تاريخ : 1399/10/10
کد مطلب: 849
قرآن و عقل؛ مبنای حجیت در نظر سید مرتضی

قرآن و عقل؛ مبنای حجیت در نظر سید مرتضی

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه سیدمرتضی، قرآن، عقل و اجماعی را که معصوم در آن حضور دارد به عنوان دلیل حجیت برشمرده است، تأکید کرد: او مواجهه عقلانی با روایاتی دارد که می‌گوید زمین‌های شور و برخی پرندگان، چون ولایت را قبول نکردند، به این وضع دچار شده

حجت‌الاسلام والمسلمین رسول جعفریان، در نشست «سیدمرتضی؛ حدیث و عقل» با بیان اینکه مکاتب شیعه از قرن دوم تا چهارم به سه جریان عمده قابل تقسیم است، گفت: یکی جریان غلات است که جریانی مهم، فراگیر و متنوع است و در قرن دوم در کوفه و بغداد حضور دارند؛ الوهیت برای ائمه قائل بودند و بی‌اعتقادی و کم‌اعتقادی به شریعت داشتند و نشانه‌های آنها امروز در سوریه و ترکیه و ... وجود دارند.
وی با بیان اینکه جریان دوم، مکتب حدیثی شیعه هست که عمدتاً از قم و شهرری شروع شده و به بغداد رفته است، اظهار کرد: مرحوم کلینی که بیش از ۷۰ درصد طرقش قمی هستند و بعد وارد بغداد شده و صدوق هم در امتداد این مسیر و دیگر نماینده این جریان است. این جریان هم دو گرایش غلو و معتدل دارند که البته این غلو با غلو نخست تفاوت زیادی دارد؛ جریان اخباری با کاهش نقش قم و ری، افول کرد و  میراث اینها بعدا به دست بغدادی‌ها رسیده و شیخ طوسی ادامه‌دهنده این راه است.
جعفریان تصریح کرد: سومین مکتب شیعه، مکتب عقلی است که ریشه در شماری از اصحاب ائمه مانند هشام بن حکم و هشام بن سالم و یونس بن عبدالرحمان دارد؛ جریان عقلی بسیار قوی و نیرومند هستند و شاید پایه‌گذار این مکتب شیخ مفید است که او هم منتقد شیخ صدوق است؛ سیدمرتضی هم شاگرد مفید و در این گروه فکری قرار دارد.

سیدمرتضی برجسته‌ترین شخصیت عقل‌گرای شیعه

استاد حوزه و دانشگاه بیان کرد: سیدمرتضی برجسته‌ترین و بلندمرتبه‌ترین شخصیت عقل‌گرای شیعه است. البته از قرن هفتم به بعد جریان فلسفی از خواجه نصیر داریم که مسیر عقل‌گرایی خود را دارد ولی سیدمرتضی با هیچ کسی قابل مقایسه نیست، فردی بسیار صریح و در استفاده از عقل تند و تیز است و به اخبار توجه زیادی ندارد و سعی کرده تا مسائل را با روش عقلی و قرآن و اجماع حل و فصل کند.
وی اظهار کرد: سیدمرتضی شخصیتی چند وجهی از ادیب و فقیه گرفته تا متکلم بسیار برجسته است؛ فردی نیست که فقط درسی خوانده و حفظ کرده باشد، بلکه ستون اصلی تفکر کلام و فقه و اصول است. او مانند بسیاری از متکلمان معتقد است اگر کسی اصول دین خود را نتواند با روش استدلالی اثبات کند، نمی‌توان نام او را مسلمان گذاشت و باید کافر نامید. این جریان سختگیری در معتزله و شماری از متکلمان شیعه بود، البته بعداً اختلاف نظرهایی در این عرصه رخ داد ولی سید بر معرفت علمی و یقین تاکید اصلی دارد.
وی افزود: بروز این تفکر را در بندهای اولیه رساله عملیه می‌بینیم که علما گفته‌اند اصول دین بر خلاف فروع، تقلیدی نیست و هر کسی باید خودش به آن برسد؛ البته سختگیری که سید و برخی از متکلمان دیگر داشتند، بعدا ساده‌تر شد و تحقق آن امر دشواری بود و به این اکتفا شد که اگر کسی با ادله ساده بپذیرد از این مسئله رها شده لذا فقهای بعدی، چنین سختگیری نداشتند.

قرآن و عقل؛ مبنای حجیت در نظر سید مرتضی

استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه در نگاه اول اخبار رسیده از معصوم دو دسته است، اظهار کرد: یکی خبر واحد در برابر خبر متواتر است؛ تواتر هم روایتی است که از طرق مختلف نقل شده به گونه‌ای که توطئه مشترک برای جعل آن نیست، البته معظم اخبار در عقاید و مباحث کلامی و اخلاقی هم واحد است و سید حجیت این اخبار را قبول ندارد. سید در رساله مناظرة الخصوم به روش مناظره با خصم اشاره کرده و گفته است که برای اثبات یک مطلب که مطابق واقع باشد در درجه اول باید سراغ قرآن برویم و اگر آیه نداشتیم، سراغ عقل می‌رویم؛ همچنین توضیح داده که ما جز قرآن و عقل احکامی داریم که متواتراً از معصوم رسیده است؛ او اجماعی را که معصوم در آن حضور دارد، هم پذیرفته است.
 وی با بیان اینکه بهترین متکلم آن است که روش خود را هم بیان کند، اظهار کرد: سید در این رساله می‌گوید اولین سؤال این است که دلیل چیست و دلیل بودن با چه چیزی اثبات می‌شود، بعدها متاسفانه بسیاری از دانشمندان اسلامی این بحث را فراموش کردند و ما لطمه‌های زیادی از عدم تعریف علم خورده‌ایم زیرا برخی با قصه و داستان و شعر و عرفان و ... اثبات می‌کنند و روش علمی با این موارد مخلوط می‌شود. سید می‌گوید اگر کسی از من دلیل بخواهد اول قرآن ملاک است و بعد موارد دیگر.
جعفریان اضافه کرد: سید معتقد است وقتی ما همه احکام حج و نماز و روزه را می‌دانیم، مجمع علیه است و از امام نقل شده است؛ سید این اجماع را قبول دارد یعنی اجماع تواتر و حضور معصوم و اجماع علما است؛ مثلا همه مسلمین تقریبا یک جور وضو می‌گیرند و همه سلام می‌دهند، بنابراین سید عقل و قرآن و روایات اجماعی را مبنا دانسته ولی وی خبر واحد و قیاس را نمی‌پذیرد، زیرا اکثر آراء اهل تسنن منبعث از خبر واحد است و حرف سید این است که خبر واحد و قیاس به هیچ وجه علم‌آور نیست.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه شیخ طوسی می‌پذیرد خبر واحد علم‌آور نیست، ولی شرع تعبدا حجیت خبر واحد را جایز می‌داند تا دین تکمیل شود، اضافه کرد: این نگاه حداکثری سبب می‌شود تا همه احادیث پذیرفته شود و اهل تسنن با این توجیه همه آراء تابعین را هم می‌پذیرند ولی سید مرتضی با رد خبر واحد مذهب را پیرایه از این تفکر کرد. فرد معتزلی(ابن طبان) که تازه شیعه شده از او سؤالاتی می‌پرسد و سید در اینجا هم مبنای خود را تبیین کرده است.
جعفریان ادامه داد: کلید بحث، معرفتی است؛ او می‌گوید اینکه یک نفر از جانب معصوم حرفی بزند علم‌آور نیست زیرا در خبر واحد نکات زیادی هست که ما را در عقاید و فقه و مذهب به دشواری می‌اندازد، متاسفانه بسیاری از علما با ایشان مخالف هستند، ولی تنها کسی که از لحاظ نتایج به سیدمرتضی نزدیک است، وحید بهبهانی است؛ سید معتقد است که غلات هم گرفتار اخبار آحاد شدند؛ گوشه‌ای می‌نشستند و یکنفر می‌گفت امام معصوم این حرف را زده و همین منشأ فتنه در میان مسلمین بود.

مواجهه با احادیثی درباره جانوران

استاد حوزه و دانشگاه با بیان اینکه او بر علم و یقین تأکید دارد، تصریح کرد: سید وقتی می‌گوید من ظاهر قرآن را قبول دارم فهم خود را از قرآن، عقلی می‌داند، البته این به معنای آن نیست که احکام و روایات معصوم درباره حج و حجاب و روزه و نماز و ... را کنار می‌گذارد آن هم به بهانه توجه به عقل بلکه در جایی که اختلاف نظر میان شیعه یا اهل تسنن وجود دارد دلیل را قرآن و عقل می‌داند. مثلا گاهی ما با احادیثی مواجه هستیم که مشکلات زیادی دارد؛ از سید پرسیده‌اند که روایاتی در مورد پرندگان، خوراکی، کبوتر، فاخته و میمون و ... داریم که بخشی از آنها تسبیح‌گوی خدا هستند و برخی هم با اولیاء خدا دشمن هستند، مثلا میمون، مسخ و نفرین شده است و حتی ماهی وجود دارد که دشمن ولایت ائمه است یا اینکه زمینی که شوره‌زار است به علت این است که ولایت را نپذیرفته است.
جعفریان اظهار کرد: سید در پاسخ می‌گوید، پذیرش این روایات، دلیل می‌خواهد و اگر دلیل، آن را اثبات کند، می‌پذیرم، او حتی معتقد است که قرآن را هم باید با دلیل بفهمیم، البته نه اینکه گزاره‌های دینی را در حد قرآن قبول ندارد، یعنی نمی‌گوید دین کنار برود و کاملاً عقلی بحث کنیم. سید مرتضی سخنش درباره حدیث واحدی مانند «ذباب که اگر روی غذا نشست شفاست» است؛ آیا ما آن را توجیه می‌کنیم که حجت است؟ او تاکید دارد من در برابر خبری که علم‌آور نیست، چرا صحه بگذارم؛ حال این دیدگاه را بگذاریم در برابر کسانی که فقط در روایات، سند را نگاه می‌کنند.
وی تصریح کرد: یا بدگویی درباره جغد از ابتدا بین مردم رواج داشته و جزء خرافات بوده است و برخی به اخبار آحاد در این باره اشاره داشته‌اند؛ سید مطلقا زیر بار اینکه حیوانات تکلیف شرعی دارند نمی‌رود یا در مورد آن ماهی می‌گوید که شاید مفسده‌ای داشته که روایت گفته آن را نخورید، ولی اینکه بگوییم او ولایت را رد کرده خنده‌آور است. او حتی در مورد سخن گفتن هدهد و مورچه در قرآن را هم حمل بر مجاز یا اعجاز کرده است. یعنی برخورد سید کاملا عقل‌گرایی است.