سیدمرتضی قرآن را به عنوان منبع فقه و کلام به رسمیت شناخت
رئیس انجمن کلام حوزه گفت: سیدمرتضی معتقد است تقریب مذاهب به معنای پوشاندن حقایق و بیتوجهی به مبانی فکری نیست، اما از سوی دیگر ایشان معتقد است که ما با بقیه مذاهب اسلامی، یک جامعه و امت هستیم و نباید تندروی وجود داشته باشد.
حجتالاسلام والمسلمین محمدتقی سبحانی، در نشست علمی «میراث کلامی سیدمرتضی» از سلسله نشستهای کنگره بینالمللی سیدمرتضی(ره)، با بیان اینکه مدرسه بغداد تا قرن پنجم یعنی در عصر طلایی اسلام، نقطه عطفی در کلام شیعه است، گفت: در مدرسه کوفه که نخستین مدرسه رسمی کلامی شیعه است، متکلمان و محدثان حضور جدی و رسمی داشتند؛ بنابراین نتیجهگیری که شیعه قبل از بغداد مکتب کلامی نداشته، درست نیست. کسانی مانند هشام بن حکم و مؤمن طاق و فضل بن شاذان میراث کلامی نظرورزانه جدی ایجاد کردهاند.
وی با بیان اینکه قاعدهمندی و دستگاهمند کردن کلام امامیه از ویژگیهای مدرسه بغداد است، اظهار کرد: مؤسس این حرکت شیخ مفید است و امتداد و استحکام آن با سیدمرتضی بوده است که پس از آن توسط شیخ طوسی تقریر و دستهبندی شد و حاصل دستاورد کلامی بغداد را به نمایش گذاشت.
سبحانی با اینکه شیخ مفید با بهرهگیری از دانش عقلی کلامی زمان خود، منظومه اعتقادی شیعه را در بغداد سامان داد، اضافه کرد: شیخ مفید اوائل المقالات را نوشت و کار مرزبندی عقاید شیعه با نوبختیان، معتزله، اهل حدیث و ... را نشان داد؛ او دو کتاب مهم کلامی داشته که برای اولین بار شیعه توانست خودش را در یک منظومه اعتقادی عرضه کند که قبل از آن سابقه نداشته است.
استاد حوزه تصریح کرد: شیخ مفید پایههای عقلانی برای کلام شیعه طراحی و آن را به مواجهه اندیشههای رقیب برد و به ادبیات عمومی بدل کرد و سیدمرتضی درونمایه کلامی شیخ مفید را به زبان معتزلی با گرایش قاضی عبدالجبار ترجمه کرد که این هم نقطه عطف در کلام شیعه محسوب میشود. سید در اینجا دو چهره دارد؛ یک چهره عالم متکلم و فقیه مسلط به علوم اسلامی و دیگری کسی که در برابر نیاز زمان و در برابر رقبا کرسی کلامی جدید ایجاد کرد.
رسمیتبخشی به قرآن به عنوان منبع فقه و کلام
وی اظهار کرد: سیدمرتضی نه تنها باعث تغییر جهت در حرکت کلام شیعه شد، بلکه در فقه هم این کار را کرد؛ او به نفی خبر واحد محفوف به قرائن پرداخت و گفت ما تنها به چیزی که میتوانیم تمسک کنیم، عقل، اجماع و خبر متواتر است. او قرآن کریم را به عنوان منبع در فقه، کلام و حدیث به رسمیت شناخت و بیش از پیش وارد منظومه فکری فقهی کلامی شیعه کرد.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه اضافه کرد: شیخ طوسی که فقیهی بزرگ بعد از سیدمرتضی است، به مفید رجوع کرد و مبانی فقهی سیدمرتضی را توسعه نداد، اما بعد کلامی سیدمرتضی به اوج رسید و توسعه یافت و آثار کلامی مفید به حاشیه رفت. سید آنچنان سیطرهای در کلام ایجاد کرد که تا یک قرن بعد تغییری در کلام شیعه رخ نداد.
سبحانی با بیان اینکه سیدمرتضی در زمره ۵ متکلم برجسته شیعه است، اضافه کرد: در گذشته تاریخی شیعه و سنی و حتی در همه ادیان، عالم دینی مسئول تبیین مؤلفههای دینی اعم از فقهی یا کلامی است؛ این طور نیست که ما در حوزه احکام از مجتهد بپرسیم، اما در عقاید از هر کسی که دوست داریم. باید سراغ مجتهد در عقاید برویم تا مطلب درستی به ما بدهد. سید در آثار خود به بسیاری از پرسشهای مردم در حیطههای مختلف پاسخ داده است؛ لذا مرجع دین باید در همه عرصهها اجتهاد لازم را داشته باشد.
سبحانی ادامه داد: سید و برادرش در میان اهل تسنن شناخته شده هستند و حتی بزرگان متعصب اهل تسنن هم نتوانستهاند از جلالت وی عبور کنند؛ وی ضمن اینکه کاملاً با احترام با اهل تسنن مواجه میشود، در عین حال ذرهای در دفاع از تشیع کوتاهی ندارد؛ اختلاف اصلی شیعه و معتزله و اهل تسنن در بحث امامت است و او در حالی که در دوره حکومت عباسیان است و برخی از معتزلیها در قدرت حضور دارند، اما در نقد نظریه مخالف، اثبات امامت، شرایط امامت، افضلیت امام علی(ع)، بحث غیبت، اثبات حقانیت شیعه در مهدویت و ... کوتاه نیامد.
تقریب در نگاه سیدمرتضی
استاد حوزه علمیه گفت: سید معتقد است تقریب مذاهب، پوشاندن حقایق و بیتوجهی به مبانی فکری نیست، اما از سویی معتقد است که ما با بقیه مذاهب اسلامی، یک جامعه و امت هستیم، ضمن اینکه بیتردید با تندرویهای برخی در کرخ بغداد همراهی نکرد. از این رو، ویژگی مکتب بغداد و سیدمرتضی این است که در اصول مذهب و در کلیات از مکتب امامیه دفاع کرده، اما در جزئیات عقاید چشمپوشی داشته است. زیرا معتزله به تبع از اهل بیت، اصول فکر را درست میگویند، ولی در جزئیات اندیشه از مکتب امامیه فاصله میگیرند.
رئیس انجمن کلام اسلامی حوزه با بیان اینکه کلام به دو بخش کلی «دقیق الکلام» و اختصاصات مذهبی «جلیل الکلام» تقسیم میشود، گفت: مکتب بغداد کاملاً بر اصولی که با معتزله اختلاف دارد، هیچ کوتاه نیامده و ایستاده است، ولی در مباحث اصول و عدل که از قدیم هم شباهتهای زیادی بین شیعه و معتزله وجود داشته است، همرأیی و تنازل دارد.
وی با بیان اینکه متهم کردن سید مرتضی به اعتزال نارواست، افزود: آنچه سید را به این مسئله متهم کرده، در مباحث عام کلام یعنی دقیق الکلام است؛ زیرا مبانی عقلی و اصول کلامی سید با قاضی عبدالجبار یکی بود و ایشان حتی پنهان هم نکرده که این مبنا و اصل با مبنا و اصل معتزله یکی است، البته اینکه گفته میشود او شاگرد قاضی عبدالجبار بوده هم حرف درستی نیست.
سبحانی با بیان اینکه متکلم نمیتواند بینیاز از مبانی عقلی باشد، افزود: برای دانش کلام باید مقدمات کلامی فراهم شود؛ متکلم، نیازمند مبانی معرفتی برگرفته از عقل است که اختصاص به یک مذهب و دین هم ندارد و سیدمرتضی هم با تکیه بر این موضوع به اندیشههای کلامی پرداخت. متأسفانه امروز گاهی برخی افراد اظهارنظرهای تندی در یک مسئله دارند، بدون آنکه تحقیق دقیقی داشته باشند، از این رو نیازمند متنکاوی و تلاش موضوعی و تطبیقی هستیم.