تاريخ : 1391/10/18
کد مطلب: 359
 نظری بر کتاب «بزرگان ری»

نظری بر کتاب «بزرگان ری»

پیشینۀ ری

مرحوم استاد کریمان دربارۀ رجال ری می‌نویسد:

گویا در جهان، شهری نتوان یافت که در توالی اعصار و قرون به میزان ری در دامن خود رجال بزرگ دینی و سیاسی و علمی پرورش داده و بزرگانی نام‌آور از حکمت دانان و فیلسوفان و فقیهان و حافظان حدیث و شاعران و ادیبان و مشایخ و اقطاب و اهل خیر و صلاح به جهان بشریت عرضه کرده باشد.

  زردشت را گروهی از ری دانسته‌اند، مغان را محققان به ری نسبت داده‌اند، دودمان مصمغان ـ که قرنها در حدود دماوند حکومت داشتند ـ بدان پهنه منسوبند، مرکز تعلیم معارف زردشت و مُغان ـ که ارسطو و دیگر شاگردان افلاطون بدان بی‌توجه نبودند و برخی حکمت فیثاغورث را مأخوذ از آن دانسته‌اند ـ۱ ری بوده است.

  به عهد اسلامی نیز ظاهراً پس از یکی دو شهر، بدان شمار که از ری ـ یا پهنۀ فعلی تهران ـ دانشمندان و متفکّران و روات احادیث و اخبار و فقیهان و رجال دیگر شؤون معارف اسلامی برخاسته‌اند در هیچ شهری به وجود نیامده‌اند.

  با این حال، چون تا کنون کسی در مقام جمع‌آوری نام و بیان احوال ایشان برنیامده و در مجموعه‌ای یکجا فراهم نیاورده است، نسل حاضر را از کثرت ایشان ـ که خود مایۀ سرافرازی بسیار و افتخار مردم این دیار توانند بود ـ خبری به دست نیست.

جام جم و نگین سلیمان به سالها

در کیسۀ تو بود و تو خود بی‌خبر از آن۲

قدمت ری

قدمت ری با قدمت تاریخ نژاد آریا همراه و یکی از کهن‌ترین مراکز باستانی ایران است که نامش در اوستا و کتیبۀ بیستون (قرن ششم پیش از میلاد) آمده است.۳

  عمر سفالهای به دست آمده از این شهر کهن را میان چهار هزار سال تا شش هزار سال پیش دانسته‌اند. کهن بودن ری نزد عالمان و ارباب مسالک قرون اسلامی نیز مسلّم است، آنان نمی‌دانسته‌اند گنجهایی که در آن خطّه به دست می‌آمد مربوط به چه زمان و عهد کدام سلطان است.۴ چنان که در آثار البلاد قزوینی، تألیف ۶۷۴ آمده است:

... و النّاس یحفرون بها، یجدون جواهر نفیسة و قطاع الذّهب، و بها کنوز فی کلّ وقت یظهر منها شیء، لأنّها ما زالت موضع سریر الملک؛ و فی سنة اربع عشرة و ستّ مائة فی زمن اِغدَمِش ظَهر بها حبابٌ کان فیها دنانیر عجیبة، و لم یعرف أنّها ضرب أیّ ملک ...».۵

دیربازی بنای ری

این حقیقت، که نخستین بنیان گذار ری را ـ به اختلاف ـ هوشنگ پسر کیومرث، کیخسرو پسر سیاوش، شیث پیغمبر علیه السلام و چند تن دیگر که شخصیت یا زمان آنها به کلّی بر ما مجهول است دانسته‌اند؛ خود دلیلی بیّن بر بُعد عهد پیدایی این کُهن شهر تواند بود.۶

طلوع اسلام

این شهر به سال ۲۰ یا ۲۳ هجری، پس از جنگ نهاوند، نفوذ و حاکمیت اسلامی را پذیرفت۷ مسلمانان دین را بر ساکنان شهر تحمیل نکردند و رازیانِ زردشتی یا حکومت اسلامی صلح کردند به شرطی که آنان مقررات دولتی را ـ که معمولاً خراج و جزیه نامیده می‌شود ـ رعایت کنند و از طرفی در کیش خویش بمانند و آتشکدۀ ایشان دایر باشد. ولی روزانه مردم با اسلام آشناتر می‌شدند و از شمار زردشتیان کاسته می‌شد.

  در اوایل امر ـ که هنوز فرقه‌گرایی و تشعُّب دینی دورۀ عباسیان پدید نیامده بود مسلمانان ری از دربار خلافت امویان اطاعت می‌کردند و به آنان تمایل نشان می‌دادند و بر طریقۀ سنّت دربار امویان رفتار می‌کردند.

  و اندک اندک اهل جماعت ری در فقه به حنفی و شافعی و در کلام، به جبر و اعتزال و ... روی آوردند. باری زمانی که پاره‌ای از رجال دینی در مذهب ابو حنیفه و شافعی خلاف کردند، همانند ابوالحسن اشعری، حسین نجّار، عبدالله کرّام، عمرو بن عبید معتزلی، جهم بن صفان و غیرهم و جمعی در اصول و کلام به طریق ایشان درآمدند و در سراسر جهان اسلام فرقه‌های فراوانی پدید آمد، مسلمانان ری نیز انشعاب یافتند و فرقه‌هایی منتسب به سه شعبۀ اصلی شیعه، حنفی و شافعی به وجود آمد.۸

تشیع در ری

ورود تشیع به ری نیز مربوط به قرن اول هجری است و همزمان با ظهور و نمود مذاهب، در کنار شافعی و حنفی در ری نمایان شده است. استاد دکتر حسین کریمان، گوید:

نمی‌توان سخن یاقوت را که ظهور تشیع را به ۲۷۵ و به دست احمد حسن ماردانی دانسته است، صحیح دانست، و مدتها پیش‌تر از این تاریخ، در ری، شیعه بوده است ... .۹

  آن گاه دلایل متقن و متعددی بر اثبات این نظر ارائه می‌دهد از جمله:

  استیلای احمد ماردانی بر ری به عهد حضرت امام حسن عسکری علیه السلام بود، در صورتی که مدتها پیش از این تاریخ، یعنی از زمان امام باقر علیه السلام (متولد ۵۷ یا ۵۹ هجری و متوفای ۱۱۷ هـ به بعد)، گروهی از مردم ری جزو صحابه و حواریان امامان علیهم السلام بوده‌اند ... این مهم، خود مسلّم می‌سازد که تشیع سالها قبل از تاریخی که یاقوت گفته در ری راه یافته بوده است.

  در احوال حضرت عبدالعظیم نوشته‌اند: هنگام توقف در ری قبری را که به نزدیکی قبر وی است (امامزاده حمزه) زیارت می‌کرد و می‌فرمود: این قبر یکی از فرزندان حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام است.

  نیز نوشته‌اند: «حضرت عبدالعظیم هنگام ورود به ری در سکّة الموالی در منزل یکی از شیعیان وارد شد. و خبر ورود او به تک‌تک شیعیان ری می‌رسد تا آنکه اکثر شیعیان، وی را شناختند ...»۱۰

اهمیت ری در دوران اسلامی

موقعیت ژئوپلتیک ری که مسیر ارتباطی تمدّنهای شرق و غرب از آن می‌گذشت و چهار راه ارتباطی سرزمینهای خلافت بود سبب رونق تجارت، انباشت ثروت و آبادانی و اهمیت این شهر می‌شد.۱۱

  مهدی عباسی ـ در عهد خلافت منصور دوانیقی (سال ۱۸۵ ق به بعد) ـ در کنار ری قدیم، شهری بنا کرد و برای آن, مسجد جامع ساخت و بر دور آن خندق حفر کرد و آن را «محمدیّه» نامید. در کمتر از نیم قرن، محمدیه جای شهر ری قدیم را گرفت، ولی نام «ری» تغییر نکرد و به محمدیه مشهور نشد.۱۲

  تعبیرهای جغرافی‌دانان اسلامی در توصیف شکوه و عظمت این شهر، موقعیت و میزان اهمیت این شهر را می‌نماید. از جمله گفته‌اند:

عروس شهرها.۱۳

  آبادترین، پرنعمت‌ترین و پرعمارت‌ترین شهر مشرق، بزرگ‌ترین شهر مشرق بعد از نیشابور؛۱۴

  دارای کاروانسراهای نیکو و بازارهای بزرگ؛۱۵

  دارای خیابانهای پهن؛۱۶

  دارای گرمابه‌های تمیز، مدارس و کتابخانه‌های پرآوازه، میوه‌های بسیار، تجارت پرسود، آب فراوان و هوای خوش؛۱۷

  به علاوه، میزان مالیاتی که اهالی ری در دورۀ خلافت عباسی می‌پرداختند (ده تا دوازده میلیون درهم) در مقایسه با خراج نیشابور بزرگ‌ترین شهر مشرق خلافت (چهار میلیون درهم)، نشان‌دهندۀ ری ثروتمند و آباد است.۱۸

کتاب حاضر

با توجه به اهمیت تاریخ و رجال ری، کمیتۀ علمی کنگرۀ حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام تألیف و شرح حال بزرگان ری را به نویسندۀ توانا جناب آقای محسن صادقی پیشنهاد کرد. بی‌شک، تحقیق و تتبّع عمیق و وسیع در حیات و آثار و افکار این بزرگان و نمودن سهم آنان در رشد و گسترش فرهنگ و تمدن ایران و اسلام، فرصتی فراوان و امکانات قابل توجهی می‌طلبد. ولی به هر حال با محدودیت زمانی، نویسنده به بررسی منابع متعدد پرداخت و بر آن شد که عجالتاً گلچینی از آنچه تا به حال دربارۀ مشاهیر و مفاخر ری گفته‌اند را سامان دهد و شرح و تفصیل را به فراغ و فرصتی دیگر وانهند.

  در تاریخ ری آثار زیادی نوشته‌اند که امتیاز و ویژگیهای منحصر به فردی دارد. شایان ذکر است که در معرفی مفاخر و رجال ایران و اسلام از معاصران بیش از همه حضرت استاد علی دوانی (دامت توفیقاته) خدمت کرده و بیش نیم قرن در راه زنده نگه داشتن یاد و نام عالمان بزرگ شیعه کوشیده‌اند و آثار پربار و برگی عرضه کرده‌اند. از این رو جزء اول کتاب به ایشان تقدیم شده است.

  و در معرفی تهران و ری بیش از همه مرحوم دکتر حسین کریمان تحقیق کرده و قلم زده‌اند، و بدین سبب جزء دوم این اثر به وی تقدیم شده است.

  همچنین در شناسایی علما بویژه بزرگان ری، مرحوم حاج شیخ محمّد رازی سهم به سزا و وافری دارد و در خور تشکر است.

  این اثر در دو بخش تدوین شده است:

  بخش اول، شامل ۳۵۲ صفحه با عنوان مشاهیر ری

  بخش دوم، در ۲۳۷ صفحه با عنوان مفاخر ری.

  بخش اول، ویژۀ شرح حال تفصیلی بیست تن از عالمان بزرگ ری است و بخش دوم معرفی اجمالی ۵۳۵ نفر از مفاخر ری است.

  معیار در بخش نخست (مشاهیر) تنها شهرت نیست بلکه گاهی معیارهای دیگری نیز دخیل بوده است. مثلاً عالم بزرگ و گمنام شیعی، منتجب الدین ابو عبدالله رازی مشهور به ابن أبی الفوارس به علت آنکه محدثی قابل و پرتلاش بوده و تا کنون شرح حال گسترده‌اش ـ به جز در مقدمۀ رسالۀ «اربعین» ایشان ـ در جایی نیامده است، در بخش مشاهیر درج شد. یا عالمی دیگر به این علت که خدمات بزرگی در ری انجام داده، یا دیگری به سبب آنکه در زنده نگه داشتن نام و یاد بزرگان ری سهم به سزایی داشته، در همین بخش آمده است.

  ملاک دیگر این سعی آن است که از همۀ رشته‌های دانش در این بخش کسانی انتخاب شوند، از متکلمان، مفسّران، محدثان، فقیهان، فیلسوفان، طبیبان، شاعران و عارفان هر کدام یک یا چند تن گزیده شد. البته ری عالمان بزرگ دیگری نیز داشته که چون به شرح حال تفصیلی آنان دست‌رسی نبود، در این بخش نیامد.

  گاهی در این بخش به سبب دست نیافتن به شرح حال جامع و همه جانبه، از دو منبع استفاده شده که البته هر کدام از منابع، مکمّل دیگری هستند، مثلاً در شرح حال سدید الدین حمصی از سه منبع و در زندگانی ابن قبه از دو منبع استفاده شد، که البته هر کدام مکمّل دیگری هستند. همچنین برای آگاهی بیشتر خواننده از منابع، گاهی در پایان شرح حال مشاهیر، به مقالات و کتابهایی که دربارۀ شخصیت مورد نظر نوشته توجّه داده شده است.

معاصران

آشنایی با شرح حال معاصران مشکلاتی دارد؛ زیرا شرح حال آنان هنوز به خوبی و تفصیل، تدوین و منتشر نشده است. دیدار با بستگان و آشنایان، بررسی مراکز اسناد و مدارک ... فرصت فراوان می‌طلبد. با توجه به این دشواریها، این کتاب، بیشتر از آثار مرحوم حجةالاسلام و المسلمین شریف رازی بهره برده است. امید است خوانندگان گرامی اطلاعات تکمیلی را در اختیار مؤلف قرار دهند تا در چاپهای بعدی کامل‌تر منتشر گردد.

  از امتیازات این اثر کثرت و استقرای نسبتاً کامل دربارۀ شخصیتها و رجال ری است که به صورت الفبایی معرفی شده است، به ویژه تمامی منابع کتاب، با نام نویسندگان در پانوشت مشخص شده و هیچ مطلبی بی‌مدرک رها نگشته است.

اصحاب امامان

یکی از نشانه‌های ریشه‌دار بودن تشیّع در ری، کثرت اصحاب امامان علیهم السلام از اهالی ری است. با توجه به بُعد مسافت ری با محل سکونت ائمه علیهم السلام و فارسی بودن زبان ایرانیان، وجود این تعداد زیاد صحابی و محدّث، نشان از اهمیّت تشیّع و عظمت ری است.

  در این اثر ۵۴ تن از صحابیان امامان معرفی شده‌اند: دو نفر از یاران امام باقر علیه السلام، یازده نفر از یاران امام صادق علیه السلام، شش نفر از یاران حضرت موسی بن جعفر علیهما السلام، نه تن از یاوران حضرت امام رضا علیه السلام، هشت تن صحابی امام جواد علیه السلام، یازده تن از یاران امام هادی علیه السلام و چهار نفر هم از یاران امام حسن عسکری علیه السلام.

زندگینامۀ مشروح

زندگینامۀ این بیست نفر به صورت مشروح و تفصیلی در بخش نخست که به «مشاهیر ری» موسوم است به این ترتیب آمده است:

۱.       ابن قبۀ رازی، ص ۱۳.

۲.       ابو حاتم رازی، محمّد بن ادریس، ص ۲۲.

۳.       ابو حاتم رازی، احمد بن حمدان، ص ۲۷.

۴.       ابو علی مسکویه، ص ۳۹.

۵.       ابو الفتوح رازی، ص ۶۲.

۶.       ابو المعالی رازی، ص ۱۰۸.

۷.       بندار رازی، ص ۱۱۴.

۸.       بهاء الدوله رازی، ص ۱۲۲.

۹.       سدید الدین محمود حمصی، ص ۱۲۹.

۱۰.   عبد الجلیل قزوینی، ص ۱۵۱.

۱۱.   فخر الدین رازی، ص ۱۷۵.

۱۲.   آیة الله حاج سید رضا فیروزآبادی، ص ۲۰۹.

۱۳.   قطب الدین رازی، شیخ محمّد، ص ۲۱۳.

۱۴.   قوامی رازی، ص ۲۲۲.

۱۵.   محمّد بن زکریای رازی، ص ۲۵۰.

۱۶.   حجة الاسلام و المسلمین شیخ محمّد شریف رازی، ص ۲۶۴.

۱۷.   محدّث بزرگوار محمّد بن یعقوب کلینی، ص ۲۷۴.

۱۸.   منتجب الدین ابو عبدالله رازی، ص ۲۸۵.

۱۹.   شیخ منتجب الدین علی بن بابویه رازی، ص ۲۹۸.

۲۰.   نجم الدین رازی، ص ۳۲۴.

بازار گرم مباحث کلامی

نجاشی می‌نویسد:

  ابو جعفر محمّد بن عبدالرحمن بن قبۀ رازی، متکلمی عظیم القدر و خوش عقیده، و در علم کلام نیرومند بود. او نخست از معتزله بود، سپس مستبصر شد و به مذهب شیعۀ امامیه گروید، و به کتابهایی در علم کلام دارد. حدیث را نیز استماع کرده و «ابن بطّه» از وی حدیث اخذ نموده است، و در فهرست خود که در آن استادان و مشایخ حدیث خود را نام برده از ابن قبه یاد کرده و گفته است: « ... از محمّد بن عبدالرحمن بن قبه، او راست کتاب الانصاف در امامت، و کتاب المستثبت نقض کتاب ابو القاسم بلخی و کتاب ردّ بر زیدیّه و کتاب ردّ بر ابو علی جُبایی، و المسألة المفردة در امامت در مجلسی که شیخ مفید استادمان هم حاضر بود از ابو الحسین بن مهلوس علوی شنیدم که گفت:

از ابو الحسن سوسنجری رحمه الله که از مفاخر علما و متکلمان شایسته بود و کتابی معروف در امامت دارد. و پنجاه بار پیاده به حج رفته بود ـ شنیدم که گفت: «بعد از زیارت حضرت رضا علیه السلام در طوس، برای ملاقات ابو القاسم بلخی که با من آشنا بود به بلخ رفتم، وقتی وارد بر وی شدم. پس از سلام، کتاب ابو جعفر بن قبه را که معروف به الانصاف است و با خود داشتم به نظر او رساندم.

ابو القاسم بلخی پس از مطالعۀ آن، ردّی به نام المسترشد فی الامامة بر آن نوشت. من آن را گرفتم و به ری بازگشتم و به ابن قبه تسلیم نمودم.

ابن قبه هم ردّی بر آن نوشت به نام المستثبت فی الامامة. من آن را به بلخ بردم و به ابو القاسم بلخی نشان دادن و او هم آن را رد کرد به نام نقض المستثبت. چون به ری مراجعت کردم تا ردّ بلخی را به ابن قبه نشان دهم، معلوم شد که ابن قبه وفات یافته است.۱۹

قاضی نورالله شوشتری شهید می‌نویسد:

ردّ ابو القاسم، الحال در میان نیست ـ و از روی تأسف می‌گوید: ـ این بیچاره کجا بود در آن وقت، تا با قلّت بضاعت و عدم فهم و استطاعت، متوسل به ارواح ائمۀ طاهرین شده، آن نقض او را پیاز بلخی سازد و در حلقوم شوم او فرستد؟ «إنّما أشکو بثّی و حزنی الی الله».۲۰

مناظرات و محاکمات

زمانی که ابو حاتم رازی نزد مرداویج از موقعیت مساعدی برخوردار بود، مناظراتی بین او و محمّد بن زکریای رازی، در حضور مرداویج صورت گرفت که در مکتب اسماعیلی از لحاظ اثری که بر متفکران بعدی داشت، اهمیّت ویژه‌ای دارد. ابو حاتم شرح این مناظرات و گفتگوهای خود را با رازی در کتاب خویش اعلام النبوّة آورده و بویژه بیشتر به شرح نظریات خود در ردّ وی پرداخته است. او در این کتاب از رازی به نام یاد نکرده و فقط در اشارت بدو به لفظ ملحد اکتفا کرده است.

  پس از مرگ ابو حاتم، اسماعیلیان ایران دچار هرج و مرج شدند و بسیاری از آنان آیین خود را رها کردند ... اسفراینی، جانشینان ابو حاتم را دو تن می‌داند، محمّد بن احمد نسفی در ماوراءالنهر و ابو یعقوب سجزی یا سجستانی در سیستان.

  ابو حاتم در برخی مسائل با دوست همکیش خود ابو عبدالله محمّد بن احمد نسفی اختلافاتی داشت و کتاب الإصلاح را در اصلاح نظریات او ـ که در المحصول آمده بود ـ نوشت.

  ابو یعقوب ـ شاگرد نسفی ـ در تأیید کتاب استاد خود المحصول، اثری به نام النصرة تألیف کرد و بعدها حمیدالدین کرمانی در کتاب خویش با عنوان الریاض فی الحکم بین الصادین، صاحب الإصلاح و صاحب النصرة کوشید که بین آرای ابو حاتم و سجستانی موافقتی ایجاد کند، وی در بیشتر موارد حق را به ابو حاتم داده و گه گاه نیز از سجزی دفاع کرده است.۲۱

قصه‌ای از مفسّر بزرگ شیخ ابو الفتوح رازی

... پس از ذکر احوال مؤلفة قُلوبهم گوید: برای من نیز نظیر همین وقایع روی داده و اجمال آن: من در ایّام جوانی در خان معروف به خان علّان (در ری ظ) مجلس وعظ و تذکیر همی داشتم و مرا در نزد عامّه قبولی عظیم بودی، چنان افتاد که جمعی از یاران من بر من رشک بردند و در نزد والی شهر از من سعایت نمودند، والی مرا از گفتن مجلس منع فرمود، و مرا همسایه‌ای بود از اعوان سلطان و آن موقع یکی از ایّام عید بود و آن همسایه به عادت امثال خود عزم داشت که به شرب مشغول گردد. چون این حکایت بشنید، عزم خود را ترک داده به نزد والی شد و او را از حسد یاران بر من و دروغ بستن ایشان دربارۀ من بیاگاهانید و سپس خود شخصاً آمده مرا از خانه بیرون آورد و به منبر برد و تا آخر مجلس وعظ در پای منبر بنشست. پس من به خودم گفتم: این است معنی آنچه پیغامبر صلی الله علیه و آله فرموده که خداوند این دین را (باشد که) به مرد فاجر توانایی دهد.۲۲

نمونه‌ای از بلندهمتی مردان ری

یکی از دانشمندان بزرگ و فقهای نامی قرن ششم، سدید الدین محمود بن علی بن حسن حمصی است که از محققان فقها و اعاظم متکلمان شیعه به شمار می‌رود. وی قریب صد سال در جهان زیسته و از خود آثار ذیقیمتی به یادگار گذارده است.

  حمصی در پنجاه سالگی شروع به تحصیل کرد و در آن سنّ و سال با پشت‌کار عجیب و رنج بسیار به فراگیری علوم متداول عصر پرداخت و چیزی نگذشت که آوازۀ علم و فضل و نبوغ و تبحّرش در علوم فقه، اصول و کلام در همه جا طنین افکند و علّامۀ زمانه خوانده شد. شیخ منتجب الدین رازی، شاگرد وی می‌نویسد:

شیخ امام سدید الدین محمود بن علی بن حسین حمصی رازی، در اصول عقاید و اصول فقه علّامۀ زمان و دانشمندی پارسا و موثّق بود.

ابن ابی طی پس از ستایش بسیار، از قول شیخ منتجب الدین چنین نقل می‌کند:

گویند وی نخود فروشی بود. روزی با فقیهی بر سر معاملۀ نخود گفت و گویش بالا گرفت و همین باعث شد که نخود فروشی را ترک گوید و به کسب علم اشتغال ورزد ... امام فخرالدین رازی و دیگران شاگرد وی بوده‌اند. صد سال زندگی کرد. در حالی که با مزاج سالم مانند جوانی می‌زیست و بعد از سنۀ ششصد درگذشت.۲۳

از وی نُه تألیف ارزنده نام برده‌اند.۲۴

ابو الفتوح رازی صاحب تفسیر روض الجنان

وی به تصریح خود از اولاد نافع بن بدیل خزاعی، صحابی معروف حضرت رسول خدا صلی الله علیه و آله بوده است. در تفسیر و شأن نزول آیه شهادت «وَ لاتَحسَبَنَّ الَّذینَ قُتِلوا فی سَبیلِ اللهِ أمواتا بَل أَحیاءٌ عِندَ رَبِّهم یُرزَقُونَ»۲۵ و گمان نبر که شهدای راه خدا مرده‌اند بلکه زندگانند و نزد پروردگار روزی می‌خورند.

  می‌نویسد «و بعضی دگر گفتند: آیه در شهیدان چاه مَعُونه آمد و قصۀ این آن بود که ابو براء عامر ... ـ که سید بنی عامر بن صعصعه بود ـ به نزدیک رسول آمد به مدینه، رسول صلی الله علیه و آله اسلام بر او عرضه کرد، او گفت: ای محمّد این دین که تو ما را به آن دعوت می‌کنی دینی نکوست، اگر جماعتی صحابه را بفرستی به اهل نجد تا ایشان را دعوت کنند به این دین، امید من چنان است که اجابت کنند. رسول صلی الله علیه و آله گفت: من ایمن نباشم برایشان که ایشان را به میان قومی کفّار فرستم. ابو براء گفت: در حمایت منند، ایشان را بفرست، رسول صلی الله علیه و آله منذر بن عمرو را با هفتاد مرد از اخیار مسلمانان بفرستاد، از جملۀ حارث بن صمّه و حرام بن ملحان و عروة بن اسماء و نافع بن بُدَیل بن وَرقاء الخُزاعیّ ـ و این مرد از پدران ماست ـ ...۲۶

نگاهی اجمالی به محتوای بخش دوم این اثر

مشاهیر ری شامل ۲۴ تن از ادیبان ری؛ ۵۴ نفر از اصحاب ائمه علیهم السلام؛ ۱۳ نفر از بزرگان حنیفان؛ ۲ نفر از زیدیان؛ ۷۵ نفر از شاعران؛ ۱۰ نفر از شافعیان؛ ۳ نفر از طبیبیان؛ ۱۶ نفر از عارفان و صوفیان؛ ۳۴ نفر از عالمان معاصر شیعه؛ ۲۸ تن از فقیهان شیعه؛ ۱۴ نفر از قضات؛ ۳ نفر از کاتبان؛ ۱۶ نفر از متکلمان شیعه؛ ۲۳۳ نفر از محدثان شیعه و سنّی؛ ۵ نفر از معتزلیان؛ ۱۰ تن از مفسران و قرآن پژوهان؛ ۲ نفر از منجّمان؛ ۱۳ نفر از مورّخان؛ ۶ نفر از واعظان و بالأخره ۴ تن از وزیران و والیان.

  شرح حال تمامی این افراد در فهرست موضوعی پایان بخش دوم، به ترتیب بالا تنظیم شده و به راحتی قابل دستیابی است. گفتنی است، شخصیت‌هایی در این کتاب معرفی شده‌اند که مشهور به یکی از عنوانهای بالا نیستند، از این رو نامشان در این فهرست موضوعی نیامده است.

  این کتاب مزیّن است به فهرستهای فنّی و کار آمد ذیل: فهرست مطالب، موضوعی مفاخر ری، اشعار، کتابها، کسان، جایها و فهرست منابع و مآخذ.


 

۱. ر. ک: ری باستان، باب دوم، فصل اول «در مذهب مردم ری».

۲. ری باستان، ص ۲۶۴ ـ ۲۶۵.

۳. فرهنگ فارسی، ذیل واژۀ «ری».

۴. ر. ک: ری باستان، ج ۲، ص ۹۰ ـ ۹۱.

۵. آثار البلاد، ص ۳۷۵.

۶. ری باستان، ج ۲، ص ۹۰ و ج ۱، ص ۶۹ ـ ۷۲.

۷. برای شرح و تفصیل این نکته ر. ک: ری باستان، ج ۱، ص ۱۵۲ ـ ۱۶۱.

۸. ر. ک: ری باستان، ج ۲، ص ۴۲، به بعد، باب ۲، فصل ۲.

۹. همان، ج ۲، ص ۵۰.

۱۰. ری باستان، ج ۲، ص ۵۰ ـ ۵۱ با اختصار.

۱۱. مختصر کتاب البلدان، ص ۲۷۰ ـ ۲۷۱.

۱۲. فتوح البلدان، ص ۴۴۵.

۱۳. أحسن التقاسیم فی معرفة الاقالیم، ص ۵۷۵، نقل از مجلۀ علوم حدیث، ش ۱۲، سال ۴، ش ۲، ۱۲۸.

۱۴. مسالک و ممالک اصطخری، ص ۱۶۶ ـ ۱۶۷؛ به نقل از مجلۀ علوم حدیث ش ۱۲، ص ۱۲۸.

۱۵. احسن التقاسیم، ج ۲، ص ۵۸۲ ـ ۵۸۳.

۱۶. المسالک و الممالک، ابن خردادبه، ترجمۀ قره جانلو، ص ۱۴۷.

۱۷. أحسن التقاسیم، ج ۲، ص ۵۸۲ ـ ۵۸۳.

۱۸. فتوح البلدان، ص ۴۵۰؛ المسالک و الممالک، ص ۲۸، به نقل از مجلۀ علوم حدیث، ش ۱۲، ص ۱۲۸.

۱۹. بزرگان ری، ج ۱، ص ۱۸، نقل از رجال نجاشی، ص ۲۶۵.

۲۰. مجالس المؤمنین، ج ۱، ص ۴۳۸.

۲۱. بزرگان ری، ص ۳۱ ـ ۳۲.

۲۲. همان، ج ۱، ص ۸۷.

۲۳. همان، ج ۱، ص ۱۳۴ ـ ۱۳۵.

۲۴. همان، ص ۱۴۳.

۲۵. سورۀ آل عمران، آیۀ ۱۶۹.

۲۶. بزرگان ری، ج ۱، ص ۶۲ ـ ۶۳، نقل از تفسیر روض الجنان و روح الجنان، ج ۱، پیشگفتار.