واقعه عاشورا از ديدگاه سيّد مرتضى (با رويكردى تحليلى)
در باره عاشورا، دو پرسش اساسى مطرح است:
۱. امام حسين عليه السلام با اين كه عِدّه و عُدّه اش از ياران و انصارِ برادرش امام حسن عليه السلام كمتر بود، چرا مثل او مصالحه نكرد تا جان خود و خاندان و يارانش را نجات دهد؟
۲. آيا مى دانست كه كشته مى شود يا نمى دانست؟ اگر مى دانست، چرا دانسته خود را به كشتن داد؟ و اگر نمى دانست، چرا به پيش بينى سرشناسان و ديگران در اين سفر خود، ترتيبِ اثر نداد؟
سيّد مرتضى، نخست، ادّعاهاى نهفته در متن پرسش ها را نمى پذيرد، سپس با اعتماد به برخى از گزاره هاى تاريخى، تحليلى عقلانى و اقناعى، نه صرفا عقيدتى و كلامى، از فاجعه عاشورا به دست مى دهد كه از همان ابتدا توسّط شاگردش شيخ طوسى به نقد كشيده مى شود و در ضمن، بحثى از علم امام عليه السلام و كمّ و كيفِ آن، پيش مى آيد كه سيّد مرتضى، آن را اجمالى و شيخ طوسى، آن را تفصيلى مى داند.
واژگان كليدى: عاشورا، شهادت و هدف شناسى امام حسين عليه السلام، مسلم بن عقيل، علم امام عليه السلام، پرسش ها و پاسخ ها در باره آن.
*. دانش آموخته حوزه علميه و پژوهشگر.