبارى آورده است.

نسخه ‏هاى خطی: دانشگاه تهران، شماره ۳۶۳۴، ۱۰۸۳ق، ۱۹۰برگ (جزء سوم)؛ مسجد شيخ بابا مراغه، شماره ۷، قرن ۱۱، ۹ برگ (جزء چهارم)؛ تهرانى کربلا، (جلد پنجم)؛ روضاتى اصفهان، عصر مؤلف (جزء سوم تا نهم)؛ سلطان المتکلمين، (جزء سوم). (۳۱)

۱۳. حاشية اصول الکافى

احمد بن زين العابدين علوى عاملى(قرن ۱۱ق)

تحقيق: سيد صادق اشکورى

حاشيه مختصرى بر اصول الکافى با عناوين «قال ـ اقول» است. نويسنده در اين حاشيه بيشتر به جنبه‏ هاى ادبى و فلسفى مى‏ پردازد و به موضوعات ديگر، کمتر نظر دارد. توضيحات محشى بسيار مختصر بوده و فقط مواضعى را که مهم بوده، حاشيه زده است، لذا از تکرار مکررات پرهيز نموده و بخش عمده‏اى از اصول الکافى را در بر دارد.

مؤلف: سيد احمد بن زين العابدين علوى عاملى اصفهانى، از دانشمندان و فقهاى سده يازدهم هجرى است که اصلش به جبل عامل برمى ‏گردد و زاده اصفهان است. ايشان از شاگردان مرحوم شيخ بهايى و پسرخاله و داماد ميرداماد بود. علاوه بر جنبه نسبى که با ميرداماد داشت، از شاگردان مبرّز او نيز بود و تعصب خاصى نسبت به وى داشت.

رويکرد: متن فلسفى صاحب کتاب سبب شده تا از ديدگاه فلسفى مشکلات مسائل حديثى را که به نظر عاملى مى‏ رسيده، مطرح و گره‌گشايى شود. مؤلف کوشيده تا مشکلى از مشکلات متن را تبيين کرده، به بهتر فهمى حديث کمک کند. چون عاملى کتاب شفاء و شرح اشارات را نزد ميرداماد و ملاصدرا خوانده بوده و آن اساتيد، گزيده آراى فلسفى خويش را در تعليقه بر الکافى و شرح اصول کافى بيان کرده‏ اند. وقتى عاملى هم قصد تعليقه ‏نگارى بر اصول کافى را دارد، به طور مستقيم متأثر از آن دو بزرگوار است. علاوه بر آن‏که آراى ميرداماد و ملاصدرا آخرين و کامل ‏ترين آراى فلسفى آن دوران بوده، که مرحوم عاملى نمى ‏توانسته مبلغ چندانى بر آن بيفزايد، و به نظر مى ‏رسد درصدد ابداع رأى جديدى در مقابل آنها نيز نبوده، بلکه آنچه فرا گرفته و به نظرش درست مى ‏آمده، از آراى بزرگ‏ترين فلاسفه عصر خويش در اين کتاب منعکس کرده است. در شرح قبسات ميرداماد ـ که عاملى به سال ۱۰۴۰ق نگاشته ـ نيز در واقع، شرح تأييدى بر آراى استادش ديده مى ‏شود. تعليقه الکافى نيز تعليقه ‏اى است با نگرش تأييدى بر آراى فلسفى ميرداماد و ملاصدرا در تعليق شرح الکافى شريف.

حدود: از آغاز خطبه الکافى تا پايان کتاب العشرة (ج ۲، ص ۶۷۲، ح ۲).

نسخه‏ هاى خطی: مرعشى، شماره ۲۸۴۹، ۱۰۷۰ ق.

۱۴. الحاشية على اصول الکافى

سيد بدرالدين بن احمد حسينى عاملى انصارى (قرن ۱۱ق)

تحقيق: على فاضلى

مؤلف: بدر الدين بن احمد بن ادريس عاملى انصارى حسينى (زنده در ۱۰۶۰ق) از شاگردان شيخ بهايى است.

شيخ او را با عبارات: سيدنا الاجل، الفاضل الزکىّ، الذکىّ الالمعى، ذى الفطنة النقّادة والفطرة الوقّاده والتحقيق الرائق والتدقيق الفائق، شمس سماء السيادة و .... توصيف کرده است.

برخى از شاگردانش عبارت‏اند از خواجه على بن محمّد هاشم مشهدى، محمّد مؤمن بن شاه قاسم سبزوارى، سيد محمّد بن على موسوى عاملى و سيد مرتضى بن مصطفى تبريزى است.

و برخى از تأليفات او نيز حاشية على فروع الکافى، حاشية على المطول و شرح الاثنى عشرية الصومية است(۳۲).

شيخ حر عاملى(۳۳) آن را حاشيه ‏اى لطيف بر اصول الکافى دانسته و افندى(۳۴)درباره آن گفته است: کتابى مختصر است که تا باب السعادة والشقاوت کتاب التوحيد را در بردارد. گرد آوردنده اين کتاب سيد محمّد تقى موسوى (م ۱۰۹۴ق) گفته است که آن را از هوامش نسخه‏ اى از اصول الکافى جمع‏ آورى نموده و تدوين نموده ‏ام. در اين حاشيه ـ که تمامى اصول الکافى را در برگرفته است ـ با عناوين «قوله ـ قوله»، نکاتى به عنوان شرح مطالب کتاب بيان شده است.

حدود: از آغاز خطبه الکافى تا اوايل کتاب العشرة، ج ۱، ص ۶۷۲، ح ۲.

رويکرد: بيشتر عنايت مؤلف به مباحث ادبى و لغوى است.

نسخه‏ هاى خطی: مرعشى، شماره ۱ / ۲۸۴۹، ۱۰۹۴ ق، ۱۳۶ برگ؛ اصفهان، کتابخانه سيد محمّد على روضاتى.

 


۱. الذريعة، ج ۱۳، ص ۵ و ج ۱۴، ص ۲۷؛ التراث العربى، ج ۳، ص ۲۲۳؛ الکلينى و الکافى، ص ۱۶۲؛ فهرستگان، ج ۴، ص ۱۶۳.

۲. ر.ک: الذريعة، ج ۶، ص ۱۴۵؛ و ج ۱۴، ص ۲۷؛ و ج ۱۵، ص ۴، ش ۱۷.

۳. ر.ک: أعيان الشيعة، ج ۶، ص ۳۵۶؛ کشف الحجب و الأستار، ص ۳۴۸، ش ۱۹۴۲.

۴. ر.ک: الذريعة، ج ۶، ص ۷۸، ش ۴۰۴؛ أعيان الشيعة، ج ۶، ص ۳۵۶.

۵. رياض العلماء، ج ۲، ص ۲۶۵.

۶. الذريعة، ج ۱۴، ص ۲۷ و ج ۱۵، ص ۴؛ رضوى، ج ۱۴، ص ۳۱۹ ـ ۳۳۵، ش ۵۹۷ ـ ۶۳۲؛ مشار فارسى، ج ۳، ص۳۳۶۹؛ الکلينى و الکافى، ص ۱۶۲ و ۱۷۲؛ فهرستگان، ج ۴، ص ۴۸۱.

۷. مجلس، ج ۱۷، ص ۲۳۱.

۸. طبقات أعلام الشيعة، ج ۵، ص ۲۲۶.

۹. الذريعة، ج ۱۳، ص ۹۶ و ج ۱۴، ص ۲۸، ش ۱۵۸۸.

۱۰. الذريعة، ج ۱۳، ص ۳۸۰.

۱۱. مرآة الأحوال، ج ۱، ص ۱۰۶.

۱۲. أعيان الشيعة، ج ۱۰، ص ۲۳۴.

۱۳. الذريعة، ج ۲۲، ص ۴۳۶، ش ۷۷۷۳؛ الکرام البررة، ج ۱، ص ۱۶۲؛ الکواکب المنتثرة، ص ۸۰۶.

۱۴. الکافي، ج ۱، ص ۹۱، ح ۱.

۱۵. فهرست کتاب‏ هاى چاپى فارسى، ج ۴، ص ۵۴۰.

۱۶. فهرست نسخه‏ هاى خطّى کتاب‏خانه مسجد اعظم قم، ص ۴۲۸.

۱۷. الذريعة، ج ۶، ص ۱۸۳، ش ۹۹۷.

۱۸. الذريعة، ج ۶، ص ۱۸۳، ش ۹۹۷.

۱۹. الذريعة، ج ۶، ص ۱۸۴.

۲۰. بحار الأنوار، ج ۱۰۵، ص ۷۷؛ خاتمة مستدرک الوسائل، ج ۲، ص ۱۷۶؛ اعيان الشيعة، ج ۹، ص ۲۷۱؛ جامع الرواة، ج ۲، ص ۲۷۹؛ طبقات اعلام الشيعة، ج ۵، ص ۲۲۶؛ آتشکده آذر، ص ۲۷۸.

۲۱. الذريعة، ج ۶، ص ۸۴، ش ۱۰۰۱ و ج ۱۳، ص ۹۶، ش ۳۰۷ و ج ۱۴، ص ۲۷.

۲۲. معجم المؤلّفين، ج ۹، ص ۲۴۹؛ الذريعة، ج ۳، ص ۱۲۷؛ مصفى المقال، ص ۱۵۰.

۲۳. مصفى المقال، ص ۱۵۰.

۲۴. الذريعة، ج ۱۳، ص ۲۹۶، ذيل ش ۱۰۸۳.

۲۵. همان، ج ۱۰، ص ۱۱۳.

۲۶. الذريعة، ج ۳، ص ۱۲۷ و ج ۶، ص ۱۸۲ و ج ۱۰، ص ۱۱۳ و ج ۱۳، ص ۲۹۶؛ مصفى المقال، ص ۱۵۰؛ التراث العربى، ج ۱، ص ۴۰۱؛ فهرستگان، ج ۲، ص ۴۵۹.

۲۷. رياض العلماء، ج ۴، ص ۱۹۸؛ روضات الجنات، ج ۴، ص ۳۹۰؛ طبقات أعلام الشيعة، قرن ۱۲ق، ص ۵۴۵ ـ ۵۴۶.

۲۸. الذريعة، ج ۸، ص ۷۹ و ج ۱۳، ص ۹۸؛ الشيخ الکلينى البغدادى و کتابه الکافى، ص ۱۶۲ و ۴۴۵.

۲۹. التراث العربى، ج ۲، ص۳۳۷؛ الذريعة، ج ۶، ص ۱۸۱، ش ۹۸۹ و ج ۳، ص۹۶؛ الکلينى و الکافى، ص۴۴.

۳۰. ريحانة الأدب، ج ۵، ص ۱۸۸؛ رياض العارفين، ص ۱۳۵.

۳۱. الذريعة، ج۲۵، ص ۱۶۱، ش۶۰؛ فهرستگان، ش۷۲۳۳.

۳۲. امل الآمل، ج ۱، ص ۴۲؛ طبقات اعلام الشيعة، ج ۵، ص ۷۸؛ اعيان الشيعة، ج ۳، ص ۵۴۹.

۳۳. امل الآمل، ج ۱، ص ۹۵.

۳۴. تعليقات على الأمل الآمل، ص ۴۰.