بررسى جايگاه سيّد مرتضى در روند همگرايى ميان شيعه اماميه و عقلگراى اعتزالى
اين مقاله به بررسى نقش و جايگاه سيّد مرتضى در همگرايىِ شيعه اماميه به عقلگرايىِ اعتزالى مى پردازد. جنبش عقلگرايىِ اعتزالى، از اواخر سده دوم قمرى در سرزمين هاى اسلامى پا گرفت و پس از فراز و نشيب هاى بسيار و به طور روزافزون، بسيارى از مكاتب و فرقه ها را تحت تأثير خويش قرار داد. يكى از اين فرقه ها، شيعه اماميه و بزرگان آن بود كه هر چند همگرايى با عقلگرايى اعتزالى در آن با مناقشات و مجادلات فراوان همراه گشت، امّا سرانجام در سده چهارم قمرى توسط افرادى همچون شيخ مفيد و سيّد مرتضى علم الهدى، در شرايط خاصّى و پس از گذار از بسترها و مقولات تاريخىِ ويژه اى انجام پذيرفت. نقش سيّد مرتضى در مقايسه با متكلّمان اماميه پيش از وى، حدّ نهايى اين همگرايى بود و هر چند وى مرجعيت كلامىِ عقل را آنطور كه در ميان معتزله مرسوم بود ـ به دليل باورهاى شيعى خود ـ به طور كامل نپذيرفت، امّا نقطه اوج اين روند در او، در مقايسه با متكلّمان پيش از وى، مجال بروز يافت.
واژگان كليدى: سيّد مرتضى، شيخ مفيد، شيعه اماميه، معتزله، عقل اعتزالى.
*. دانشجوى دكترىِ اديان و عرفان دانشگاه تهران.
**. عضو هيئت علمى و استاديار گروه اديان و عرفان دانشگاه تهران.