سيّد مرتضی و التزام به حجّيت عقل در فقه
كمّ و كيف دخالت عقل در فتاواى شرعى، همواره موضوع گفتگو و منازعات علمى بوده است. جايگاه عقل در اعتقادات روشنتر از جايگاه عقل در استنباط احكام فرعى است. نوشتار حاضر، كوشيده است كه پس از اشارات و گفتاورده ايى در باره حجّيت بودن عقل در دين شناسى، موقعيت عقل را در مقام اجتهاد در فروع و افتا از ديدگاه سيّد مرتضى علم الهدى بررسى كند. بدين رو، چهار حوزه استنباطى عقل را برمی نمايد كه عبارت اند از: يك: جايى كه حكم عقل با آنچه در ادلّه ديگر آمده، همسو و همراه است؛ دو: جايى كه ميان حكم عقل عرفى و احكام ادلّه ديگر، همسويى نيست؛ سه: جايى كه ميان حكم عقل قطعى و احكام ادلّه ديگر، همسويى نيست؛ چهار: جايى كه ساير ادلّه سكوت كرده اند و فقط عقل، قادر به صدور حكم است. سپس ديدگاه و برخى عبارات سيّد مرتضى را در باره «حجّيت عقل در فروع» به بحث می گذارد.
واژگان كليدى: عقل، حجّيت، فروع، فتوا، سيّد مرتضى علم الهدى.