تاريخ : 1399/10/08
کد مطلب: 847
تبحر ویژه‌ سیدمرتضی در تفسیر آیات دشوار

تبحر ویژه‌ سیدمرتضی در تفسیر آیات دشوار

استادیار دانشگاه اصفهان با بیان اینکه سیدمرتضی از زاویه کلامی به تفسیر قرآن پرداخته و از منظر مفسر صرف، وارد نشده است، گفت: سیدمرتضی در همین آثار محدود تفسیری، تبحر ویژه خود را در توجیه آیات دشوار از جمله قصص انبیاء به خوبی نشان داده است.

جناب دکتر امیر احمدنژاد، استادیار دانشگاه اصفهان، در نشست «سیدمرتضی و تفسیر قواعد قرآن» با اشاره به فضای سیاسی و اجتماعی دوره سیدمرتضی گفت:

ایشان با وجود محدودیت‌های سیاسی از ظرفیت فرهنگی و علمی این دوره بهره برد و به گونه‌‌ای مشی کرد که منحصر به شیعه نبود و شخصیتی فرامذهبی داشت که اهل تسنن هم او را مرجع علمی می‌دانستند و به آثارش مراجعه می‌کردند.
وی با بیان اینکه سیدمرتضی تسلطی شگفت‌انگیز بر آراء نحله‌های مختلف اسلامی داشته است، اضافه کرد: در چنین فضایی که سید می‌زیست محدودیت‌های سیاسی در لایه‌های پنهان وجود داشت؛ وی در دوره‌ای نقابت را کنار گذاشت و به سیدرضی سپرد، البته بعد از درگذشت سیدرضی اتفاقات خاصی رخ داده که بررسی این موضوعات در فهم شخصیت سیدمرتضی و آثار وی مؤثر است.

تفسیر کلامی سیدمرتضی از قرآن

وی با بیان اینکه سید مرتضی پرچمدار اعتقادات شیعی است، تصریح کرد: هوش فوق‌العاده و تسلط او بر ادبیات سبب شده تا در هر حوزه‌ای با دست پر وارد شود و حرف برای گفتن دارد؛ سید وقتی وارد تفسیر می‌شود در قامت یک متکلم به دفاع از دین پرداخته است؛ در قرآن‌شناسی هم وقتی سخن می‌گوید باید به اتفاقات قرن چهارم اشراف داشته باشیم تا آن را بهتر بفهمیم؛ وی الموضح را برای دفاع از اندیشه صَرفه نوشت که خیلی متفاوت از برداشتی است که بعدها از سوی کسانی مانند باقلانی از نظریه صرفه شد.
احمدنژاد با اشاره به کتاب تنزیه الانبیاء و امالی سیدمرتضی تصریح کرد: سیدمرتضی و سیدرضی دو چهره درخشان هستند که به تشیع محدود نمی‌شوند؛ ایشان جزء عالمان مرجع برای مطالعات اسلامی هستند به گونه‌ای که مستشرقان هم تمرکز بر آثار آنان دارند؛ همچنین کتاب تنزیه الانبیاء وی اثر خیلی عمیق و محسوسی بر سایر نحله‌های کلامی گذاشته است.
استادیار دانشگاه اصفهان تصریح کرد: به عنوان نمونه از دوره فخر رازی مباحث عصمت در میان فرقه‌های اسلامی و شیعه و اشاعره دیده می‌شود. نکته جالب این است که در مقایسه عصمت الانبیاء، فخر رازی با تنزیه الانبیاء سید روشن می‌شود که عصمت فخر رازی کاملا تحت تاثیر تنزیه سید نوشته شده و گویا منبع اصلی فخر رازی بوده و آن را بازنویسی کرده است، حتی این بازنویسی در باب‌بندی و ترتیب انبیاء هم دیده می‌شود.
وی افزود: سیدمرتضی تعبیر «ایاک اعنی واسمعی یا جاره» را به ابن عباس نسبت می‌دهد و فخر رازی هم همین نقل را به ابن عباس نسبت داده در حالی که در فاصله میان سید و فخر چنین نقلی را از دیگران نمی‌بینیم؛ این موضوع نشان می‌دهد کتاب تنزیه سید، مرجع اصلی عصمت انبیاء بوده است. بعدها فخر رازی در تفسیر هم مطالب باب پیامبران را از کتاب سید گرفته و سید بعد از دو قرن هم تاثیر علمی خود را در آثار اهل تسنن داشته است. بنابر این قواعد تفسیری سید خودش را بر فضای تفسیری اهل تسنن و شیعه حاکم کرده بود. در حالی که قبل از سید، فضای تفسیری در مورد انبیاء فضای متفاوتی بوده است.

تأثیرپذیری زیاد فخر رازی از سید مرتضی

استادیار دانشگاه اصفهان بیان کرد: سیدمرتضی متاسفانه به عنوان مفسر ورود نمی‌کند وگرنه اتفاقات درخشانی در تفسیر رخ می‌داد؛ زاویه نگاه ایشان در تفسیر، کلامی است، لذا در دلایلی که سید در عصمت انبیاء آورده اشاره به قرآن نیست و با دلایل عقلی بحث را پیش برده است؛ فخر رازی هم به همین روش عمل کرده است. مثلا یکی از دلایلی که آورده این است که خداوند انبیاء را تصدیق کرده و جایز نیست در صورت صدور کذب از ایشان باز خداوند آنان را تصدیق کند. همچنین گفته است که اطاعت از انبیاء واجب است لذا عقلا نمی‌تواند گناه و کذب از آنان صادر شود.
وی ادامه داد: دلیل دیگر ایشان این است که پیامبر (ص) باید از هر چیزی که باعث تنفر مردم می‌شود، دوری کند و چون گناه تنفرآور است از آن دوری می‌کند؛ سید تا اینجا همراهی با اشاعر و معتزله عمل کرده است. سیدمرتضی البته گناه صغیره را موجب سلب اعتماد مردم از پیامبر و مقدمه ورود به گناه کبیره می‌داند که در تضاد با نحله‌های دیگر است ولی باز دیگران تحت تاثیر این اندیشه وی بوده‌اند؛ دلیل دیگر عصمت از منظر سید این است که از پیامبر گناه سهوی هم نمی‌تواند، صادر شود همچنین پیامبر باید قبل از نبوت معصوم باشد، زیرا نبود عصمت موجب عدم اعتماد به پیامبر است.
احمدنژاد با بیان اینکه برخی آیات قرآن عصمت را قبل و بعد از نبوت و در حیطه صغائر و کبائر برای پیامبران اثبات می‌کند، اضافه کرد: سیدمرتضی درباره آیاتی که ظاهرا توبیخ نسبت به پیامبر(ص) دارد مانند ۴۳ توبه «عَفَا اللَّهُ عَنْكَ لِمَ أَذِنْتَ لَهُمْ حَتَّى يَتَبَيَّنَ لَكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَتَعْلَمَ الْكَاذِبِينَ» گفته عتاب به پیامبر تلقی نمی‌شود، بلکه از باب ایاک اعنی و اسمعی ... است؛ در مورد حضرت موسی (ع) هم در درخواست مشاهده خدا بیان کرده که موسی نبود که این خواسته را داشت، بلکه قوم موسی چنین خواسته‌ای مطرح کردند، بنابر این عتاب به موسی عتاب به قوم اوست. شبیه این را سید در مورد حضرت ابراهیم (ع) هم دارد، در آنجا که او از خدا خواست که نحوه زنده شدن مردگان را به او نشان دهد. سید معتقد است که این خواسته ابراهیم نبود، بلکه خواسته دستگاه حاکمه برای اثبات قدرت خدا بوده است.

استفاده از لغت در تفسیر

استادیار دانشگاه اصفهان تصریح کرد: در مورد ...وَعَصَى آدَمُ رَبَّهُ فَغَوَى ... هم معتقد است که باید سراغ ریشه واژگان آیه مانند عصی و غوی برویم و در این صورت معلوم می‌شود که در ریشه این کلمه معنای گناه دیده نمی‌شود، این موضع خیلی شجاعانه است زیرا در داستان آدم، سخن از توبه و ظلمنا انفسنا و لا تقربا و ... است، ولی سیدمرتضی ریشه واژگان را استخراج و به تعابیر مکرر اشعار اعراب توجه داده و اثبات می‌کند که این واژه‌ها معنای گناه ندارند. ایشان همچنین از قواعد اصولی زیاد استفاده کرده و فعل امر و نهی را به معنای استحباب و نه حرمت گرفته است.
وی با بیان اینکه خاص گرفتن واژه عام از دیگر قواعد ایشان است، افزود: در قرآن، ۱۴ بار نسبت خوف به موسی (ع) داده شده است، در جایی نسبت غضبناکی و خشم به موسی داده شده تا جایی که الواح را پرتاب کرده و سر برادرش را به سمت خود کشید و او را توبیخ کرد. همچنین نسبت قتل نفس به او داده شده است و در سوره کهف از سوی خضر توبیخ می‌شود که توجیه اینها خیلی مشکل است؛ سید می‌گوید ما نمی‌توانیم این رفتارها را براساس عقل بپذیریم، لذا توجیه می‌کند و مثلا بیان کرده موسی در برخورد با هارون قصد داشت به قومش بفهماند کاری که کرده‌اند، بسیار زشت است و او ملاحظه احدی را در انجام ظلم ولو بردارش نمی‌کند.
این استاد دانشگاه، اضافه کرد: در موارد معدودی هم تکیه بر خصائص بشری کرده است مانند نوع رفتار محبت‌آمیز حضرت یعقوب با یوسف و حزن ۴۰ ساله ایشان، در مورد ایوب و یونس هم همین توجیه را دارد. گرچه از منظر سیدمرتضی اگر ماجرای همه انبیاء را یکپارچه کنیم، شاید مقصد واقعی قرآن در بیان این قصص محقق نشود.
وی تاکید کرد: سیدمرتضی اگر فرصت داشت تا به عنوان یک مفسر و نه صرفا یک متکلم وارد این عرصه شده بود در این نوع آیات کمک بیشتری به ما می‌کرد.  

پرنویسی تفسیری مشکلی از جامعه حل نمی‌کند.

همچنین حجت‌الاسلام والمسلمین علی فتحی، عضو هیئت علمی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه در ادامه این نشست گفت: الان متاسفانه تفسیرنویسی و حتی پرنویسی تفسیری مشکلی از مشکلات جامعه را حل نمی‌کند؛ امروز نیاز جامعه به نظریه‌پردازی قرآنی است که با تفسیر ترتیبی تنها میسر نیست.
وی تصریح کرد: سیدمرتضی به نیاز جامعه واقف بود و این مسیر را طی کرد و شهید صدر هم در دوره معاصر این خط‌مشی را داشت؛ امروز هم قطعا قرآن و حدیث در عرصه‌های مختلف سیاسی و اجتماعی و اقتصادی و ... ورود دارند و باید از دل آن نظریه‌پردازی داشته باشیم و باید پاسخ به گره‌های معرفتی، اجتماعی و سیاسی و ... از دل قرآن و متون روایی استخراج شود.