مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام (ج۱)
مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام
کميته علمى کنگره بزرگداشت حضرت عبدالعظيم عليه السلام، توليد مقالات و انديشه هاى جديد را بخش مهمى از رسالت خود قرار داده و براى دستيابى به اين هدف، از طريق فراخوان عمومى و نيز سفارش تدوين، مقالات بسيارى را گردآورى نموده است.
از ميان مقالات رسيده، پنجاه مقاله جهت چاپ در مجموعه مقالات کنگره مناسب تشخيص داده شده که به ترتيب زير به چاپ رسيده است:
جلد اول، حاوى دوازده مقاله و شامل مقالات اعتقادى از قبيل: عرض دين، امامت، مهدويت، تشيع در رى و ... است.
جلد دوم، داراى دوازده مقاله تاريخى.
جلد سوم و چهارم، بيست مقاله را که داراى موضوعات متنوعى است در بر گرفته است.
گفتنى است که بقيه مقالات به همراه سخنراني هاى ايراد شده در کنگره، مصاحبه ها و ... پس از برپايى کنگره، به عنوان «يادنامه» به چاپ خواهد رسيد.
در اينجا چکيده اى از مقالات مجلدات اول تا سوم تقديم خواهد شد و يادآورى مى شود که مجلد چهارم نيز پس از برپايى کنگره در دسترس علاقه مندان قرار خواهد گرفت.
عنوان: مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام (ج۱)
تعداد جلد: جلد اول، وزیری
ناشر: دار الحدیث
محل نشر: قم
تاریخ انتشار: ۱۳۸۲
۱.شرح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام
آية الله العظمى صافى گلپايگانى
يکى از راه هايى که با آن مى توان به درستى شناخت عقايد و مطابقت آن با وحى و هدايت قرآن مجيد و تعليمات اسلام آگاه شد، عرض دين بر بزرگان دين شناس است، خصوصاً در تفاصيل مسائل اعتقادى که فقط به وحى و اخبار رسول اعظم و اهل بيت عليهم السلام قابل اثبات است و راهى براى معرفت آنها جز رجوع به مدارک صحيح سمعى از کتاب و سنت وجود ندارد.
موضوع کسب اطمينان از مطابقت معتقدات دينى با نصوص دينى و وحى نازل شده بر پيامبر اکرم صلى الله عليه و آله به صورت عرض دين و عقايد مطرح بوده است و افراد متعهد و با معرفت به دنبال آن بوده اند که دريافت هاى دينى خود را به ائمه معصوم عرضه بدارند. در کتاب هاى بحارالانوار، امالى الطوسى، معانى الأخبار، رجال الکشى و الکافى عرض دين شخصيت هاى متعددى روايت شده است.
يکى از شخصيت هاى بزرگى که دين خود را بر امام زمان خود عرض کرد. حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام است. او بنابر روايتى که در ثواب الاعمال آمده است، به خدمت امام هادى عليه السلام رسيده، عقايد خويش را بيان داشته و از سوى آن امام همام تأييدى بر عقايد خويش دريافت داشته است.
نويسنده محترم اين مقاله، پس از بيان مقدمه اى مفصل، به شرح حديث عرض دين پرداخته و اين حديث را از جهت سند و لفظ و متن مورد بررسى قرار داده است.
وى معتقد است که در سند حديث هيچ گونه ضعفى وجود ندارد که شاهد بر وضع و جعل آن باشد. سپس به شرح الفاظ پرداخته، بحثى درباره ذات خداوند و توحيد او مطرح مى سازد و سپس شرحى بر مسئله نبوت و امامت نوشته، نتايجى از اين حديث به دست مى دهد.
گفتنى است که اين مقاله پيشتر از سوى مؤلف محترم آن تأليف و منتشر شده و مقالات بعدى که به معرفى آنها خواهيم پرداخت، مباحثى در تکميل مطالب اين مقاله است.
۲. نگاهى کوتاه به حديث شريف عرض دين
دکتر احمد عابدى
وجود پاره اى ابهامات و اشکالات در مقاله پيشين، نويسنده مقاله حاضر را بر آن داشته تا ضمن بررسى آن، نگاهى اجمالى به حديث عرض دين داشته باشد. در اين نوشتار، ضمن بيان امتيازات و محاسن مقاله حضرت آية الله العظمى صافى گلپايگانى، انتقادات وارد بر آن چنين برشمرده مى شود:
۱. ارجاع خواننده تنها به کتاب و سنت و نهى او از مطالعه کتب فلسفى و عرفانى،
۲. ارجاع خوانندگان و نسل جوان براى حفظ دين فقط به مراجع و فقها،
۳. خلاف قرآن دانستن برخى از مطالب فلسفى،
۴. ...
نويسنده در مجموع چهارده انتقاد به مقاله وارد ساخته و سپس حديث را با نگاهى غير از آنچه مؤلف مقاله گذشته مورد شرح قرار داده، به بررسى مى نشيند.
وى در بحثى تحت عنوان «نگاه اجمالى به حديث شريف عرض دين»، ابتدا به بحث درباره سند روايت پرداخته، معتقد است هر چند محتواى حديث مورد اعتماد است، اما حديث از سندى ضعيف برخوردار است.
مقايسه اى کوتاه بين روايات عرض دين، عنوان ديگرى از مقاله است که در آن به مقايسه احاديث منقول در موضوع عرض دين مى پردازد و بهترين روش در زمينه اعتقادات را عرض دين بر علم قطعى و برهان مى داند و عرضه بر امامان را متفاوت با عرض دين بر فقها مى شمارد.
نويسنده در بررسى محتوايى حديث، به وحدت حقه، اسم ذات مقدس و اعتقاد به امامت پرداخته است و در صدد بيان هر يک برآمده است.
۳. آموزه هاى حديث عرض دين
دکتر رضا برنجکار
در اين مقاله ضمن بحث در رابطه با عرضه دين بر امامان، به شروح حديث عرض دين حضرت عبدالعظيم اشاره شده و سپس روايت عرض دين را از کتاب امالى صدوق نقل مى نمايد.
او با بيان اينکه عبدالعظيم در ابتداى عرض عقايد، از مهم ترين و اساسى ترين آموزه اسلامى، يعنى اصل توحيد و وحدت حق تعالى آغاز مى کند، به شرح اسم جلاله «الله» مى پردازد و به مباحث لغوى و نظر علماى لغت شناس و روايت اهل بيت در بيان معناى اين لفظ اشاره مى نمايد.
شرح اسم «واحد»، «ليس کمثله شىء»، «خارج من الحدّين، حد الابطال و حد التشبيه»، «و انّه ليس بجسم ولاصورة ولاعرض ولاجوهر»، «و رب کل شىء»، «و مالکه»، «و خالقه»، «و جاعله»، «و محدثه» و ساير فرازهايى که راجع به نبوت و معاد است، از فرازهاى ديگر اين مقاله است.
۴. معارف فکرى و اعتقادى در احاديث حضرت عبدالعظيم عليه السلام
سيد ابراهيم علوى
در احاديث حضرت عبدالعظيم عليه السلام موضوعات گوناگونى يافت مى شود؛ موضوعاتى چون: توحيد، نبوت، امامت، مکانت اهل بيت، افضليت على بن ابى طالب عليه السلام، معاد، برزخ و ديگر مسائل کلامى، احکام فقهى، قضا و قدر، اخلاقى، اجتماعى، تربيتى، سيره، تفسير و ....
مؤلف اين مقاله در پى آن بوده است تا مسائل فکرى و اعتقادى را از بين روايات عبدالعظيم استخراج نموده، و به شرح و بسط آنها بپردازد.
توحيد و خداشناسى، امامت، دين، اخلاق تربيتى، پند و اندرز، تفسير و تأويل قرآن و تأويل آيات بر امامت، مباحثى است که در اين نوشته بدانها پرداخته شده است.
او در سرآغاز بخش آخر مقاله مى نويسد:
بخش بزرگى از احاديث تفسيرى و تأويل حضرت عبدالعظيم، به امامت و ولايت اهل بيت اختصاص دارد. حديث معروف «من مات و لا يعرف امامه، مات ميتة جاهلية؛ هر کس بميرد و امام خود را نشناسد، با مرگ جاهلى مرده است»، از عبدالعظيم حسنى روايت شده است.
۵. پيشينه عرض دين و حديث
سيد محمّد کاظم طباطبايى
راويان فقيه و آنانى که به درايت در حديث، بيش از روايت آن اهميت مى دادند، هماره در پى آن بودند که:
۱. به صدور احاديث، حتى احاديث مشهور، اطميان پيدا کنند.
۲. نص حديث را آنگونه که صادر شده است، ياد گيرند.
۳. معنا و مفهوم دقيق و کامل احاديث را دريابند.
۴. تعارض بين احاديث را به نحو مقبول و معقول حل نمايند.
۵. از لايه هاى عميق تر (بطون) حديث مطلع گردند و تأويل احاديث را فرا گيرند.
اطميان يافتن از دين و مجموعه باورها و اعتقادات شخص مهم تر از عرضه حديث است.
آنچه آمد بخشى از سرآغاز اين مقاله است. در اين مقاله هدف از عرضه دين توضيح داده شده و نمونه هايى از عرضه دين نمايانده شده است و تفاوت هاى ميان عرضه ها تبيين گرديده است.
نويسنده معتقد است که کامل ترين، مفصل ترين و دقيق ترين بيان دين، در سخنان عبدالعظيم حسنى در حضور امام هادى عليه السلام آمده است، و اين عرضه با تمامى متونى که مربوط به عرضه دين از سوى ديگران است تفاوت اساسى دارد.
او مى نويسد که عرضه عبدالعظيم به پنج بخش اصلى ۱. الله تعالى و صفات بارى، ۲. نبوت، ۳. امامت، ۴. معاد، ۵. فرايض واجب، تقسيم مى شود. و در پى آن به شرح هر يک از اين بخش ها و زير مجموعه هاى آنها مى پردازد و از مهر تأييد امام بر عقايد عبدالعظيم سخن به ميان مى آورد و بيان مى دارد که، عرضه حديث به مثابه معيارى براى شناخت حقيقت باور انسانى است و عرضه حديث نيز نوعى از عرضه دين است و لزوم عرضه حديث، علاوه بر آنچه گفته شد، مبتنى بر پيش فرض هايى چون:
متن محور بودن معارف دينى، پيدايش و گسترش احاديث ساختگى، تسامح در نقل، نياز به درايت در فهم، تعارض روايات، و در دسترس بودن معصومان است.
وى سپس به سير تاريخى عرضه حديث مى پردازد و انگيزه هاى عرضه حديث (اطمينان از صدور، تغيير و تبديل و تحريف، اسباب صدور و نقل قراين، فهم مراد، تقيه، فهم برتر و حل تعارض) را بيان مى دارد.
۶. شميم ولايت
على مختارى
عشق به امامت و ولايت در مسند عبدالعظيم حسنى عليه السلام ـ که يادگار ماندگار حضرت عبدالعظيم است ـ موج مى زند. از آنچه در تطاول روزگاران به چپاول رفته بى خبريم، ولى همين گلبرگ ها شميمى از کوچه باغ هاى معارف ايشان را به همراه دارد که هر صاحب دل را سرمست مى کند. اين اثر پر ارج، در حقيقت نشانى است از شراب طهور و مِىِ نابى که اين سيد کريم از دست جدش ساقى کوثر گرفته است.
نويسنده اين مقاله، پس از آوردن فراز فوق، پنج مشخصه را در مسند عبدالعظيم بررسى مى نمايد. آنها عبارت اند از:
اهتمام به امامت و ولايت، قرآن و عترت، خاندان نبوت، امت و امامت و غربت زيارت.
نويسنده ضمن توضيح درباره هر مشخصه، علاوه بر نقل روايات عبدالعظيم، به آيات قرآنى و روايات اهل بيت استناد نموده است.
۷. تأويل ولايى در مسند حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام
سيد ابوالحسن مطلبى
مهم ترين شاخصه حضرت عبدالعظيم، ولايت مدارى اوست. نويسنده مقاله با نوشتن اين جمله، حديث عرض دين را تأييد مدعاى خويش دانسته است و سپس به تأويل هاى ولايى در روايات عبدالعظيم اشاره مى نمايد.
تأويل آيات «وقِفوهم إنّهم مسئولُون»، «و لو انّهم فعلوا ما يوعظون به لکان خيرا لهم»، «و تَعيها اُذنٌ واعية»، «ولو استقاموا على الطريقة لأَسقيناهم ماءً غَدَقا» و ... در روايات عبدالعظيم، موضوعى است که در اين مقاله کوتاه بدان ها پرداخته شده است.
۸. امامت در احاديث حضرت عبدالعظيم عليه السلام
على اصغر رضوانى
نويسنده در اين مقاله ضمن بيان مقدمه اى درباره حضرت عبدالعظيم و حديث ابو حمّاد رازى و حديث عرض دين، در صدد است تا احاديث عبدالعظيم را در بخش امامت از دو زاويه بررسى کند:
۱. بررسى مظامين اخبارى که در آنها سخن از امام و امامت و فضايل اهل بيت و ساير شؤونشان بوده است.
۲. بررسى موقعيت و مواضع حضرت عبدالعظيم در برابر امام زمان خود.
او سپس به تأويل برخى از آيات بر اهل بيت پرداخته، ابتدا تأويل را معنا کرده، سپس انواع نزول را تشريح مى کند و در ادامه نوشتار روايات تأويلى را در احاديث عبدالعظيم يکى يکى بيان کرده، به بررسى تأويل در آنها مى پردازد.
در ادامه مقاله روايات مصداقى بيان شده، موضوعاتى چون: خصوصيات امام، هر پيامبرى وصى و جانشين دارد، برترى امام على بر ساير اوصيا، تصريح بر اسامى امامان، يقين به امام، خالى نبودن زمين از حجت، ضرورت شناخت امام، سؤال از ولايت، توصيف امام على از زبان رسول خدا و امامت از ديدگاه حضرت عبدالعظيم، مورد بحث و بررسى قرار مى گيرد.
۹. مهدويت در احاديث حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام
على اصغر رضوانى
نويسنده در مقدمه اين مقاله مى نويسد، که با نگرش کلى به احاديث حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام در بخش مهدويت، به دو نقطه اساسى بر مى خوريم:
۱. موقعيت شخصى حضرت عبدالعظيم و عقايد و نحوه برخورد او با امام زمان خود، و به طور کلى سجايا و اخلاقيات آن حضرت عليه السلام.
۲. مطالبى که امام معصوم عليه السلام در ارتباط با امام منتظر عليه السلام و حکومت عالمى و توحيدى آن حضرت به حضرت عبدالعظيم فرموده و ايشان نيز براى ما بيان کرده اند.
او نيز اين مقاله را در دو بخش دنبال مى کند. در بخش اول، فضايل آن حضرت را با توجه به روايات رسيده بازگو نموده است، و در بخش دوم مقاله، با نگرشى کوتاه به احاديث عبدالعظيم درباره مهدويت، به جوانبى از مباحث آن اشاره مى نمايد.
مهدويت نوعى و شخصى، بديهى بودن مسئله مهدويت، زمينه سازان ظهور بودن اهل بيت عليهم السلام، مخفى بودن ولادت حضرت مهدى، خفاى شخصى حضرت مهدى در عصر غيبت، ياوران خصوصى و عمومى حضرت مهدى، مرحمت بودن مهدى موعود براى عالميان، خصلت هاى حضرت مهدى، وضعيت شيعيان در عصر ظهور، ترديد يا انکار ولادت ايشان، تصريح نکردن به اسم آن حضرت، تشبيه در فراز «کما ملئت ظلما و جورا» نه بيان شرط، انتظار فرج، حتمى بودن ظهور، جهانى بودن حکومت مهدى و ... از جمله موضوعاتى است که در اين بخش تشريح شده اند.
۱۰. ظهور امام زمان عليه السلام در روايات حضرت عبدالعظيم
شاهرخ محمّدبيگى
بخشى از روايات حضرت عبدالعظيم درباره مهدويت و ظهور مصلح آخر الزمان است. نويسنده در اين مقاله، روايات ظهور امام را از ميان احاديث منقول از عبدالعظيم استخراج کرده، پس از بيان هفت روايت، به نتيجه گيرى از اين احاديث مى پردازد و هفت نتيجه از آنها اخذ مى نمايد. او به عنوان آخرين نتيجه به مسئله انتظار فرج اشاره کرده، آن را آنگونه که از روايات فهميده مى شود، بهترين اعمال شيعيان به شمار مى آورد.
۱۱. تاريخ تشيع در شهر رى
رسول جعفريان
اين مقاله مفصل و پربار ـ که حدود هشتاد صفحه از کتاب را به خود اختصاص داده است ـ تحريرى از کتاب تاريخ تشيع در رى اين نويسنده است.
وى در اين نوشتار، به تاريخ رى و تشيع تا قرن سوم مى پردازد، و چگونگى آشنايى مردم رى با تشيع و نفوذ تشيع در رى را بيان مى کند. کوچ علويان به رى و توسعه تشيع در آن سامان ـ که رى را در فاصله قرن سوم تا پنجم به يکى از مراکز مهم استقرار علويان بدل ساخته بود ـ، نقش آل بويه در گسترش تشيع در رى، تضعيف تشيع در رى پس از حمله سلطان محمود غزنوى، فعاليت فرهنگى شيعيان در رى و نوشتن قرآن رى، نفوذ شيعيان در سازمان ادارى دولت سلجوقى، علويان رى در دوره سلجوقى، دامنه نفوذ تشيع در رى در قرن ششم، محلات شيعه نشين رى، مدارس شيعه در رى، جدال هاى مذهبى در رى و تشيع در نواحى رى، عناوين مباحث اين مقاله را تشکيل مى دهد.
علاوه بر مصادرى که در پاورقى بدان ها اشاره شده، فهرست منابع مقاله يکى از امتيازات اين نوشتار است که در ساير مقالات کمتر به چشم مى خورد.
۱۲. تشيع در رى (از قرن دوم تا نهم)
مرتضى دوستى ثانى
نويسنده در اين مقاله گفتارهايى چند را براى فهم تطورات تشيع اماميه در رى (و البته طى چند سده نخست) تدوين نموده است که برخوردار از دو وجه بارز است. يک وجه آن در بازخوانى تاريخ تشيع طى سده هاى دوم تا نهم به طور فشرده است، اين وجه خود، دو لايه را در بر مى گيرد به بدين معنا که کوشش نگارنده در يک لايه معطوف به يافتن عناصر پيوند دهنده فرهنگ تشيع نزد خواص و تعاملات ويژه فرهنگى و تعارضات ناشى از بالندگى تفکر شيعى و در نتيجه، باز پس گرفتن سکان هدايت مسلمين از ارباب فرق بوده است؛ و در لايه دوم، شرح رويدادهاى عام را ـ که بستر آن تعاملات خاص محسوب مى شوند ـ لازم شمرده است؛ و از همين رو، وجه اول را «بازخوانى» نام نهاده است.
اين وجه، تقريباً در آثار موجود، شناخته شده است و نگارنده پرهيز از تکرار مکررات را لازم ديده، از آوردن آن مطالب امتناع نموده است. و وجه دوم بحث، پيام فرهنگى است که شيعه اماميه توانست بر اثر چالش هايى که فرا روى خويش در عصر مورد نظر داشت، به تفهيم و انتقال آن بپردازد.
سخن نويسنده با اشاره به مفهوم تشيع در قرون نخستين آغاز شده، در سر راه خود ناگزير از شرح اوضاع رى پس از اسلام گرديده است. او اقامت حضرت عبدالعظيم عليه السلام در رى را نقطه عطف مهمى در تاريخ تشيع رى دانسته، آن را يکى از عوامل تطور اوضاع اجتماعى و فرهنگى شيعه اماميه در آن خطه به شمار مى آورد.
رى و رسالت فرهنگى و مبحث پيشروان، که منظور از آن، بازشناسى چهره هاى شاخصى از خطه رى است، از ديگر مباحث مقاله است. نتيجه گيرى خوبى که نويسنده در پايان مقاله آورده، ختام مسک زيبايى بر نوشتار است. از جمله خصوصيات اين مقاله، تعليقات پر بار و فهرست منابعى است که در پايان آن آورده شده است.