نگاه تأويلى به آيات قرآن در «نقض»
شيوه بهره گيرى از تأويل آيات قرآنى در کتاب نقض، اساسى ترين دغدغه مقاله حاضر است. در اين مقاله، پس از توضيحى مختصر در باره تفاوت تفسير و تأويل، مطلبى به اختصار در باب کاربرد واژه «تأويل» و تنوّع معانى آن در نقض، آمده است. آن گاه به بررسى نمونه هاى برجسته از تأويل آيات قرآنى در نقض پرداخته شده است.
بخش اعظم کاربرد آيات قرآنى در نقض، پس از استشهادهاى لفظى (لغوى، فقهى، تاريخى و ...)، به تطبيق هاى کلامى و از آن مهم تر، برداشت هاى تأويلى، اختصاص مى يابد. ذکر اين تأويل ها گاه در سياق ردّيّه بر اتهام ها و افتراهاى حريف بوده و فى المثل در ردّ اين تأويل که مقصود از «وَ التّينِ وَ الزَّيْتُونِ» على عليه السلام و فاطمه عليها السلام بوده باشند، سخن از چنين تأويلى به ميان آمده و گاه اين تأويلات در سياق پذيرش، اثبات يا تأييد عقيده مؤلّفْ صورت گرفته است. بررسى بخشى از تأويل هاى به کار گرفته شده در نقض، مى تواند خواننده را به اين نتيجه نزديک سازد که ميزان کاربرد برداشت هاى تأويلى نسبت به مباحث تفسيرى، تا چه ميزان پُرتأثير و جريان ساز بوده است. اين تأثير را حتّى مى توان در برخى تأويلات باز بسته به شيعه که از زبان خصم بيرون مى تراود، واکاوى کرد و از آن طريق، مجالى را که زمينه سازِ چنان اتّهاماتى شده، نشانه گرفت. بى شک، با شناخت اين گُسل هاست که گام هاى نخست در آسيب شناسىِ فرقه هاى آغازين اسلامى، برداشته مى شود.
کليدواژه ها: تأويل قرآن، انديشه هاى کلامى، تفسير، کتاب نقض، عبد الجليل رازى.
*. عضو هيئت علمى دانشگاه قم.