سيطره سبک مناقب نگارى در «سده ششم و هفتم هجرى»
سده هاى ششم و هفتم هجرى را مى توان نقطه عطفى در تاريخ تشيّع دانست؛ دورانى که با وجود دشوارى هاى طاقت فرسا، دانشيان شيعى توانستند از انديشه شيعى در مقابل سيل شبهات و اتّهامات عامه و دستگاه حاکميت به نيکى پاسدارى کنند. از اين دوران در تاريخ حديث شيعه، همواره با عناوين دوران فترت يا رکود ياد مى شود. اگرچه در مقايسه با سده هاى پيشين، اين تعبير صحيح است، امّا بايد توجّه داشت، دشمنى هاى مخالفان، بسيار شديد بوده است و نويسندگان براى مقابله با هجمه هاى مختلف حاکمان، از هيچ تلاشى فرو گذار نکرده اند. سبک هاى مناقب نگارى و اربعين نويسى، نمادى از تلاش سترگ ايشان است که بيش از ديگر سبک ها در اين بازه زمانى در تاريخ تدوين حديث شيعه رخ نمود. اين شيوه ها داراى نقاط قوّت و ضعف بوده است. رشد و سيطره منقبت نگارى در اين دو سده، بيش از پيش قابل توجّه است، به گونه اى که حدود شصت اثر در اين راستا در دويست سال تأليف شده است. چرايىِ اين افزايش، نيازمند بررسى کتاب هاى مناقبِ باقى مانده و گزاره هاى تاريخى است که اين پژوهش، عهده دار آن شده است. کتاب نقض، اثر عبد الجليل قزوينى، يکى از مهم ترين آثارى است که به موضوع مناقب خوانى پرداخته و به خوبى، فضاى مه آلود اين دوران را ترسيم کرده است. اين کتاب، منبع خوبى براى شناسايى علل و عوامل فزونى مناقب نگارى در اين سده هاست. به نظر مى رسد که عوامل متعدّد سياسى، علمى و فرهنگى، سبب اين جهش نگارشى شده که به برخى از آنها در اين نوشتار اشاره شده است.
کليدواژه ها: مناقب نگارى، فضائل نويسى، سده ششم هجرى، سده هفتم هجرى، سبک شناسى، تاريخ حديث.
*. عضو هيئت علمى دانشکده علوم حديث.