كتابهاى چاپ سنگى كتابخانه آستان عبد العظيم حسنى عليه السلام
ورود صنعت چاپ به ايران تحول شگرفى در تاريخ كتاب به حساب مى آيد. در سال ۱۲۳۳ق، كه عباس ميرزا كارخانه چاپ سربى را در تبريز داير نمود و اولين كتاب چاپ سربى را منتشر نمود، نشر كتاب از دستنويس به چاپ تغيير كرد؛ ولى چاپ سربى در ايران ديرى نپائيد و چاپ سنگى جايگزين چاپ سربى گرديد.
نخستين مطبعه چاپ سنگى را محمد صالح شيرازى از روسيه به تبريز وارد كرد و در سال ۱۲۵۰ق، قرآنى را به صورت چاپ سنگى به منتشر ساخت.
در دهه هاى اخير كه چاپ سنگى بر چيده شده و چاپخانه هاى جديد به كار افتاده اند، جامعه علمى براى دسترسى به تاريخ علم و سير تحول دانش و انديشه در سده اخير، كتابهاى چاپ سنگى را مورد توجه قرار داده و روز به روز اين آثار در جامعه علمى توجه بيشترى را به خود جلب مى كند. انتشار چندين فهرست براى كتابهاى چاپ سنگى در دهه اخير نشانگر آن است.
اين نوشتار بر تاريخچه چاپ و چاپ سنگى در ايران نظرى دارد و پس از آن به كتابهاى چاپ سنگى كتابخانه آستان حضرت عبدالعظيم حسنى در شهر رى اشاره مى نمايد.۱
بخش اول. تاريخ چاپ در ايران
انواع چاپ
در دايرة المعارف مصاحب در باره انواع چاپ چنين آمده است:
امروزه به طور كلى سه طريقه در فن چاپ معمول است:
۱. چاپ حروفى يا چاپ سربى يا چاپ برآمده، كه به آن طيپوگرافى نيز مى گفتند.
۲. چاپ همسطح يا چاپ سنگى، كه ليتو گرافى نيز ناميده مى شود و چاپ افست از آن ناشى مى شود.
۳. چاپ گود يا چاپ گراورى، كه در آن قسمتهايى كه بايد چاپ شود پايين تر از زمينه صفحه چاپ قرار دارند.۲
اولين چاپخانه در ايران
اولين چاپخانه را در ايران مسيحيان در اصفهان در عهد شاه عباس دوم صفوى داير نمودند. در اين باره يكى از مبلغان مسيحى در كتاب لغت فرنگى و پارسى ـ كه در سال ۱۰۸۱ق، تأليف نموده و در سال ۱۰۹۶ق به طبع رسانيده ـ چنين اظهار نموده است:
حضرات پادريان كرمليت ميدانى مير بصمه خانه عربى و فارسى در عبادتخانه خودشان در اصفهان برپا و داير كرده بودند و هنوز دارند. ارامنه نيز در جلفه بصمه ارمنى دارند.۳
در دايرة المعارف بريتانيا در ماده «ادبيات ارمنى» نيز يک ورق بزرگ به زيان ارمنى، چاپ جلفاى اصفهان شده كه در سنه ۱۰۵۰ق، طبع شده است.۴
شاردن نيز در سفرنامه خود درباره صنعت چاپ در ايران و خواسته ايرانيان چنين مى نويسد:
ايرانيان صد دفعه تا حال خواسته اند مطبعه داشته باشند؛ فوايد و منافع آن را مى دانند و مى بينند و ضرورت و سهولت آن را مى سنجند، ليكن تا حال كامياب نشده اند. برادر وزير اعظم ـ كه آدم خيلى عالم و مقرب شاه است ـ در سنه ۱۰۸۷ق، از من خواست تا عمله اى از فرنگ بياورم كه اين كار را به ايرانيان بياموزد و كتب مطبوعه عربى و فارسى را هم ـ كه من به او داده بودم ـ به شاه نشان داده و اجازه گرفته بود؛ ولى وقتى كه پاى پول به ميان آمد، همه چيز به هم خورد.۵
بعد از تبريز و تهران، چاپخانه به ترتيب، در شهرهاى اصفهان، شيراز، اروميه، بوشهر، مشهد، انزلى، رشت، اردبيل، همدان، خوى، يزد، قزوين، كرمانشاه، كرمان، گروس، كاشان ايجاد گرديد.
چاپ سربى در ايران
زمانى كه عباس ميرزا زمانى كه (۱۲۱۳ ق) حكمرانى آذربايجان را به عهده گرفت، از جمله اقدامات وى وارد كردن مطبعه هاى متعدد چاپ حروفى (سربى) به تبريز بود. عباس ميرزا براى اين منظور، ميرزا زين العابدين تبريزى را به روسيه فرستاد و او اسباب و وسايل مختصر چاپ حروفى را به تبريز آورد و اولين كتاب چاپى فارسى در ايران به نام جهاديه ميرزا عيسى قائم مقام فراهانى در اين مطبعه به چاپ رسيد.
از اولين كتابهاى چاپ سربى در ايران مى توان اين كتابها را نام برد:
* جهاديه، ميرزا عيسى قائم مقام، چاپ در سال ۱۲۳۳ ق.
* مآثر السلطانية، عبدالرزاق دنبلى خويى، چاپ در سال ۱۲۴۱ ق.
* تعليم نامه در اعمال آبله زدن، كارمک انگليسى، ترجمه ميرزا محمد بن عبدالصبور خويى معروف به حكيم قبلى، چاپ شده در ۱۲۴۵ ق.
* حيوة القلوب، ملا محمد باقر مجلسى، چاپ در ۱۲۴۰ ق.
* جلاء العيون، ملا محمد باقر مجلسى، چاپ در ۱۲۴۰ ق.
* مفتاح النبوة، حاج ملارضا همدانى، چاپ در سال ۱۲۴۰ ق.
* حق اليقين، ملا محمدباقر مجلسى، چاپ در سال ۱۲۴۱ ق.
* زادالمعاد، ملا محمدباقر مجلسى، چاپ در سال ۱۲۴۴ ق.
* اشارات الاصول، حاجى محمدابراهيم كرباسى، چاپ در سال ۱۲۴۵ ق.
* سؤال و جواب، حجة الاسلام محمدباقر شفتى، چاپ در سال ۱۲۴۷ ق.
چاپ سربى پس از ورود به ايران (۱۲۳۳ق) چندان دوام نياورد و پس از رواج چاپ سنگى ـ با توجه به هزينه زياد چاپ سربى ـ چاپ سربى برچيده شد و تا سال ۱۲۹۰ ق ـ كه ناصرالدين شاه در سفر به اروپا يک دستگاه چاپخانه با حروف عربى از فرنگستان به ايران آورد ـ تمام چاپهاى ايران به صورت سنگى صورت مى گرفت.
در اوايل سده چهاردهم هجرى، چاپ سربى دوباره به كار افتاد و، به تدريج، جاى چاپ سنگى را گرفت.
چاپ سنگى
چاپ سنگى ـ كه به آن چاپ همسطح و ليتوگرافى۶ نيز گفته مى شود ـ نوعى از چاپ و تكثير كتاب است كه سابقاً رواج داشته است.
در دايرة المعارف مصاحب در باره چاپ سنگى چنين آمده:
ليتو گرافى يا چاپ سنگى نوعى از چاپ مسطح كه هم به عنوان فرايندى هنرى و هم به عنوان فرايند چاپ تجارتى به كار مى رود. در كارهاى هنرى از سنگ چاپ استفاده مى شود، ولى در چاپ تجارتى صفحه فلزى به كار مى برند.
تصوير را معمولاً به صورت معكوس با مداد يا مركب ليتو گرافى ـ كه محتوى صابون يا چربى است ـ بر روى سنگ يا صفحه فلزى رسم مى كنند، اسيد چرب اين مركب صابونى نامحلول بر روى صفحه مى سازد كه مركب چاپ را به خود مى گيرد و آب را رد مى كند. سپس طرح رسم شده بر صفحه را به وسيله صمغ عربى و محلول جوهر شوره تثبيت مى كنند كه جوهر شوره اطراف نقشها را اندكى مى خورد و نقش به صورت برجسته باقى مى ماند. سپس تصوير را با تربانتين و آب مى شويند و صفحه فلزى يا سنگ آماده آن مى شود كه با نورد مركب چاپ بر آن بمالند و چاپ بر صفحات كاغذ را شروع كنند.
اين روش چاپ در حدود ۱۷۹۶م، توسط آ. زنفلدر در آلمان اختراع شد؛ اما در قرن نوزدهم بود كه هنرمندان ليتو گرافى را مورد استفاده قرار دادند.
تا اواخر دوره قاجاريه تقريباً هرچه در ايران چاپ مى شد با چاپ سنگى بود. نوشته را با مركب چرب بر روى كاغذهاى آهار زده با نشاسته مى نوشتند و بر سنگ بر مى گردانند و با فشار بر آن منتقل مى كردند. باقى كارها به همان صورت كه در بالا گفته شد، انجام مى گرفت.۷
اولين چاپخانه سنگى
نخستين مطبعه چاپ سنگى را محمد صالح شيرازى معروف به ميرزا صالح تبريزى از روسيه به تبريز وارد كرد. محمد على خان تربيت در اين باره مى نويسد:
در حدود سال ۱۲۴۰ق، عباس ميرزا نايب السلطنه، ميرزا جعفر نام تبريزى را به مسكو فرستاد كه يک دستگاه چاپخانه سنگى بياورد و آن صنعت را نيز بياموزد. وى دستگاهى به تبريز آورده و داير كرد.
مشهدى اسد آقا باصمه چى معروف تبريزى كه خودش حالا (يعنى در وقت تأليف كتاب در سنه ۱۳۳۰ق) زنده و مطبعه قديمش هنوز در تبريز داير است روايت مى كند كه ميرزا صالح شيرازى وزير تهران ميرزا اسدالله نامى را از اهل فارس با مخارج زياد براى گرفتن صنعت چاپ به پترسبورگ فرستاد و مشار اليه پس از مراجعت در تبريز به دستيارى آقارضا (پدر مشهدى اسد آقا، راوى اين روايت) مطبعه سنگى (ليتو گرافى) تأسيس نمود و اولين نسخه اى كه در آن مطبعه چاپ شد، قرآن مجيد بود به خط ميرزا حسين خوشنويس معروف.
بعد از پنج سال، شاه اين مطبعه را با اجزا و عمال آن به تهران خواست و اولين نسخه اى كه در تهران طبع شد، ديوان نشاط (ميرزا عبدالوهاب معتمدالدوله، متخلص به نشاط) بود.۸
چاپخانه سنگى تهران نيز ده سال بعد در سال ۱۲۶۰ق، داير شد و نخستين كتاب چاپ شده در آن حديقة الشيعه مقدس اردبيلى بود.
از اولين كتابهاى چاپ سنگى ايران مى توان كتابهاى زير را نام برد:
* قرآن كريم، چاپ در سال ۱۲۵۰ق.
* زاد المعاد، علامه ملا محمد باقر مجلسى، چاپ در سال ۱۲۵۱ق.
* حديقة الشيعه، ملا احمد مقدس اردبيلى، چاپ در سال ۱۲۶۰ق.
چاپ سنگى و تحولات معاصر
دوران شكوفايى چاپ سنگى در ايران مصادف با تحولات سياسى و فرهنگى مهمى در ايران بود. نهضت تنباكو (سال ۱۳۱۳ق) و نهضت مشروطيت (۱۳۲۵ق) تأسيس دارالفنون در اين دوره صورت گرفته است.
صنعت چاپ در اين وقايع نقش اساسى داشته و اغلب اطلاع رسانيها و همچنين كتابهاى درسى به وسيله چاپ سنگى به چاپ رسيده است.
به عنوان مثال، روزنامه هاى ذيل ـ كه در تبريز و قبل از مشروطيت منتشر شده و در زمينه سازى مشروطيت نقش اساسى داشتند ـ همه با چاپ سنگى منتشر شده است:
ـ روزنامه ملتى تبريز،
ـ روزنامه وقايع اتفاقيه،
ـ روزنامه دولت عليه ايران،
ـ روزنامه مدنيت،
ـ روزنامه ناصرى،
ـ روزنامه الحديد،
ـ روزنامه احتياج (اقبال)،
ـ روزنامه ادب،
ـ روزنامه كمال،
ـ روزنامه معرفت،
ـ روزنامه گنجينه فنون.
همچنين تعداد زيادى از روزنامه هاى عصر مشروطيت و پس از آن نيز به صورت چاپ سنگى منتشر شده است؛ مانند روزنامه هاى:
ـ ناله ملت،
ـ انجمن،
ـ ابلاغ،
ـ اخوت،
ـ اسلاميه،
ـ اميد،
ـ آزاد،
ـ آذربايجان،
ـ شكر،
ـ حشرات الارض.
روزنامه چاپ سنگى در آستانه شاه عبدالعظيم
از جمله وقايع عصر مشروطيت، بست نشينى شيخ فضل الله نورى در آستان حضرت عبدالظيم حسنى بود.
اين بست نشينى يا تحصن از روز شنبه ۱۰ جمادى الاول ۱۳۲۵ق آغاز گرديد. طرفداران شيخ از ابتداى تحصن در نظر داشتند كه انديشه و افكار خود را به صورت مكتوب منتشر سازند، ولى چاپخانه هاى تهران هيچ كدام حاضر به چاپ و انتشار مطالب آنان نبودند. ابتدا متحصنان مطالب خود را روى ورقه با خط خوش مى نوشتند و از روى آن عكس برداشته، منتشر مى نمودند؛ ولى چون هزينه اين كار زياد بود، لذا در صدد تهيه چاپخانه برآمدند و به آستانه عبدالعظيم بردند. ماجراى خريد و انتقال اين چاپخانه به آستانه، جالب بوده و در روزنامه حبل المتين تهران در همان ايام چنين درج شده است:
مكتوب شهرى: در شب پنج شنبه ۲۹ جمادى الاول صورت تلگرافى جعلى و مكتوب از حضرت عبدالعظيم، محرر شيخ فضل الله آورد به مطبعه، به اسم آقا سيد مرتضى واقعه در كاروان سراى نايب السلطنه توى بازارچه مذكور كه چاپ نمايند و گفت كه در تمام مطبعه ها برده ايم چاپ نكرده اند و شما چاپ مى نماييد؟ آقا سيد مرتضى متقبل شد كه چاپ نمايد.
اجزاى مطبعه ـ كه وطن پرست و غيورند ـ آقا سيد مرتضى را مانع شدند كه شايسته نيست احدى چاپ نكرده، شما اين بد نامى را قبول كنيد. سيد مرتضى متأثر نشد. اجزاى مطبعه متعهد شدند كه طبع ننمايند. آقا سيد مرتضى مجبور شد رد كرد به همان محرر.
بعد از آنكه مأيوس شد، روز دوشنبه ۴ جمادى الثانيه شيخ على اصغر تعزيه خوان و سيدى ديگر آمدند و يک دستگاه چرخ از آقا سيد مرتضى خريدند به مبلغ يكصد و سى تومان. شب سه شنبه جلودار و آبدار عضد الملک آمدند و پول را تسليم نموده، بار سه قاطر نموده بردند در جانخانى جا دادند. بقيه اسباب آن را شب چهار شنبه آمدند بردند در حضرت عبد العظيم. و جاى دستگاه چرخ فعلاً در كارخانه آقا سيد مرتضى خالى است. و اجزايى كه از مطبعه براى چاپ برده اند، چهار نفرند به قرار ذيل:
ورق زن: مشهدى ابراهيم و كربلايى محمد حسين.
ورق انداز: جعفر آقا خواهر زاده آقا سيد مرتضى.
چرخ كش: ميرزا هادى.
نورد تاب: سيد رضا پسر خود آقا سيد مرتضى.
جاى اين چرخ در حضرت عبد العظيم در طويله منزل كربلايى عباسعلى است، فعلاً اگر تغيير ندهند.
چاپ لوايح در آستانه عبدالعظيم
به محض رسيدن چاپخانه به آستانه كار چاپ شروع گرديد و انتشار اولين شماره نشريه بست نشينان به نام «لوايح» در روز دوشنبه ۱۸ جمادى الثانى ۱۳۲۵ق، (۳۹ روز پس از شروع بست نشينى) منتشر گرديد.
لوايح در قطع رحلى و در شش صفحه و نيم به خط نستعليق بسيار خوش منتشر مى گرديد و به وسيله آن، افكار شيخ فضل الله نورى و مخالفان مشروطه عرضه مى گرديد. (تصوير د)
بست نشينى بعد از سه ماه در سه شنبه ۸ شعبان ۱۳۲۵ق، به پايان رسيد و انتشار لوايح نيز قطع گرديد.۹
خوشنويسان كتابهاى چاپ سنگى
كتابهاى چاپ سنگى قبل از چاپ به دست خوشنويسان ماهرى با مركب چاپ، در كاغذ چاپ تحرير مى گرديد. اغلب آنها به خط نسخ و برخى به خط نستعليق و ثلث تحرير شده است. اسامى تعدادى از اين خوشنويسان ـ كه بيش از پنج اثر از كتابهاى به چاپ رسيده آنان در كتابخانه آستان عبدالعظيم حسنى موجود است ـ عبارتند از:
۱. ابو القاسم بن ملا محمّد رضا نورى كمربنى،
۲. ابو القاسم خوانسارى،
۳. احمد بن ملا حسين تفرشى ملقب به كاتب الشريعه،
۴. احمد بن سيد محمّد رضا طباطبايى اردستانى ملقب،
۵. به صدر الكتاب،
۶. احمد بن محمّد هزار جريبى،
۷. اسد الله اشرف الكتاب بن محمّد كاظم موسوى،
۸. خوانسارى خراسانى قمى تهرانى،
۹. جمال الدين بن ابو طالب اصفهانى ملقب به سلطان الكتاب،
۱۰. زين العابدين بن محمّد على محلاتى گلپايگانى،
۱۱. زين العابدين شريف صفوى خويى ملقب به فخرالاشراف،
۱۲. زين العابدين قمى،
۱۳. طاهر بن عبد الرحمن خوشنويس تبريزى قراجه داغى،
۱۴. عبد الكريم شريف شيرازى،
۱۵. ميرزا عبد الله حايرى تهرانى،
۱۶. على اصغر بن عبد الجبار اصفهانى سيمرى،
۱۷. على بن حسن تبريزى،
۱۸. على بن محمّد على خوانسارى،
۱۹. كلب على بن عباس افشار شرندى قزوينى،
۲۰. ميرزا آقا كمره اى،
۲۱. محمّد باقر بن عبد الحسين خان بن [حاج] محمّد حسين الصدر الاعظم الاصبهانى،
۲۲. محمّد باقر بن محمّد حسن اروجنى اصفهانى،
۲۳. محمّد حسن بن محمّد على اصفهانى،
۲۴. محمّد حسن بن محمّد على گلپايگانى،
۲۵. محمّد حسن گلپايگانى،
۲۶. محمّد حسين تبريزى،
۲۷. ميرزا محمّد خوانسارى،
۲۸. سيد محمّد رضا بن ابو الحسن طباطبايى اردستانى،
۲۹. محمّد رضا بن على اكبر خوانسارى،
۳۰. محمّد صادق بن ابو القاسم حسينى خوانسارى،
۳۱. محمّد صادق بن محمّد رضا تويسركانى،
۳۲. محمّد صادق بن محمّد على گلپايگانى،
۳۳. محمّد على بن سيد محمّد رضوى موسوى حسنى،
۳۴. حسينى علوى فاطمى،
۳۵. محمّد على بن حاجى شمس الكتاب،
۳۶. محمّد على بن محمّد حسين خراسانى حايرى،
۳۷. محمّد على بن محمّد رضا رضوى خوانسارى،
۳۸. محمّد على بن ميرزا محمود غروى تبريزى،
۳۹. محمّد على تهرانى فرزند شمس الكتاب،
۴۰. محمّد على خوانسارى،
۴۱. ميرزا محمّد على شيرازى ملقب به كشكول،
۴۲. محمّد مهدى بن محمّد تقى اصفهانى،
۴۳. محمّد مهدى بن محمّد جعفر خوانسارى،
۴۴. محمّد مهدى گلپايگانى،
۴۵. محمّد هاشم بن حسين تبريزى،
۴۶. سيد محمود بن سيد محمّد هاشم موسوى خوانسارى،
۴۷. محمود بن حاج مهدى تبريزى نجفى،
۴۸. مرتضى بن عباس حسينى برغانى،
۴۹. مصطفى نجم آبادى،
۵۰. ملك الخطاطين شريفى،
۵۱. هاشم بن حسين تبريزى.
فهارس كتابهاى چاپ سنگى
تاكنون فهارس متعددى براى كتابهاى چاپ سنگى نوشته شده كه عبارتند از:
۱. فهرست كتب چاپ سنگى موجود در كتابخانه سازمان مدارک فرهنگى انقلاب اسلامى، تهران : ۱۳۷۱ش، وزيرى، ۱۵۴ص. در اين فهرست ۳۹۹ كتاب چاپ سنگى فارسى و ۲۲۰ كتاب عربى معرفى شده است.
۲. فهرست كتب درسى چاپ سنگى موجود در كتابخانه ملى ايران، تهران : ۱۳۷۶ش، وزيرى، ۴۱۵ص در اين فهرست ۹۹۱ كتاب چاپ سنگى معرفى شده است.
۳. فهرست كتب چاپ سنگى فارسى كتابخانه ملى تبريز، قم : كتابخانه آيت الله مرعشى، ۱۳۷۹ش، ۳۶۸ص. در اين فهرست ۱۰۳۰ كتاب چاپ سنگى فارسى معرفى شده است.
۴. فهرست كتب چاپ سنگى كتابخانه آستان حضرت معصومه(س)، اين فهرست در سال ۱۳۷۷ش. تأليف شده و در آن حدود ۳۴۰۰ نسخه چاپ سنگى فارسى و عربى و ديگر زبانها معرفى شده، ولى تاكنون منتشر نشده است.
۵. فهرست كتب چاپ سنگى كتابخانه آستان حضرت عبد العظيم حسنى عليه السلام، اين فهرست در سال ۱۳۸۱ش. تأليف شده و در آن حدود ۳۲۴۰ نسخه چاپ سنگى و سربى فارسى و عربى و ديگر زبانها معرفى شده است.۱۰
۶. فهرست كتابهاى چاپى فارسى، خانبابا مشار، ۵جلد، تهران : بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۳۷ش.
۷. فهرست كتابهاى چاپى عربى، خانبابا مشار، تهران : بنگاه ترجمه و نشر كتاب، ۱۳۳۷ش.
كتابخانه آستان حضرت عبدالعظيم
كتابخانه فعلى آستانه حضرت عبدالعظيم در سال ۱۳۲۳ش، به همت مرحوم جواد مؤذنى داير شده است.
هم اكنون تعداد كتابها و نشريات كتابخانه به حدود سى و پنج هزار جلد بالغ مى شود، كه به سه بخش عمده تقسيم مى شوند:
۱. هفتصد و پنجاه نسخه خطى، كه فهرست آنها تهيه شده و جداگانه منتشر خواهد شد.
۲. كتابهاى چاپ سنگى و سربى قديم، شامل حدود ۳۲۴۰ جلد كه در فهرست كتابهاى چاپ سنگى آستان عبدالعظيم حسنى معرفى شده اند.
۳. كتابهاى چاپى كه بر سى هزار جلد بالغ مى شود و فهرست آنها به صورت رايانه اى تهيه شده و در كتابخانه در دسترس عموم قرار دارد.
كتابهاى چاپ سنگى كتابخانه
چنانكه عنوان شد، در اين كتابخانه حدود ۳۲۴۰ جلد كتاب چاپ سنگى و سربى قديم نگهدارى مى گردد. اين كتابها اغلب در سده اخير در كشورهاى اسلامى (ايران، تركيه، مصر، عراق، هند و پاكستان) به چاپ رسيده اند و در مواردى نيز كتابهاى چاپ روسيه و اروپا در ميان آنها به چشم مى خورد.
شايان ذكراست كه در دوره رواج چاپ سنگى در ايران در كشورهاى تركيه، مصر، عراق، روسيه و اروپا، كتابها به صورت سربى منتشر مى شده است.
اغلب اين كتابها در موضوعات علوم اسلامى، مانند علوم قرآن، علوم حديث، تاريخ و جغرافيا، فقه وصول، بررسيهاى اسلامى، كلام و فلسفه و عرفان، ادبيات فارسى و عربى و ... هستند كه در فهرست كتابخانه به تفصيل معرفى شده اند.
اسلوب تنظيم فهرست كتابهاى چاپ سنگى
فهرست كتابهاى چاپ سنگى كتابخانه آستان عبدالعظيم در چند بخش (كتابهاى فارسى، عربى، تركى، اردو، انگليسى و فرانسوى) و در هر بخش به ترتيب الفباى عنوان كتابها تنظيم شده است.
ترتيب چينش اطلاعات بدين نحو است :
۱. نام كتاب؛
۲. موضوع كتاب؛ كه در روبروى عنوان كتاب در داخل پرانتز قرار گرفته است.
۳. مؤلف يا مترجم : كه در زير عنوان كتاب قرار دارد.
۴. نام كاتب نسخه؛
۵. سال و محل چاپ؛
۶. ناشر و مطبعه؛
۷. قطع كتاب (جيبى، رقعى، خشتى، وزيرى، وزيرى بزرگ، رحلى)؛
۸. تعداد صفحات؛
۹. شماره مسلسل كتاب؛ كه با آن شماره كتاب در مخزن مستقر شده و مىتوان كتاب را از كتابخانه درخواست نمود.
براى سهولت مراجعه در پايان كتاب، فهارس مؤلفان، مطبعهها، اماكن و كاتبان نيز افزوده شده است.
۱. كتابهاى چاپ سنگى كتابخانه آستان عبدالعظيم حسنى عليه السلام به وسيله حجج اسلام آقايان ابوالفضل حافظيان بابلى و على صدرايى خويى فهرست شده اند كه در مجموعه آثار كنگره حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام منتشر خواهد شد.
۲. دايرة المعارف مصاحب، ج ۱، ص ۷۸۵، ماده «چاپ».
۳. لغت نامه دهخدا، ج۵، ص۶۹۸۴، مدخل «چاپ»؛ ارغنون، مجموعه مقالات محمدعلى تربيت، به كوشش غلامرضا طباطبايى مجد، تبريز، ص ۲۷۲ـ ۲۷۹.
۴. همان.
۵. لغت نامه دهخدا، مدخل «چاپ» به نقل از سياحتنامه شاردن، ج ۴.
۶.litografi
۷. دايرة المعارف مصاحب، ج ۲، ص ۲۵۴۶، ماده «ليتو گرافى».
۸. لغت نامه دهخدا، ج۱، ص ۶۹۸۶، مدخل «چاپ».
۹. اين لوايح به كوشش هما رضوانى با نام لوايح آقا شيخ فضل الله نورى در تهران از سوى انتشارت نشر تاريخ ايران در سال ۱۳۷۲ش، به قطع رحلى، در هفتاد صفحه به چاپ رسيده است.
۱۰. همچنان كه اشاره شد اين كتاب در مجموعه آثار كنگره حضرت عبدالعظيم حسنى عليه السلام به شماره ۲۰ در ۵۶۶ صفحه منتشر خواهد شد.