تاريخ : 1391/11/02
کد مطلب: 376
 مصاحبه با آیة الله رضا استادی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم

مصاحبه با آیة الله رضا استادی، استاد و پژوهشگر حوزه علمیه قم

خبرنامه: تفسیر روض الجنان در میان تفاسیر شیعه چه جایگاهی دارد؟

آیة الله استادی: تفسیر روض الجنان و مجمع البیان طبرسی و تبیان شیخ طوسی، جامع‌ترین تفسیرهای شیعی و نیز قدیمی‌ترین آنها هستند؛ البته تفسیر تبیان شیخ طوسی، از منابع مهم آن دو تفسیر است، اما در عین حال، هر سه تفسیر شبیه به هم و در سبک و شیوه مانند هم هستند.

  توضیح، این که سبک هر سه تفسیر این است که متعرض قرائات گوناگون می‌شوند؛ دربارۀ معنای واژه‌ها بحث می‌کنند و شواهدی هم احیاناً می‌آورند؛ توجه خاصی در هر سه تفسیر به ادبیات و ترکیب جمله‌ها دیده می‌شود؛ استظهار و تفسیر، نقل اقوال و گاهی تأیید برخی از اقوال، و کمک گرفتن از روایات برای ترجیح یک معنا و یا متحمل دانستن یک معنا و ذکر شأن نزول‌ها در هر سه تفسیر موجود است.

  آنچه در تفسیر مجمع البیان به چشم می‌خورد و در تفسیر ابوالفتوح به آن پرداخته نشده، حجیت قرائات است و نیز آنچه در تفسیر ابوالفتوح احیاناً هست و در مجمع البیان لازم دیده نشده، قصص و حکایات و مواعظ و گاهی هم داستان‌های غیرقابل قبول است.

خبرنامه: ابوالفتوح از چه جایگاه علمی برخوردار بوده است؟

آیة الله استادی: تنها راه تشخیص مراتب علمی ابوالفتوح، راه مطالعه و دقت در تفسیر اوست.

  وی در آغاز تفسیر می‌گوید هر که بخواهد تفسیر قرآن بنویسد، باید از علم ادب و علومی که به آن منسوب است؛ همچون لغت، صرف، نحو، بلاغت، و صنعت شعر بهره‌مند باشد و نیز باید دانش اصول اعتقادات و علم کلام داشته باشد تا از اقوالی که با اصول سازگار نیست، اجتناب نماید. هم چنین باید فقیه و اصولی باشد تا معانی آیاتی که متضمن احکام شرعی‌اند و وجه استدلال به آنها بر مذهب صحیح را بداند و نیز باید با احادیثی که در تفسیر قرآن مؤثرند و شأن نزول‌ها آشنا باشد و ... .

  با نگاهی اجمالی به سراسر تفسیر ابوالفتوح روشن می‌شود که وی در همه این علوم از مرتبه‌ای بالا برخوردار بوده، به اصطلاح از دانشمندان ذوفنون به شمار می‌آید. علاوه بر این‌ها موضوع ترجمه و مترجم زبردست و آگاه بودن هم حاکی از مراتب علمی اوست.

خبرنامه: از آن جا که مباحث تاریخی در این تفسیر به صورت تفصیلی بیان شده، از این جهت از چه جایگاهی برخوردار است؟

آیة الله استادی: به نظر می‌رسد که به افرادی مانند شیخ ابوالفتوح رازی، نمی‌توان به چشم یک مورخ نگاه کرد و منقولات آنها را همانند یک تاریخ، معتبر دانست، بلکه شاید بتوان گفت که نقل‌های تاریخی و قصص و حکایات و مواعظ در این قبیل کتاب‌های علمی جنبه تفننی دارد و خود مؤلفان هم به عنوان این که می‌خواهند در تاریخ اظهار نظر کنند، به این منقولات نگاه نمی‌کرده‌اند.

خبرنامه: اندیشه‌های کلامی و عرفانی ابوالفتوح در تفسیرش چگونه است؟

آیة الله استادی: مطالب عرفانی که در تفسیر ابوالفتوح نقل شده، سلسله‌ای از منقولات عرفی اصطلاحی، مانند ذوالنون مصری، سفیان ثوری، سهل بن عبدالله، ربیع بن خیثم، طاووس یمانی و ... است.

  به نظر نمی‌رسد که ابوالفتوح خود از عرفا بوده و یا در مسائل عرفانی صاحب نظر باشد.

  اما ورود و خروج ایشان در مسائل کلامی، مانند سایر متکلمان شیعه در آن دوره است و از این جهت، مباحث کلامی مطرح شده در تفسیر ابوالفتوح همانند مسائل کلامی طرح شده در تفسیر حقائق التأویل سید رضی، تفسیر تبیان، تفسیر مجمع البیان است و نسبت به آن روزگار از اتقان لازم برخوردار است.

  لازم به یادآوری است که تفسیر ابوالفتوح در بحث امامت و مباحث اختلافی میان شیعه و سنی، مانند تفسیرهای مذکور، از جایگاهی رفیع برخوردار است؛ بلکه می‌توان برای آن برتری قائل شد.

خبرنامه: سنت و حدیث اهل بیت (ع) در تفسیر ابوالفتوح رازی چه جایگاهی دارد؟

آیة الله استادی: در آغازِ تفسیر تبیان شیخ طوسی و مجمع البیان طبرسی و تفسیر ابوالفتوح رازی، با کمی تفاوت، آمده است که تفسیر آیات قرآن بر چهار وجه است:

یکی، آن که جز خدای تعالی نداند؛ مانند یسألونک عن الساعة ایّان مرسیها؛

دوم، آن که ظاهر لفظ آن مطابق معنای آن بود؛ به طوری که اهل زبان عربی آن را به خوبی می‌فهمند و این قبیل آیات را محکم می‌نامند؛

سوم، آیات مجمل ـ که تفصیل آن را خود شارع باید بیان کند ـ مانند اقیموا الصلاة و آتوا الزکاة؛

چهارم، آیاتی که به خاطر اشتراک لفظی واژه‌ها دو یا چند احتمال در آنها هست.

  ابوالفتوح در این قسم چهارم گفته است که برای ترجیح یک احتمال بر احتمال‌های دیگر، روایت صحیح لازم است.

  بنابراین، نباید گفت که ابوالفتوح تفسیر آیات را بدون روایت صحیح السند، روا نمی‌داند؛ زیرا از سراسر تفسیر او پیداست که ظاهر آیات را حجت می‌داند و تفسیر به معنای استظهار از آیات را مشروط به بودن روایت نمی‌داند.

  اما این که ابوالفتوح در نقل روایات، آن جا که لازم بوده، توفیقی داشته یا نه، جای تأمل است؛ زیرا:

  اولاً، روایات از طرق خاصه در این تفسیر بسیار کم است حقیر حدس می‌زنم علت آن این بوده که مصادر حدیثی شیعه در اختیار ایشان نبوده است و ما نباید آن روزگار را با زمان خود مقایسه کنیم و شاید به جرأت بتوان گفت که حتی کتب اربعه در اختیار همۀ دانشمندان آن دوره‌ها نبوده، بویژه در مناطقی که سنی‌نشین هم بوده است. از این رو، در غیر مسائل فقهی به کتاب‌های حدیثی اهل تسنن روی می‌آوردند و از آنها با انتخاب استفاده می‌کردند.

  ثانیاً، غالب روایاتی که در تفسیر ابوالفتوح نقل شده، سندی که به نظر شیعه معتبر باشد ندارد؛ مگر در مواردی که کثرت و استفاضه روایات با قراین دیگر موجب اطمینان به صدور آنها شده باشد.

  در هر صورت، نه تفسیر ابوالفتوح تفسیر روایی است و نه روایات آن از کتب شیعه است و نه همه روایاتِ منقول از کتب عامه دارای اعتبار است.

  در یک بررسی اجمالی به این نتیجه رسیده‌ایم که غالب روایات منقول در تفسیر ابوالفتوح از تفسیر ثعلبی نقل شده و برای استناد به آنها احیاناً به کثرت و یا قراین دیگر تکیه شده است.

  لازم می‌دانم تذکر بدهم که ابوالفتوح، در بسیاری از موارد، به نقل اقوال و نیز نقل اقوال و نیز نقل برخی از روایات، بدون این که خود اظهار نظر کند، بسنده کرده و روشن است که در این قبیل موارد نباید ما فکر کنیم که روایات یاد شده، مورد تأیید ایشان بوده، و یا می‌خواسته به آنها استناد کند؛ بلکه به صورت احتمال یاد کرده و از آن گذشته است. این روش در تفسیرهای دیگر هم کم و بیش به چشم می‌خورد.

خبرنامه: تأثیر پذیری و تأثیر گذاری تفسیر ابوالفتوح چگونه و در چه مسائلی است؟

آیة الله استادی: برای روشن شدن این مطلب لازم است این تفسیر با مهم‌ترین تفاسیر شیعه و سنی که پیش از این تفسیر تألیف شده و همین طور با تعدادی از تفاسیری که پس از آن نگاشته شده، مقایسه گردد.

  آنچه جای تردید ندارد، این است که ابوالفتوح رازی در نگارش تفسیر از تفسیر طبری و تفسیر ثعلبی و تفسیر تبیان، به وفور، استفاده و احیاناً عین عبارت آنان را ترجمه کرده است.

  البته این به آن معنای نیست که ارزش کار ابوالفتوح کاسته شود، زیرا او علامه‌ای ذوفنون بوده و خود در همه ابعاد تفسیر توان علمی و آگاهی بالایی داشته، و با استفاده از منابع قبلی، کتابی جامع تألیف و تصیف کرده است؛ نه این که فقط ناقل مطالب آن سه کتاب و یا کتاب‌های دیگر باشد.

  از جهت اثرگذاری نیز آنچه مسلم است، این است که تفسیر جلاءالاذهان ـ که به آن تفسیر گازر هم گفته می‌شود ـ تحت تأثیر این تفسیر بوده که آن را خلاصه تفسیر ابوالفتوح دانسته‌اند.

  اما این که ابوالفتوح از تفسیر کشاف و یا تفسیر میبدی و یا تفسیر سورآبادی و از این قبیل تفسیرهای معاصر خود و یا قبل از خود بهره برده است یا نه، نیاز به بررسی و مقایسه دارد.

  البته این نکته هم باید در مقایسه‌ها در نظر باشد که گاهی مؤلف متأخر، مانند مؤلف قبل از خود، از منبع و مصدر مؤلف قبل از خود بهره می‌برد و در مقایسه به اشتباه گفته می‌شود که او از تألیف مؤلف قبل از بهره برده است؛ با این که هر دو از مصدر ثالثی بهره برده‌اند.

  و نیز برای این که معلوم شود اثرگذاری تفسیر ابوالفتوح، به خصوص در تفاسیر فارسی بعد از خود، تا چه حد بوده است، باید تفسیر ابوالفتوح با مثلاً تفسیر مواهب علّیه و جواهر التفسیر ـ که هر دو از ملاحسین کاشفی است ـ و تفسیر منهج الصادقین ملا فتح الله کاشانی و مانند آنها مقایسه گردد.

  هم چنین این که گفته شده تفسیر فخر رازی از تفسیر ابوالفتوح گرفته شده، نیاز به بررسی دارد؛ زیرا در نگاه ابتدایی به نظر نمی‌آید ادعای صحیحی باشد.

خبرنامه: چاپ‌های تفسیر ابوالفتوح چگونه و هر کدام چه ویژگی دارد؟

آیة الله استادی: تا کنون تفسیر ابوالفتوح به چهار صورت چاپ شده است:

الف: چاپ رحلی پنج جلدی که چاپ اول آن است و یک بار هم این اواخر از روی آن افست شده است. این چاپ حروفی رحلی در تاریخ چاپ خود (حدود صد سال پیش) یکی از نمونه‌های خوب چاپ کشور بود که توسط برخی از دانشمندان از روی نسخۀ سده دهم انجام و مورد استقبال مراکز علمی فرهنگی قرار گرفت. از امتیازهای این چاپ، مقالۀ مفصل محمدخان قزوینی درباره ابوالفتوح است که به ضمیمه آن چاپ شده است.

ب. چاپ ده جلدی که به تصحیح حکیم و استاد مرحوم آیة الله الهی قمشه‌ای رحمه الله از روی همان چاپ پنج جلدی انجام شد و در آن زمان خدمتی مناسب به شمار می‌آمد.

ج. چاپ سوم، چاپ دوازده جلدی از روی همان چاپ پنج جلدی با تحقیق و تصحیح و پاورقی‌ها و توضیحات علامه بزرگوار حاج میرزا ابوالحسن شعرانی رحمه الله، که کتاب را که موارد مبهم و حتی غلط چاپی و اشتباه فراوان داشت ـ با خبرویت ویژه‌ای تنقیح و تهذیب و آماده استفاده بیشتر نمود.

د. چاپ چهارم در بیست جلد که توسط چند نفر از اساتید دانشگاه و حوزه مشهد مقدس در طول حدود بیست سال انجام گرفت.

  با این چاپ، در حدی که نسخه‌های فراوان قدیمی آن کمک کرد، متن تفسیر به صورت اول خود بازگشت؛ زیرا می‌دانید کتاب‌های فارسی کهن به مرور زمان توسط کاتب‌ها دستکاری می‌شده است؛ به این معنا که عبارات را به صورتی که در زمان خودشان مرسوم بوده، تصحیح و یا بگوییم ویراستاری می‌کرده‌اند؛ مثلاً اگر ابوالفتوح می‌نویسد این آیه «انزله» شد، کاتب به جای آن می‌نوشت این آیه «نازل» شد و یا «فرو فرستاده» شد، و یا کلمات را پس و پیش می‌کرد. مثلاً ابوالفتوح می‌نویسد: «کتاب به معنی مکاتیب سید باشد بنده‌اش را»، کاتب کلمه «باشد» را بعد از «بنده‌اش» می‌نوشت و همین طور و با گذشت چند قرن نسخه‌ها با نسخه‌های زمان مؤلف تفاوت‌های فراوان پیدا می‌کرد.

  خدمتی که توسط محققان چاپ بیست جلدی انجام شد، این بود که کتاب به صورت اصلی زمان مؤلف و شاید نسخه خود مؤلف برگشت تا از حیث ادبیات فارسی و ... قابل استناد باشد و نیز سبک فارسی در آن دوره به درستی نشان داده شود.

  امتیاز دیگر این چاپ، فهارس متعددی است که برای آن تهیه شده و بسیار کارساز است.

  امتیاز سوم، فهرست واژه‌ها و واژه‌های خاص آن است.

  امتیاز چهارم، بی‌غلط بودن است (در حدی که مراجعه شد، معلوم شد که دقت لازم انجام شده است).

  و اما کاستی این چاپ ـ که به خواست خداوند متعال پس از برپایی این بزرگداشت باید برطرف گردد ـ فهارس متعدد دیگر و نیز تخریج منقولات کتاب است که کاری است مشکل و عظیم؛ ولی با وجود کتابخانه‌های تخصصی تفسیر و حدیث و ادبیات و غیره و نیروهای کارآمد در این زمینه‌ها، کاری قابل انجام و بسیار ضروری است.

  امید است با کارهای تحقیقی، ادبی و ... که در این همایش برای تفسیر ابوالفتوح رازی انجام می‌گیرد، این تفسیر در جایگاه واقعی خود در حوزه و دانشگاه‌ها قرار گیرد.