تاريخ : 1390/11/30
کد مطلب: 126
معرفی کتاب «الکافی»

معرفی کتاب «الکافی»

کتاب «الکافي» يکى از مهم ‏ترين و معتبرترين کتب حديثى شيعه و ماندگارترين اثر ثقةالاسلام کلينى است. اين کتاب از سه بخش جداگانه تشکيل شده است:

1. اصول؛ 2. فروع‏؛ 3. روضه‏

مؤلف گرانقدر در بخش اول کتاب، طىِّ هشت عنوان (فصل) به تبيين اصول اعتقادى شيعه و برخى مطالب ديگر که با مسائل اعتقادى ارتباط دارد، پرداخته است.

وى هر عنوان را به ابواب مختلفى تقسيم کرده و در هر باب روايات متعددى را نقل کرده است. برخى از اين عنوان‏ ها بيش از دويست باب دارند. البته تعداد ذکر شده در هر باب بسيار متغير است؛ گاه در يک باب، تنها يک روايت ذکر شده، در حالى که در بعضى ابواب، ده ‏ها روايت آمده است.

عناوين اصلى کتاب و برخى ويژگى‏ ها

1. عنوان العقل و الجهل که تنها يک باب دارد، مشتمل بر 34 روايت است. توصيه‏ هاى امام کاظم (ع) به هشام، در اين کتاب آمده است.

2. عنوان فضل العلم داراى ابواب پرشمارى است که مباحث برخى از آنها عبارت ‏اند از: «وجوب دانش ‏پژوهى»، «آنان که از راه دانش نان مى ‏خورند»، «صفت علم»، «فضيلتِ دانش و دانشوران»، «نگارش و فضيلت آن»، «صفت عالم»، «تقليد»، «حق عالم»، «بدعت و رأى و قياس»، «نهى از سخن بدون دانش»، «وجود همه نيازمندى ‏هاى مردم در قرآن و سنت».

3. در عنوان التوحيد نيز به موضوعاتى چون: «حدوث عالم و پديد آورندۀ آن»، «پايين ‏ترين درجات شناخت خدا»، «نهى از سخن گفتن در کيفيت او»، «باطل کردن نظريۀ ديدن خدا»،« صفات ذات خدا»، «اراده و ديگر صفات فعل خدا»، «معانى اسماء الهى»، «مشيّت و اراده»، «سعادت و شقاوت»، «جبر و قدر و امر بين الامرين» پرداخته شده است.

4. در عنوان الحجة که پس از ايمان و کفر، گسترده ‏ترين بخش کتاب اصول کافى است، روايات زيادى در بيش از يکصد و سى باب، نقل شده که به سرفصل های آن به صورت کلى اشاره مى ‏شود:

 1. نياز به حجت‏

 2. طبقات انبياى رسل، ائمه‏

 3. تفاوت ميان رسول، نبى و محدّث‏

 4. شناخت امام و لزوم اطاعت از او

 5. صفات ائمه (واليان امر، خازنان علم، نور الهى، ارکان زمين و ...)

 6. عرضه اعمال بر ائمه‏

 7. ائمه، وارثان علم انبيا

 8. آنچه نزد ائمه است (علم کامل قرآن، کتب انبيا، صحيفۀ فاطمة، جفر، جامعه و ...)

 9. دانش ائمه و افزونى جهات مختلف آن‏

 10. نصوص دالِّ بر امامت يکايک ائمۀ دوازده ‏گانه

 11. گزيده‏ هايى از تاريخ زندگانى معصومان‏

5. عنوان الايمان و الکفر، گسترده ‏ترين بخش اصول کافى و مشتمل بر بيش از دويست باب است. مباحث اصلى اين کتاب عبارت ‏اند از: «خلقت مؤمن و کافر»، «معنى اسلام و ايمان»، «صفات مؤمن و حقايق ايمان»، «اصول و فروع کفر»، «گناهان و آثار، درجات و انواع آنها» و «انواع کفر».

6. عنوان الدعاء در دو بخش تنظيم شده است: قسم اول در بيان فضيلت دعا و آداب آن است. در این بخش، ابتدا به «آثار دعا»، «تغيير قضاى الهى به وسيله دعا»، «شفاى همه دردها» و استجابت آن پرداخته شده، سپس آداب دعا همانند: «تقدّم در دعا»، «رو به قبله نشستن و ياد خدا در هنگام دعا»، «دعاى پنهان»، «اوقات مناسب دعا» و «اجتماع افراد در دعا» تبیین شده است. در بخش دوم، متن برخى ادعيه و اذکار کوتاه که به صورت مطلق يا ويژۀ برخى از حالات است، گردآورى شده است. نظير: دعا هنگام بيدار شدن و خروج از منزل، به دنبال نمازها، هنگام بيمارى‏ ها، و یا هنگام قرائت قرآن.

7. عنوان فضل القرآن در چهارده باب، فضيلت حاملان قرآن، و نیز فضيلت تعلّم، حفظ، قرائت و ترتيل آن را تبيين کرده است. همچنین مقدار فضيلت خواندن قرآن در هر روز نيز در این کتاب معیّن شده است.

8. در آخرين عنوان از بخش «اصول» کافى، (العشرة)، لزوم معاشرت، معاشرت نيک، معاشران خوب و بد و نيز برخى از آداب و وظايف معاشرت و روابط اجتماعى نظير: سلام گفتن به يکديگر، احترام بزرگسالان، احترام کريمان، رعايت امانت در جلسات، حق همسايه، حقّ همسر، نامه‏ نگارى و ... بررسى شده است.

بخش دوم کتاب کافی که «فروع الکافي» نام دارد دربردارندۀ روايات مربوط به مسائل فقهى است. در اين بخش عناوين زير وجود دارد:

1. کتاب الطهارة، 2. کتاب الحيض، 3. کتاب الجنائز، 4. کتاب الصلاة، 5. کتاب الزکاة و الصدقه، 6.  کتاب الصيام، 7. کتاب الحج، 8. کتاب الجهاد، 9. کتاب المعيشة، 10. کتاب النکاح، 11. کتاب العقيقه، 12. کتاب الطلاق، 13. کتاب العتق والتدبير والمکاتبه، 14. کتاب الصيد، 15. کتاب الذبائح، 16. کتاب الاطعمه، 17. کتاب الاشربة، 18. کتاب الزّى و التجمل و المروّة، 19. کتاب الدواجن، 20. کتاب الوصايا، 21. کتاب المواريث، 22. کتاب الحدود، 23. کتاب الديات، 24. کتاب الشهادات، 25. کتاب القضا و الاحکام، 26. کتاب الايمان و النذور و الکفارات.

يادآورى مى ‏شود، در فروع کافى برخى از عنوان ‏ها که معمولاً در کتب فقهى به صورت مستقل آورده مى‏ شوند به مناسبت، ضمن عنوان ‏هاى ياد شده آمده ‏اند. مثلاً اجاره، بيع، رهن، عاريه، وديعه، و امثال آن، در عنوان المعيشة، امر به معروف، در عنوان الجهاد و نيز زيارت نامه‏ ها در عنوان الحج آمده است.

فروع کافى بزرگ‏ ترين بخش کتاب کافى به حساب مى ‏آيد.

در سومين بخش از کتاب کافى که به نام «روضه» شهرت دارد، روايات مربوط به موضوعات مختلف و متنوع، بدون هيچ ترتيب و نظم خاصى گردآورى شده است. براى نمونه، به برخى از موضوعات آن اشاره مى ‏شود:

1. تأويل و تفسير برخى آيات قرآن مجيد

2. توصيه‏ ها و اندرزهاى ائمه (ع)

3. رؤيا و انواع آن‏

4. دردها و درمان ‏ها

5. کيفيت آفرينش جهان هستى و برخى از پديده ‏هاى آن‏

6. تاريخ بعضى از پيامبران بزرگ

7. فضيلت شيعه و وظايف آن‏

8. برخى مسائل تاريخ صدر اسلام و زمان خلافت اميرمؤمنان‏

9. مهدى (ع) و صفات او و نيز اصحاب و ويژگى ‏هاى زمان حضور او

10. تاريخ زندگى برخى اصحاب و اشخاص، نظير ابوذر، ثمامة بن أثال، زيد بن على، سلمان، جعفر بن ابى طالب.

تعداد روايات‏

تعداد روايات کتاب کافى را با رقم ‏هاى مختلف گفته ‏اند: يوسف بحرانى در لؤلؤة البحرين 16199، دکتر حسين على محفوظ در مقدمه کافى 15176، علامه مجلسى 16121 و برخى از معاصران مثل شيخ عبدالرسول الغفار 15503 حديث شمارش کرده ‏اند. (الکلينى و الکافى، ص 402)

البته اين اختلاف رقم‏ ها ناشى از شيوۀ شمردن احاديث است. به اين معنى که برخى روايتى را که با دو سند ذکر شده است، دو روايت، و بعضى آن را يک روايت به حساب آورده ‏اند. گروهى روايات مرسله را نيز که با عبارت «وفى رواية اخرى» آمده است يک حديث شمرده‏ اند و برخى آن را در شمارش به حساب نياورده‏ اند. البته در موارد نادر هم مى ‏تواند علت اختلاف، نبودنِ برخى روايات در برخى نسخه ‏ها باشد. (الکلينى و الکافى، ص 399)

اهميت

براى دريافت اهميت اين کتاب، ابتدا سخنانى از بزرگان حديث و پيشتازان اين ميدان را يادآور مى ‏شويم و سپس به برخى از ويژگى ‏هاى کتاب مى ‏پردازيم.

«شيخ مفيد» که از معاصران کلينى به ‏شمار مى ‏رود، درباره کتاب کافى مى ‏نويسد: کتاب کافى از برترين کتاب ‏هاى شيعه و پرفايده ‏ترين آنهاست. (تصحيح الاعتقاد، ص 202)

«شهيد اول»، محمّد بن مکى، در اجازه خود به ابن خازن، ضمن شمردن کتب حديثى شيعه مى ‏نويسد: همانند کتاب کافى، در حديث شيعه نوشته نشده است. (بحارالانوار، ج 107، ص 190)

«شهيد ثانى» در اجازه خود به شيخ ابراهيم ميسى، کافی را به همراه سه کتاب: من لايحضره الفقيه، تهذيب الاحکام و استبصار، از پايه ‏هاى ايمان و ستون ‏هاى اسلام مى ‏شمارد. (بحارالانوار، ج 108، ص 138)

علامۀ «محمّد تقى مجلسى» نيز ادعا مى‏ کند: همانند کافى در ميان مسلمانان نگاشته نشده است. (بحارالأنوار، ج 110، ص 70)

و علامه «محمدباقر مجلسى» در کتاب مرآة العقول، شرح مبسوط وی بر کتاب کافى، مى ‏نويسد: کتاب کافى از تمام کتب اصول، مضبوط تر و جامع ‏تر است و بهترين و بزرگ ‏ترين تأليف فرقۀ ناجيه (شيعه اماميه) است. (مرآة العقول، ج 1، ص 3)

علامه «شيخ عبداللَّه مامقانى» مى ‏نويسد: همانند کافى در اسلام نگاشته نشده و گفته مى ‏شود اين کتاب بر امام زمان عرضه شده و آن حضرت آن را پسنديده و فرموده است: «اين کتاب براى شيعيان ما کافى است». (تنقيح المقال، ج 3، ص 202)

و بالأخره کتاب ‏شناس بزرگ، علامه «شيخ آقا بزرگ تهرانى» مى ‏نويسد: «کافى برترينِ کتب اربعه است؛ مانند آن درباره روايات اهل بيت نگاشته نشده است». (الذريعه، ج 17، ص 245)

مزايا و ويژگى ‏ها

1. نويسندۀ این کتاب، دوران نواب اربعه و بخشى از زمان امام حسن عسکرى (ع) را درک کرده است؛

2. نويسندۀ این کتاب، به جهت نزديکى زمانى با نويسندگان اصول، توانسته رواياتى را با واسطه ‏هاى کمتر نقل کند؛ از همين رو بخشى از روايات کافى با سه واسطه نقل شده است؛ (رجوع شود به: امين ترمس عاملى، ثلاثيات الکلينى و قرب الاسناد)

3. داراى عناوينى کوتاه و گويا است که محتواى روايات باب را نشان مى ‏دهد؛

4. روايات بدون دخل و تصرف نقل شده و توضيحات مصنف با روايت ‏ها مشتبه نمى ‏شود؛

5. مصنف سعى مى ‏کند حديث درست‏ تر و روشن ‏تر را، در اول باب قرار داده و سپس احاديث مبهم و مجمل را ذکر کند؛ (اصول کافى، ج 1، ص 10، مقدمه مترجم: سيدجواد مصطفوى)

6. تمام سند حديث در آن ذکر شده و از اين جهت با تهذيب و استبصار و من لايحضره الفقيه متفاوت است؛

7. رواياتى را نقل مى ‏کند که با عنوان باب سازگار است و از نقل احاديث معارض خوددارى کرده است؛

8. روايات را در غير ابواب خود قرار نداده است؛

9. از تنظيم و تبويب دقيق و منطقى برخوردار است؛ از عقل و جهل و سپس علم و آن‏گاه توحيد شروع مى ‏کند؛ در واقع برخى از مباحث معرفت ‏شناسى را در مرحله نخست قرار داده و سپس به مباحث توحيد و امامت مى ‏رسد، آنگاه روايات اخلاقى را نقل کرده تا به فروع و احکام مى ‏رسد و در پايان جُنگى متنوع از احاديث را جمع نموده است؛

10. جامعيت کافى نسبت به مباحث عقيدتى، اخلاقى و فقهى از ديگر امتيازهاى آن است.

اشکالات وارد شده بر کتاب

بزرگان فنّ حديث، ضمن تجليل بسيار از کتاب کافى، اشکالاتى نيز بر آن وارد کرده ‏اند؛ از جمله:

الف. علامه فيض کاشانى در مقدمه وافى اشکالات زير را بر این کتاب وارد مى‏ داند:

1. بسيارى از احکام فقهى را طرح نکرده است.

2. در برخى موارد به روايات قول مخالف اشاره ‏اى نکرده است.

3. واژه‏ هاى مبهم و مشکل را شرح و توضيح نداده است.

4. در برخى عناوين، ابواب و روايات، ترتيب مورد نظر را رعايت نکرده و گاه روايتى را در غير جاى خود آورده، يا عنوانى را حذف کرده و يا عنوانى غير لازم را درج کرده است.

ب. وجود برخى روايات که با يکديگر در تضاد هستند و يا مخالف با مسلّمات مذهب است، اشکال ديگرى است که بر اين کتاب وارد شده است. به عنوان مثال گفته ‏اند: در کتاب کافى روايت‏ هایى دربارۀ تحريف قرآن وجود دارد که با اعتقاد شيعه سازگار نيست.

ج. برخى اسامى نظير: محمّد، احمد، حسين و يا حتى محمّد بن يحيى و احمد بن محمّد و امثال اينها که بين تعدادى از راويان مشترک است، در اين کتاب آمده و مؤلف توضيح بيشترى درباره راوى نداده است. بنابر این مشخص نمى ‏شود که کدامين راوى منظور مؤلف بوده است. البته گاه مى ‏توان از راه تشخيص راوى و مروى عنه، فرد مورد نظر را معلوم کرد؛ ولى در موارد نادرى اين راه نيز کارگشا نيست و فرد مورد نظر، مجهول باقى مى ‏ماند.

د. اشکال ديگر اینکه که مسلماً کلينى تمام روايات را از استادانِ خود نشنيده است، بلکه برخى را شنيده و بعضى را با اجازه از کتاب آنها نقل کرده است که البته هر دو نوع داراى سند متصل و معتبر است، ولى کلينى فرقى ميان آن دو قايل نشده و همه را با کلمه «عن» به يکديگر متصل کرده است در حالى که برخى از مؤلفان بين اين دو نوع اخذ حديث با لفظ «حدثنا» يا «روينا» تقاوت قايل شده‏ اند.

ه. برخى بر کلينى خرده گرفته ‏اند که چرا در کتاب کافى از برخى رواتى که مسلماً ضعيف بوده ‏اند نقل روايت کرده است و تعدادى از آنها را برشمرده ‏اند، از جمله: وهب بن وهب (ابوالبخترى)، احمد بن هلال، محمّد بن وليد صيرفى، و يا عبداللَّه بن قاسم حارثى. مجموع این اشکالات، در کتاب های الکليني و الکافي و الکليني و کتابه الکافي، به بحث گذاشته شده است و در کل صرف نظر از داورى و قضاوت درباره اين اشکالات، روشن است که بر فرض صحت تمام آنها، باز چيزىاز عظمت کار کلينى و از اطمينان به کتاب وى کاسته نمى‏ شود و البته هيچ کتابى بجز قرآن مجيد کهاز طرف خداوند متعال مصون و محفوظ مانده و هيچ انسانى بجز معصومان (ع) که خداوند آنها را حفظ فرموده است، از اشتباه مصون نخواهند بود.

آيا روضه، جزء «الکافي» است؟

بعضى، بخش روضه را از آثار کلینی نمی دانند بلکه آن را به «ابن ادریس»، صاحب سرائر نسبت می دهند؛ بنا بر این، روضه را جزء کتاب کافی به حساب نمی آورند. در مقابل اشخاص زیادی این بخش را جزء کافى و از آنِ کلينى دانسته ‏اند. برای پیگیری اين بحث، می توان به کتاب الکليني و الکافي، صفحه 408 تا 415 و نيز کتاب الکليني و کتابه الکافي، صفحه 132 تا 140 مراجعه کرد.

پژوهش‏ هاى انجام شده دربارۀ کافى‏

کتاب کافى از دوره ‏هاى نخست، مورد توجه عالمان و حدیث پژوهان بوده، بنا بر این کارهاى بسيارى دربارۀ آن انجام شده است. شيخ آقا بزرگ تهرانى، در الذريعه، 27 شرح بر اصول، يا تمامى کتاب معرفى کرده؛ (الذريعة الى تصانيف الشيعه، ج 13، ص 94، 100؛ ج 14، ص 26 - 228؛ المعجم المفهرس لالفاظ بحارالأنوار، ج 1، ص 66 - 67) چنان که ده حاشيه بر اين کتاب شمرده است. (الذريعة الى تصانيف الشيعه، ج 6، ص 181؛ المعجم المفهرس لالفاظ بحارالأنوار، ج 1، ص 66).

همچنين برخى ديگر از نويسندگان، کارهاى بسيارى را پيرامون کافى ذکر کردهاند که بیشتر آنها تاکنون به چاپ نرسيده يا در دسترس نيستند. (ثامر هاشم حبيب، الشيخ الکلينى البغدادى وکتاب الکافى، ص 158 - 177)

گفتنی است، کنگرۀ بین المللی بزرگداشت ثقةالاسلام  کلینی، در حال حاضر، بخش قابل توجهی از آثار مربوط به کافی را که تاکنون منتشر نشده اند، در دست آماده سازی و انتشار دارد.

در اينجا برخى از آثاری را که پيرامون کتاب کافى منتشر شده، در چند بخش معرفى مى ‏کنيم:

الف. شرح و حاشيه

1.«التعليقة على کتاب الکافي»، محمّد باقر حسينى مشهور به ميرداماد (م 1041ق)، تحقيق: سيد مهدى رجايى (قم، مطبعة خيام، 1403ق)، 22 404ص.

اين تعليقه، تا کتاب الحجة از اصول کافى ادامه دارد و متن روايات نيز همراه تعليقه چاپ شده است. همچنين شارح، کتابى ديگر به نام «الرواشح السماوية» دارد که در آن برخى قواعد علم حديث را نگاشته و مقدمۀ کافى را شرح کرده، و به عبارتی جلد اول اين تعليقه محسوب مى ‏شود.

2. «شرح اُصول الکافي»، صدرالدين الشيرازى، (م 1050ق)، (تهران، مکتبة محمودى 1391ق) 492ص. اين شرح تا پايان کتاب الحجة از اصول کافى ادامه دارد. در ضمن، اين شرح با تصحيح محمّد خواجوى در 2 جلد، توسط مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى به چاپ رسيده است. همچنين خواجوى اين شرح را ترجمه نموده و در 2 جلد، همان انتشارات به چاپ رسانده است.

3. «الحاشية على اُصول الکافي»، رفيع ‏الدين محمد بن حيدر النائينى، تحقيق: محمدحسين درايتى (قم، دارالحديث، 1383ش) 672 ص، وزيرى.

4. «الحاشية على اُصول الکافي»، سيّد بدرالدين بن أحمد الحسينى العاملي، تحقيق: على فاضلى (قم، دارالحديث، 1383ش) 352 ص، وزيرى.

5. «الدرّ المنظوم من کلام المعصوم»، على بن محمّد بن حسن بن زين ‏الدين عاملى (م 1103 يا 1104ق)، تحقيق: محمدحسين درايتى (قم،دارالحدیث، 1385ش) 717 صفحه (1ج)، وزیری.

6. «مرآة العقول»، محمّد باقر مجلسى (م 111ق) (تهران، دارالکتب الاسلامية، 1404ق /1363ش، دوم؛ 26 ج.

7. «شرح الکافي، الاصول والروضة»، محمّد صالح المازندرانى، التعليق: ميرزا ابوالحسن شعرانى (تهران، المکتبة الاسلامية، 1342) 12ج. اين شرح، تنها اصول کافى و روضه را دربر دارد.

8. «الشافي في شرح الاصول الکافي»، 3ج، عبد الحسین المظفر (دوم:مطبعةالغری، نجف، 1389ق- 1969م).

ب. ترجمه

1. «اصول کافی»، ترجمه و شرح: سید جواد مصطفوی (تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بیت،2ج)؛ این ترجمه، همراه با متن احادیث است.

2. «الروضة من الکافي»، ترجمه و شرح: سيد هاشم رسولى محلاتى (تهران، انتشارات علميه اسلاميه) 2 ج، 297 259 ص. در اين کتاب، متن عربى احاديث نیز درج شده است.

3. «الکافي»، ترجمه به انگليسى، المؤسسة العالمية للخدمات الاسلامية.

تاکنون 13 جلد از آن به همراه متن عربی منتشر شده است.

ج. تلخيص

1. «گزيدۀ کافى»، ترجمه و تحقيق: محمّدباقر بهبودى (تهران، شرکت انتشارات علمى و فرهنگى، 1363)، 6 جزء در سه مجلد (ج 1: معارف و آداب؛ ج 2: طهارت، صلات؛ ج 3: زکات، روزه؛ ج 4: حج، معيشت؛ ج 5: ازدواج، آشاميدنى‏ ها؛ ج 6 : زيب و زينت، گل‏ها).

2. «خلاصه‏ اى از اصول کافى»، ترجمه: على اصغر خسروى شبسترى، (تهران، کتاب فروشى اميرى، 1351ش)، 270ص.

3. «الصحيح من الکافي»، 3 ج، محمّد باقر بهبودى (الدار الاسلامية، 1401ق - 1981م).

4. «درخشان پرتوى از اصول کافى»، سيدمحمّد حسينى همدانى (قم، مؤلف، 1406ق).

د. معجم و راهنما

1. «المعجم المفهرس لالفاظ اصول الکافي»، الياس کلانترى (تهران، انتشارات کعبه).

2. «المعجم المفهرس لالفاظ الاصول من الکافي»، على رضا برازش (تهران، منظمة الاعلام الاسلامى، 1408ق - 1988م، اول) 2 ج، 2011ص.

3. «الهادى الى الفاظ اصول الکافي»، سيد جواد مصطفوى (آستان قدس رضوى، مشهد، 1406ق)، 1 ج ، 413 ص، تا حرف شين.

4. «فهرس احاديث اصول الکافي»، مجمع البحوث الاسلامية، (آستان قدس رضوى، مشهد، 1409ق)

5. «فهرس احاديث الروضة من الکافي»، مجمع البحوث الاسلاميه (آستان قدس رضوى، مشهد، 1408ق).

6. «فهرس احاديث الفروع من الکافي»، مجمع البحوث الاسلامية (آستان قدس رضوى، مشهد، 1410ق).

7. «فهرس احاديث الکافي»، بنياد پژوهش ‏هاى اسلامى آستان قدس رضوى.

ه. اسناد و رجال کافى‏

1. «تجريد اسانيد الکافى و تنقيحها»، حاج ميرزا مهدى صادقى (قم، 1409ق).

2. «الموسوعة الرجالية»، حسين طباطبايى بروجردى، 7 ج، تصحيح و تکميل: ميرزا حسن النورى (مجمع البحوث الاسلامية، مشهد، 1413ق /1992م).

جلد يک از اين مجموعه با عنوان: «ترتيب اسانيد کتاب الکافي»، در 567 صفحه و جلد چهارم آن با عنوان «رجالُ أسانيد او طبقات رجال الکافي»، در 468 صفحه، مربوط به کافى مى ‏باشد.

و. دربارۀ کافى‏

1. «دفاع عن الکافي»، ثامر هاشم حبيب العميدى (مرکز الغدير للدراسات الاسلامية، 1415ق /1995م) 2 ج، 768 789ص.

2. «الشيخ الکليني البغدادي و کتابه الکافي»، ثامر هاشم حبيب العميدي (مکتب الاعلام الاسلامى، قم، 1414ق /1372ش)، 495ص. در اين کتاب شرحى مفصل از زندگانى شخصى و علمى کلينى، تلاش‏ هاى علمى پيرامون کافى و روش کلينى در فروع ارائه شده است.

3. «بین الکليني و خصومه، موقف محمد ابو زهرة من الکلینی»، عبدالرسول الغفار (دار المحجة البيضاء، بيروت، 1415ق /1995م)، 96ص. در اين کتاب، ايرادهايى که محمّد ابو زهره از نويسندگان مصرى، بر کتاب کافى داشته، مورد تجزيه، نقد و تحليل قرار گرفته است.

4. «بحوث حول روايات الکافي»، امين ترمس العاملي (مؤسسة دارالهجرة، قم، 1415ق)، 200ص.

5. «دراسات في الکافي للکليني والصحيح للبخاري»، هاشم معروف الحسنى (1388 /1968م)، 365ص. نویسنده در این کتاب، بحث ‏هاى مقارن و مقايسه ‏اى ميان کافى و صحيح بخارى انجام داده و موضوعاتى را از دو کتاب برگزيده و داورى کرده است.

6. «ثلاثيات الکليني و قرب الاسناد»، امين ترمس العاملي (مؤسسة دارالحديث الثقافية، قم 1417ق / 1375ش)، 445ص. در اين اثر پس از مقدمه - که شرحى است از زندگانى کلينى و اصطلاحات ثلاثيات- روايات کلينى که با سه واسطه به معصوم مى‏ رسد، گردآوری شده که مجموع آن 135 روايت است.

7. «الکليني و الکافي»، الدکتور عبدالرسول الغفار (مؤسسة النشر الاسلامى، قم، 1416ق)، 589ص.

----------------------------------------------

برگرفته از:

«حیاة الشیخ محمد بن کلینی»، دکتر ثامر عمیدی

«فرهنگ کتب حدیثی شیعه»، سید محمود مدنی بجستانی

«آشنایی با متون حدیث و نهج البلاغه»، مهدی مهریزی