تاريخ : 1391/11/07
کد مطلب: 377
 چند نکته دربارۀ تفسیر ابوالفتوح رازی

چند نکته دربارۀ تفسیر ابوالفتوح رازی

تفسیر رَوح الجنان و رُوح الجنان ـ که به تفسیر ابوالفتوح رازی معروف است ـ یکی از آثار گرانقدر در فرهنگ اسلامی و از تفاسیر مهم و پربار تشیع محسوب می‌شود. این تفسیر در قرن ششم هجری نگاشته شده است. تا آن روز پژوهش‌های قرآنی و تفسیری دانشمندان اسلامی به زبان عربی نگاشته شده بود و این تفسیر، اگر چه اولین تفسیر پارسی نیست۱، ولی از تفاسیر مفصّل، مهم، بزرگ و معتبر فارسی به شمار می‌رود.

  ذیلاً در چند بخش، به بررسی بعضی از جنبه‌های این تفسیر می‌پردازیم.

انگیزۀ تألیف

مؤلف بزرگوار، پس از آن که تفسیر قرآن کریم را از مواهب الهی شمرده، به تبیین شرایط لازم برای مفسّر پرداخته و برای وی اطلاع بر علوم ادبی، آشنایی با دانش کلام و حکمت و آگاهی به اصول فقه و فقه در حدّ فقاهت و اجتهاد و تسلط بر دیگر علوم اسلامی را لازم دانسته است. وی در انگیزه نگارش تفسیر خود چنین نگاشته است:

پس چون جماعتی از دوستان و بزرگان از اماثل و اهل علم و تدیّن اقتراح کردند که در این باب جمعی باید کردن؛ چه اصحاب ما را تفسیری نیست مشتمل بر این انواع، واجب دیدم اجابت کردن ایشان و وعده دادن به دو تفسیر:

  یکی به پارسی و یکی به تازی؛ جز که پارسی مقدم شد بر تازی، برای آن که طالبان این بیشتر بودند و فایده هر کس بدو عامتر. و این کتاب ـ ان شاء الله ـ از میانه اطناب و اختصار بود؛ اطنابی که مملّ نباشد و اختصاری که مخلّ نباشد.۲

  قابل ذکر است که گویا وعده شیخ، درباره تفسیر عربی، تحقّق نمی‌پذیرد و وی موفق به نگارش آن نمی‌شود و آنچه که در برخی شرح حال‌ها آمده که وی تفسیری نیز به عربی داشته است،۳ استنباطی است از همین مقدمه؛ ولی این امر، چنان که روشن است، بیان‌گر عزم وی برای نوشتن این گونه تفسیر بوده است و به هیچ روی، دلالت بر نوشته شدن آن ندارد.

  مرحوم ابن یوسف شیرازی نوشته است:

... وعده کرده‌اند که پس از اتمام دین، تفسیر دیگری که نیز جمعی از دانشمندان خواهش کرده‌اند به زبان عربی تألیف نمایند، ولی تفسیر عربی ایشان در دست نیست و ظاهر آن است که موفق به تألیف آن نشده و الّا ابن شهر آشوب و منتجب الدین حتماً آن را نقل می‌کرده‌اند.۴

همو در جای دیگر می‌نویسد:

 و از تفسیر عربی وی ـ که در مقدمه، این تفسیر، تألیف آن را وعده داده‌اند ـ اثری نیست. نگارنده شنیده بودم که دانشمند معاصر، آقای شیخ آقا بزرگ طهرانی ـ دام عمره و توفیقه ـ مولّف کتاب بزرگ «الذریعة الی تصانیف الشیعة» به نسخه‌ای از این تفسیر دست یافته، شرحی به ایشان عرض و استعلام از واقع نمود. در جواب فرمودند که من تا به حال، بدان دست نیافته‌ام، لیکن یکی از هندی‌ها ـ که به عتبات مشرف شده بود ـ وجود آن را در یکی از کتابخانه‌های هند خبر داد و بنا شد که نمونه‌ای از آن را در مراجعت بدانجا استنساخ و برای ما بفرستد، اما تا کنون نفرستاده است.۵

چگونگی تدوین

نویسنده، پیش از شروع تفسیر، ضمن هفت فصل از اقسام معانی قرآن و بیان تفسیر آن، محکم و متشابه، ناسخ و منسوخ، خاصّ و عام، نام‌های قرآن، معنای سوره و آیه و کلمه و حروف، ثواب خواندن قرآن و معنای تفسیر و تأویل، سخن گفته است. سپس وارد تفسیر شده؛ بدین گونه که ابتدا عدد آیات و کلمات سوره را ذکر کرده و بعد، روایت مربوط به ثواب قرائت سوره را نقل می‌کند. پس از آن، قسمتی از آیات را نقل و ترجمه فارسی کلمه به کلمه آنها را در ذیل هر یک نوشته (این ترجمه‌های بر اساس چاپ‌های موجود است که محقّقان، ترجمه‌ها را از مولّف نمی‌دانند)، پس از آن، جملات آیات می‌آید؛ با تبیین ویژگی‌های نحوی، صرفی و ادبی آنها. سپس شأن نزول و اختلاف قرائت کلمات آیه‌ها و اخبار وارده در تفسیر آیات ذکر شده است.

شیوه نگارش و نثر فارسی آن

نثر فارسی تفسیر ابوالفتوح، نثری استوار، لطیف و نیکوست. واژه‌های فارسی سره در این تفسیر، کاربرد زیادی دارد. ترکیبات زیبا، لغات و تعبیرات فراوان، این تفسیر را یکی از منابع و مراجع زبان فارسی قرار داده است. در این مورد، یکی از صاحب نظران می‌نویسد:

روض الجنان از حیث اشتمال بر فواید لغوی و دستوری و نثر ساده‌ای که دارد، حایز اهمیت بسیار است. سبک نثر آن، کهنه و مشتمل بر بسیاری از لغات و ترکیباتی است که در جای دیگر کمتر می‌توان یافت و مخصوصاً اثر لهجه رازی در آن به شدت ملاحظه می‌شود.۶

مرحوم علامه میرزا حسن شعرانی درباره شیوه نگارش و نثر این تفسیر آورده است:

تفسیر ابوالفتوح رازی ـ علیه الرحمه ـ از جهت فصاحت لفظ و لطف عبارت بر همه تفاسیر فارسی شیعه رجحان دارد؛ با این که مؤلف اصلاً از نژاد عرب است، چون خاندان او سالیان دراز در بلاد عجم زیسته و خود او در ادب زبان فارسی از نظم و نثر، تبحّر کامل داشت، کتاب او از بزرگ‌ترین نمونه‌های نثر فصیح فارسی است و آن لطف تعبیر و عذوبت بیان که در آن است، در تفاسیر دیگر نیست.۷

نویسنده دیگری چنین نوشته است:

اگر چهار مقاله نظامی عروضی و کلیله ابوالمعالی و مقامات حمیدی و آثار سایرین را باید در زمره نثر فنی قرن ششم به شمار آورد، بدون هیچ گونه اندیشه‌ای، نثر تفسیر کبیر شیخ را باید در ردیف ساده‌ترین و شیواترین آثار قرن ششم محسوب داشت که از پیرایه هر نوع تکلف و تصنّعی عاری است و در نهایت سادگی و زیبایی و رسایی و حسن تأثیر و صرف و نحو کامل، دارای لغات فارسی لطیفی است.۸

محققانی که در تاریخ ادبیات فارسی و تطوّر آن پژوهش کرده‌اند و آثاری پدید آورده‌اند، تفسیر ابوالفتوح را در ساده نویسی، فارسی نگاری، لطف بیان و شیوایی تقریر، با توجه به ادبیات زبان، ستوده‌اند و متن تفسیر وی را یکی از نمونه‌های والای نثر فارسی دانسته‌اند که این خود می‌تواند برای طالبان علم و دانش‌پژوهان حوزه‌های علوم اسلامی سرمشق باشد و نیز تنبّهی در مسلّح شدن به فنون زمان و یافتن بهترین روش‌ها و شیوه‌ها در جهت انتقال اندیشه‌ها و یافته‌ها و پژوهش‌ها.

روح الجنان در گفتار بزرگان

تفسیر ابوالفتوح رازی پس از نگارش، همواره مورد توجه عالمان و محققان اسلامی بوده است. شرح حال نگاران و محققان اسلامی، این تفسیر را بسیار ستوده و به آن ارج نهاده‌اند. ابن شهر آشوب می‌گوید:

از تألیفات اوست «روح الجنان و روح الجنان فی تفسیر القرآن» که به زبان فارسی و شفگت‌انگیزی.۹

میرزا عبدالله افندی می‌نویسد:

تفسیر فارسی او از بزرگ‌ترین و سودمندترین و پرفایده‌ترین کتاب‌هاست؛ من آن را خواندم؛ دریایی است موّاج.۱۰

محدّث بزرگ میرزا حسین نوری، در ضمن شروع توضیح منابع کتاب بزرگ مستدرک الوسائل، از این کتاب سخن گفته و ضمن تجلیل بسیار و نقل اقوال برخی از عالمان، درباره کتاب گفته است:

این تفسیر شگفت‌انگیز در بیست جلد است. روایات و اخبار زیادی متناسب با کتاب ما دارد؛ امّا چون روایات، ترجمه به فارسی شده است و دوباره بازگرداندن آنها به عربی ممکن است برخی از ویژگی‌های موجود در اخبار را بزداید، تنها به نقل اخباری اکتفا می‌کنیم که متن عربی آن آمده است. گزیدۀ سخن آن که تفسیر ابوالفتوح کتابی است که خواننده را تنگ نمی‌آورد و نگاه کننده را نمی‌رنجاند، کتابی است که فقیه، مفسّر، ادیب، مورخ، واعظ، جوینده فضایل و مناقب و جستجوگر مطاعن و مثالب از آن بهره می‌جویند.۱۱

استاد شهید مطهری از آن این گونه یاد کرده است:

روض الجنان معروف به تفسیر ابوالفتوح رازی، این تفسیر به زبان فارسی است و از معروف‌ترین و غنی‌ترین تفاسیر شیعه است.۱۲

باری تفسیری که بدین پایه مورد توجّه و تقدیر مولّفان و مفّسران و محقّقان اسلامی واقع شده است، بی‌گمان در آثار پس از خود هم تأثیر فراوانی داشته است. گذشته از تفسیر گازر ـ که در واقع تحریری دیگر از این تفسیر است (و در ادامه به آن می‌پردازیم) ـ مفسّران دیگری نیز از این کتاب گرانمایه بهره‌های فراوانی برده‌اند.

  شهید سعید قاضی نور الله شوشتری می‌گوید:

و این تفاسیر فارسی او در وثاقت تحریر و عذوبت تقریر و دقت نظر بی‌نظیر است و فخرالدین رازی اساس تفسیر خود را از آن جا اقتباس کرده و جهت دفع انتحال، بعضی از تشکیکات خود را بدان افزوده است.۱۳

برخی دیگر از محققان نیز به این نکته توجه داده‌اند؛ چنان که دکتر عسکر حقوقی پس از نقل این مطلب در تأیید آن نوشته است:

به هر صورت، با مطالعه دقیق تفسیر مفاتیح الغیب و تفسیر روح الجنان به خوبی صدق مطالب مزبور روشن و تأیید می‌شود و معلوم است که امام فخر رازی در تدوین و تألیف تفسیر خود، تفسیر شیخ را پیش روی خویش داشته و از آن استفاده‌های فراوان کرده است.۱۴

وی سپس پس از ذکر مطالب مزبور، برای تأیید حرف خود، بخش‌هایی از آن دو تفسیر را آورده، مقایسه کرده و ادعای خود را به اثبات رسانده است. مقایسه و تطبیق این دو تفسیر این نکته را تأیید می‌کند که بیشترین بهره‌وری فخر رازی از ابوالفتوح در تبیین معانی آیات و نقل اقوال در قرآئات و غیر آن است؛ ولی با این همه، تفسیر فخر، با توجه به گستردگی آن، بسیار شایان توجه است.

نگاهی اجمالی به ابعاد روح الجنان

مؤلف دانشمند این اثر گرانمایه با اطلاعات وسیع و آگاهی‌های گسترده‌ای که از فرهنگ اسلامی داشته است، تفسیرش را از اطلاعات سودمند و مباحث ارزشمند گوناگونی آکنده است. به گفته علامه شعرانی در ادب و بیان و صرف و نحو و لغت و امثال آن غایت جهد به کار برده است و منتهای تحقیق به عمل آورده و هیج یک را فروگذار نکرده است. آن اندازه شواهد از اشعار عرب و امثال که برای بیان لغات و قواعد عربیّت آورده، در هیچ یک از تفاسیر مانند کشّاف و طبری نیاورده‌اند. مولّف، در کلام، طریق توسط پیموده است و روش قدما را برگزیده و تفسیر رازی در علم کلام و عقلیّات بیش از سایر تفاسیر مداخله نموده؛ امّا غالباً از حدّ تفسیر پای بیرون نهاده است و تشکیکات و مجادلات خارج از مدلول آیات که در تفسیر بدانها نیاز نیست هم آورده است.۱۵ شیخ ـ که خطیبی زبردست و واعظی توانمند بوده ـ در تفسیرش نیز این حالت نمایان است؛ چرا که به مسائل اخلاقی و اجتماعی هم توجّهی شایان کرده و از اخبار و آثار و سخنان مشایخ صوفیه و داستان‌های تاریخی، فراوان سود جسته است.

  جنبه فقهی این تفسیر، یکی از بخش‌های مهم آن است و مولّف به مناسبت‌های مختلف در ذیل آیات، مباحث فقهی را به میان کشیده و گاه بحث‌های مفصّلی را سامان داده است.

  در تفسیر شیخ، شیوه بیان مسایل فقهی و طرز استدلال و اثبات آرای مذهب تشیع بسیار قوی به نظر می‌رسد و مولّف، ضمن تحلیل مسائل و استناد به دلایل موافقان و تکیه به آیات و احادیث، خود رأساً به اظهار نظر می‌پردازد. از این رو، تفسیر وی قدر و قیمتی دارد که جز با دقّت و مطالعه در آن نمی‌توان به میزان این امر پی برد. باید گفت که تفسیر ابوالفتوح از نظر فقاهت و بیان کامل مسائل دینی و تشریع دیانت اسلام، مجموعه‌ای کامل و جامع است و بدون تردید، در میان تفاسیر مختلف، در زمره تفاسیر فقهی محسوب خواهد بود.۱۶

  تفسیر ابوالفتوح به مسائل تاریخی و سیره و مغازی نیز پرداخته است و در قصه‌های پیامبران و چگونگی تاریخ امت‌های پیشین به تفصیل سخن رانده است.۱۷ شیخ با این که در جایی از تفسیر، درباره تاریخ گذشتگان و قصه‌های انبیا نوشته است:

بدان که، قصاص (داستان سرایان) از وهب و کعب و جز ایشان چندان محال و حشو و ترّهات و ناشایست در قصه ایوب گفته‌اند، از آنچه عقل‌ها منکر باشد، آن را و اضافت کرده، بسیار فواحش در آن باب با خدای تعالی و با ایوب. و ما این کتاب را صیانت کردیم از امثال آن احادیث و آنچه از آن احادیث مستنکر نیست و مخالف ادّله عقل و مناقض آنچه در اصول به ادلّه نامحتمل به تأویل درست، شده است، طَرفی بگوییم ... .۱۸

اما به هنگام نقل و عرضه داستان‌های زندگی گذشتگان و نقل و قصه‌های انبیا، بدون توجه، بسیاری از اسرایلیات را نقل کرده است؛ چنان که عالمی همچون علامه شعرانی با نکته گیری از وی می‌گوید:

در قصص انبیای گذشته، از عرائس ثعلبی، فراوان نقل کرده و چون اخبار ضعیف در عرائس بسیار است و اعتماد بر آن نیست، خواننده این تفسیر را شگفت آید که مردی عالم مانند مولّف ـ که اعتماد بر روایت غیر ائمه معصومین (ع) را مطلقاً جایز نمی‌داند ـ حتی اگر از صحاح ستّه آنان باشد، چگونه از کتابی ضعیف از کتب اهل سنّت، نقل روایت می‌کند؟۱۹

تفسیر ابوالفتوح از جنبه روایی و نقلی هم شایان توجه است. بر اساس استخراج و شمارش آقای عسکر حقوقی در این تفسیر، ۲۰۱۷ حدیث مورد استفاده قرار گرفته که ۱۸۲۱ حدیث آن از پیامبر صلی الله علیه و آله و بقیه از ائمه اطهار علیه السلام است و از این مجموع، ۸۳۸ حدیث با متن عربی آمده است و در بقیه به ترجمه فارسی آن اکتفا شده است.

  آقای دکتر عسکر حقوقی، مجموعه احادیث تفسیر را استخراج کرده، با مقدمه‌ای دربارۀ حدیث‌نگاری و اشاره به مجموعه‌های حدیثی در یک مجلّد منتشر کرده است.

  ابوالفتوح، به اقوال و گفته‌های مفسران سده‌های اول نیز توجه زیادی کرده، غالباً بدون هیچ اظهار نظری، گفتار آنان را نقل کرده است. مرحوم شعرانی در این زمینه می‌نویسد:

مولّف، اقوال مفسران معروف، مانند ابن عباس و قتاده و سدّی و مجاهد و دیگران را نقل کرده و هیچ یک را غالباً ترجیح نداده است، مگر آن که یکی عام‌تر باشد و پیوسته گوید: تعمیم، اولی است؛ یعنی آیه را طوری تفسیر کردن که خاص یک تن و یک قوم و یا واقفه نباشد.۲۰

تفسیر گازر یا تحریری از روض الجنان

تفسیر ابوالفتوح رازی، چنان که گفتیم، مورد توجه و علاقه و مراجعه محقّقان اسلامی بوده است. عالمان به این تفسیر مراجعه می‌کردند و از آن بهره می‌برند. در این میان، ابوالمحاسن حسین بن حسن جرجانی تمام تفسیر مذکور را به دقت مطالعه کرده، با اندکی حکّ و اصلاح و تغییر در عبارات و شیوه نگارش، تفسیری دیگر پرداخته، با عنوان جلاء الاذهان و جلاء الاحزان که به تفسیر گازر معروف است. بنابراین، تفسیر گازر چیزی جز تحریری دیگر از تفسیر ابوالفتوح نیست. در این زمینه لازم است سخن محقق دانا و متتبع توانا مرحوم محدث ارموی را ذکر کنیم که تفسیر گازر را با تصحیح و تحقیق چاپ کرده و سر تا سر آن را با تفسیر ابوالفتوح مقایسه کرده و اگر جایی، مطلبی را در این تفسیر بوده که در تفسیر گازر نیامده، در پاورقی ذکر نموده است. محدث ارموی می‌نویسد:

در تفسیر حاضر، از آغاز تا انجام، یعنی بدون هیچ مبالغه و اغراق به قول معروف، از بای «بسمله» تا تای «تمت» به استثنای خطبه و سبب تالیف ـ کتاب که ناچار باید مغایر باشد ـ از تفسیر ابوالفتوح رازی مأخوذ است.۲۱

مرحوم محدث، در قسمت دیگری از مقدمه سودمند و مفصل خود بر تفسیر گازر در عظمت کار مولّف گفته است:

از بیانات گذشته توهم نشود که مراد، آن است که مصنف (ره) در تالیف این تفسیر، چندان زحمتی نکشیده است. وی با تلخیص و گزینش، خدمت بسیار برجسته‌ای نسبت به کتاب شریف آسمانی انجام داده است؛ مخصوصاً با توجه به این که به خوبی از عهده تلخیص و اختصار، امری بسیار مشکل و کاری بس شگرف است و در واقع، نوعی از انواع نقل به معناست با تقیید به قید قلّت عبارت.۲۲

و پس از توضیحاتی در چگونگی تلخیص کتاب و اهمیت و دقت مولف تفسیر گازر در این تلخیص و گزینش، در جای دیگری از مقدمه در اهمیت تفسیر از دیدگاه ادبی می‌گوید:

از این بیان، روشن شد که این تفسیر، یک فایده، تلطّفی بسیار مهمی را نیز مشتمل می‌باشد که برای فارسی زبانان از نقطه نظر ملّیت و فرهنگ، اهمیت شایان و مقام بسزایی دارد و آن به فارسی سلیس و شیرین بودن آن است که شاید تا حدّی لطیف‌تر و شیرین‌تر از تفسیر شریف ابوالفتوح نیز باشد؛ زیرا چون بعد از آن بوده است، شاید در نتیجه دقت و توجه بیشتر، پخته‌تر و آسان‌تر و در بیان و مراد و فهم مطالب، روشن‌تر باشد.۲۳

تفسیر گازر با تصحیح و تعلیق مرحوم محدّث ارموی در ده جلد در سال ۱۳۳۷ ش، چاپ و منتشر شده است. مرحوم ارموی سراسر کتاب را با دقت هر چه تمام‌تر تصحیح کرده و با تفسیر ابوالفتوح مقایسه نموده و در پانوشت‌ها مطالب سودمندی در تبیین و توضیح لغات آورده؛ و در مقدمه آن ضمن دیباچه‌ای مفصل و مفید از کتاب و مؤلف آن و نیز از زندگی ابوالفتوح و چگونگی تفسیر وی یاد کرده است. در همین باره آقای شیخ عزیز الله عطاردی، فهرست‌های فنّی کتاب را، شامل فهرست سور قرآن، قصص و موضوعات، نام‌های اشخاص، لغات و اصطلاحاتی که در پاورقی‌ها معنا شده و فهرست کتب را در یک جلد فراهم آورده و با عنوان مفتاح تفسیر گازر به عنوان جلد یازدهم آن منتشر کرده، که کاری در خور تحسین است.


 

۱. قبل از تفسیر شیخ، چند تفسیر دیگر هم به زبان فارسی نوشته شده بود؛ پس از ترجمه تفسیر طبری که ـ به دستور «منصور بن نوح» و با همکاری جمعی از دانشمندان و فضلای ماوراءالنهر ترجمه شده بود (سبک شناسی بهار، ج ۱، ص ۱۶۸) تفسیری دیگر به فارسی نگاشته شده با عنوان «تاج التراجم تفسیر القرآن للاعاجم» به قلم «عماد الدین ابو المظفّر طاهر بن محمد اسفراینی» (م ۴۷۱ ق) (تاریخ ادبیات ایران، ذبیح الله صفا، ج ۲، ص ۹۰۳) و پس از آن، ابونصر احمد بن حسن سلیمانی زاهدی تفسیری به پارسی نوشت که به «تفسیر زاهدی» معروف است و بالاخره «تفسیر سورآبادی» است از «ابوبکر عتیق بن محمد هروی سورآبادی» (تاریخ ادبیات در ایران، ج ۲، ص ۹۰۲).

۲. تفسیر ابوالفتوح رازی، تصحیح ابوالحسن شعرانی، ج ۱، ص ۱.

۳. همان، ج ۱، ص ۲۶، (مقدمه).

۴. فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، ابن یوسف شیرازی، ج ۱، ص ۱۳۱.

۵. فهرست نسخه‌های خطی کتابخانه مجلس، ج ۳، ص ۲۵.

۶. تاریخ ادبیات ایران، ج ۲، ص ۹۶۵.

۷. تفسیر ابوالفتوح رازی، پیشین، ج ۱، ص ۲۳، (مقدمه).

۸. تحقیق در تفسیر ابوالفتوح رازی، دکتر عسکر حقوقی، ج ۱، ص ۵۹.

۹. معالم العلماء، ابن شهر آشوب، چاپ افست سنگی، ص ۱۴۱.

۱۰. ریاض العلماء، ج ۲، ص ۱۵۸.

۱۱. مستدرک الوسائل، ج ۳، ص ۴۸۷.

۱۲. خدمات متقابل اسلام و ایران، ص ۴۵۹.

۱۳. مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۴۹۰.

۱۴. تحقیق در تفسیر ابوالفتوح رازی، ج ۱، ص ۱۹۶.

۱۵. تفسیر ابوالفتوح رازی، ج ۱، ص ۲۴ ـ ۲۶؛ تحقیق در تفسیر ابوالفتوح رازی، ۲۳۰ ـ ۲۳۶.

۱۶. تحقیق در تفسیر ابو الفتوح رازی، ج ۱، ص ۲۳.

۱۷. همان، ج ۱، ص ۲۱۴ ـ ۲۲۱.

۱۸. تفسیر ابوالفتوح رازی، ج ۸، ص ۴۲.

۱۹. تحقیق در تفسیر ابوالفتوح رازی، ج ۱، ص ۲۶.

۲۰. همان، ص ۲۷.

۲۱. تفسیر گازر، تصحیح جلال الدین محدث ارموی، مقدمه، ص (ی).

۲۲. همان، صفحه (م).

۲۳. همان، صفحه (مج). برای آشنایی بیشتر با تفسیر گازر، ر. ک: فهرست کتابهای خطی آستان قدس رضوی، ج ۱، ص ۴۴۷؛ فهرست کتابخانه مدرسه عالی سپهسالار، ج ۱، ص ۱۰۱؛ مقدمه محدث ارموی بر تفسیر گازر.