تداوم انديشه حديثى سيّد مرتضى در سدههاى پسين: نگاهى به پيروان ايرانى و عراقى مكتب متكلّمان
برخلاف آنچه در تاريخ فقه امامى شهرت يافته است كه از يكسو همه عالمان امامى، دستكم تا يك سده پس از شيخ طوسى (م 460ق)، مقلّد محض مكتب فقهى ـ حديثى وى بوده اند و از سوى ديگر، نخستين گروه رقيب كه به نقّادىِ انديشه هاى او پرداخت در سده ششم هجرى پديدار شد، شواهد متعدّد حاكى از تداوم حيات انديشه فقهى ـ حديثى مكتب متكلّمان به نمايندگى سيّد مرتضى (م 436ق) پس از وفات وى است. تعاليم مكتب فقهى ـ حديثى متكلّمان و به طور خاص، انديشه عدم حجّيت خبر واحد سيّد مرتضى، علاوه بر بغداد، در حوزه هاى علمى شهرهاى مختلف ايران ـ همچون: رى، طبرستان، خراسان و قزوين ـ شام (حلب) و عراق (حلّه) پيروان فراوانى داشته است. از ميان عوامل مؤثّر در ترويج و تداوم اين آموزهها، دو مؤلّفه، تأثير بيشترى داشته اند. يكى نامه نگارى هایی مشتمل بر پرسش هاى عالمان اين حوزه هاى علمى و پاسخ هاى شيخ مفيد و سيّد مرتضى است كه امروزه شمارى از آنها تحت عنوان «المسائل» با انتساب به اقليم خاص آن، در مجموعه آثار اين دو عالم امامى در دست است. مؤلفه مؤثرتر ديگر، شاگردانى بودند كه در مكتب فقهى متكلّمان تربيت يافتند؛ شاگردانى كه بعدها به ايران و شام و عراق مهاجرت كردند و خود به عنوان مبلّغ، منشأ ترويج انديشه هاى اين مكتب به ويژه عدم حجّيت خبر واحد بودند.
واژگان كليدى: شيخ مفيد، سيّد مرتضى، مكتب متكلّمان، حوزه هاى علمى امامى، حجّيت خبر واحد.