چگونگى تعامل سيّد مرتضى با حكومت آل بويه
با روى كار آمدنِ آل بويه در قرن چهارم، زمينه رشد سياسى و فرهنگى شيعه فراهم گشت؛ چرا كه بويهيان با ادّعاى مذهب تشيّع، حكومت تشكيل دادند و در طول حكومت ۱۱۳ساله خويش با گسترش قلمرو حكومتى خود از ايران تا بغداد، توانستند با آزادى نسبى، دامنه فكرى شيعه را توسعه دهند و عقايد و افكار اين مذهب را توسّط عالمان بزرگى همچون شيخ مفيد، سيّد رضى، سيّد مرتضى، شيخ طوسى و ... كه در اين دوران فرصت خدمت يا پرورش شاگرد يافتند، به جهان اسلام عرضه نمايند.
در ميان فقها و انديشمندان شيعى، در طول تاريخ اسلامى، در خصوص همكارى و همراهى با حاكمان، دو ديدگاه وجود داشته است. برخى معتقد به همكارى مشروط و برخى معتقد به عدم همكارى مطلق هستند كه سيّد مرتضى، جزو دسته اوّل بود. ايشان در آن مواردى كه امكان مبارزه با حكّام، غير مقدور و همراهى، منجر به اقامه حدود الهى گردد، همكارى را بلامانع مى دانست. لذا فعّاليت در عرصه هاى سياسى، اجتماعى، علمى و فرهنگى در سايه تعامل و همكارى اين عالم بزرگوار و آل بويه با يكديگر، صورت مى پذيرفت، به اين معنا كه حاكمان براى مشروعيت بخشى خويش در امور سياسى ـ اجتماعى در جامعه اسلامى، از سيّد مرتضى، دعوت به همكارى مى كردند و اين عالم فرهيخته شيعى، از اين نياز حاكمان، حُسن بهره را برده، فرصت را براى گشايش و حلّ مشكلات سياسى، اجتماعى و اقتصادى شيعيان، مغتنم مى شمرد.
واژگان كليدى: سيّد مرتضى، آل بويه، سلطان، نقابت، امارت حج، ميانجيگرى، ديوان مظالم.
*. مدرّس حوزه علميه خواهران و عضو پژوهشگاه جامعة الزهرا.