تحليلى بر خطبه الكافي
مقدمه كتاب ها و آغاز آن ها كه در گذشته به عنوان «خطبة الكتاب» شناخته مى شد، يكى از بهترين راه ها براى شناخت كتاب، انگيزه ها و فضاى شكل گيرى كتاب است. مؤلفان غالباً در آغاز اثر خود، انگيزه تأليف و برخى نكات برجسته و قابل توجه را بازگو مى كنند. بدين جهت بسيارى از اوقات، خطبة الكتاب يا مقدمه ها، پس از پايان يافتن كتاب نوشته شده است. به سخن ديگر، مقدمه آثار، غالباً حكم معرفى اجمالى اثر و تا حدودى بسان چكيده مقالات و پايان نامه ها است.
با اين توصيف، در اين نوشته نگاهى به مقدمه كتاب شريف الكافي مى افكنيم تا از زاويه نگاه كلينى به اين كتاب، آشنا شويم.
خطبه الكافي در چاپ هاى كنونى، هشت صفحه است و گويا در برابر هر جلد، يک صفحه نگاشته است. مى توان مطالب اين خطبه را در پنج محور قرار داد:
۱. حمد و ثناى خداوند
يک صفحه و نيم از خطبه كتاب، بر حمد و ثناى پروردگار اختصاص دارد. كلينى در اين حمد و ثنا از روايات بسيار بهره برده است.
۲. گواهى به پيامبرى حضرت محمد صلى الله عليه و آله
يک صفحه و نيم ديگر، به اين موضوع اختصاص دارد. در اين فرازها نيز كلينى از احاديث و به ويژه سخنان امير المؤمنين عليه السلام۱ بهره برده است.
كلينى، گزارش گونه اى از فضاى دوران نبوت و سپس امامت را به تصوير مى كشد.
۳. تبيين كلامى نياز به دين
در اين فراز، كلينى از شخصى با تعبير «اخى» ياد مى كند كه از مشكلات فرهنگى زمانه گلايه دارد كه مردم بر جهالت روى آورده و با دانش و دانشمندان دشمنى دارند و دين خود را در تمامى زمينه ها بر استحسان، تقليد و عقل بنا كرده اند.
كلينى در اينجا نياز به دين را بيان مى دارد كه مى بايست از روى دانش و بصيرت باشد.
۴. اختلاف روايات و راه هاى تشخيص آن
شخصى كه نزد كلينى از مشكلات فرهنگى زمانه گلايه داشت، اينک سه مشكل ديگر را بيان مى كند:
۱. وجود اختلاف در روايات؛
۲. فقدان عالمى كه با او مذاكره كند و به دانش او اطمينان كند؛
۳. اظهار علاقه به وجود كتابى كه جميع فنون علم دين در آن باشد.
كلينى براى تشخيص روايات، سه طريق را بيان مى كند:
۱. عرضه بر كتاب،
۲. عرضه به عامه،
۳. مجمع عليه بودن.
و سپس مى گويد: شناخت روايات درست، با اين سه طريق بسيار دشوار است و ما از اين طريق، بسيار اندک به تشخيص واقع رسيده ايم. از اين رو بهتر آن است به اين سخن امامان تن دهيم كه فرموده اند: بايهما اخذت من باب التسليم وسعک.
۵. تأليف الكافي
پس از اين مطالب، كلينى از نگارش كتاب الكافي سخن مى گويد و به چند نكته در باب كتاب اشاره دارد:
۱. كتاب جامع
مى گويد: اميدوارم كتاب همان گونه باشد كه تو خواستى و او كتابى جامع آرزو كرده بود.
۲. تفصيل كتاب الحجة
مى گويد: كتاب الحجة را بسيار زياد تفصيل دادم تا حق آن را ادا كنم و اميدوارم كتابى مستقل و مفصل در باب آن تأليف كنم.
۳. تقديم كتاب العقل و فضائل العلم
مى گويد: كتاب را با عقل و دانش آغاز كردم؛ چرا كه اذا كان العقل هو القطب الذى عليه المدار.
در پايان به چند نكته ديگر كه قابل تأمل و پژوهش است، اشاره مى كنم:
۱. شخصى كه با كلينى مكاتبه يا گفتگو كرده، كيست؟ آيا از اهالى رى بوده، يا جايى ديگر؟ كلينى در آن زمان در چه سن و چه سطحى از دانش بود؟
۲. شرايط فرهنگى عصر تأليف كلينى، نحله هاى كلامى، حديثى و فقهى چگونه بوده است؟
۳. چرا كلينى در مقدمات كتاب، از ائمه به عنوان علما و عالم ياد مى كند؟ وى اين مطلب را با تعبيرهاى گوناگون در چند نوبت آورده است:
العالم (۵ مورد)
و قد قال العالم (۲ مورد)۲
ما اطلقه العالم (۱ مورد)۳
رد علم ذلک كله الى العالم (۱ مورد)۴
العلماء (۱ مورد)۵
۴. چرا كلينى در يک جا، تكيه بر عقل را مذمت مى كند۶ و در جاى ديگر آن را قطب مى داند؟
اينها مطالبى است كه روشن شدن آن مى تواند به فهم بهتر جايگاه و مكانت كتاب الكافى كمک كند.
------------------------------
۱. نهج البلاغه، خطبه ۸۹ و ۱۵۸.۲. وقد قال العالم عليه السلام، الكافي، ج ۱، ص ۷ و ۸.
۳. إلا على ما أطلقه العالم بقوله عليه السلام، الكافي، ج ۱، ص ۸.
۴. أحوط و لا أوسع من رد علم ذلک كله إلى العالم عليه السلام، الكافي، ج ۱، ص ۹.
۵. مما اختلف الرواية فيه عن العلماء، الكافي، ج ۱، ص ۸.
۶. والاتكال على عقولهم فى دقيق الأشياء وجليلها، الكافي، ج ۱، ص ۵.