تأمّلى بر رويكرد سيّد مرتضى در قبال آيات و روايات دالّ بر رؤيت پذيرى خداوند
يكى از مهم ترين مسائل كلامى، بحث از رؤيت خداوند است. سيّد مرتضى قدس سره در آثار خود، از جمله الملخّص فى اُصول الدين، تنزيه الأنبياء و الأمالى، به بحث از رؤيت خداوند متعال پرداخته است. وى از ميان آيات متعدّدى كه در آنها سخن از لقا، شهود، نظاره و رؤيت خداوند به ميان آمده، تنها دو آيه «رَبِّ أَرِنى أَنْظُرْ إِلَيْكَ»۱ و «وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ ناضِرَةٌ إِلى رَبِّها ناظِرَةٌ»۲ و روايت «سترون ربّكم كما ترون القمر ليلة البدر لا تضامون فى رؤيته» را مورد بررسى قرار مى دهد.
سيّد مرتضى با دقّت فراوان و با استشهادات ادبى و قرآنى و روايى، به طور كلّى دلالت آيات و روايت مورد استناد قائلان به رؤيت را بر رؤيت بصرى، نفى مى كند، ولى با تمام اصرارى كه در نفى رؤيت بصرى دارد، قبول مى كند كه مى شود رؤيت خداوند در آخرت، به معناى حصول علم ضرور به خداوند باشد.
واژگان كليدى: رؤيت خدا، علم ضرور، رؤيت قلبى، قاضى عبد الجبّار، لطف، تكليف
*. دانشجوى دكترى فلسفه اسلامى حكمت متعاليه پژوهشگاه علوم انسانى و مطالعات فرهنگى.