معرفی دو کتاب در دست انتشار توسط مرکز همایشهای علمی و پژوهشهای آزاد
مرکز همایش های علمی و پژوهش های آزاد دارالحدیث، در حال حاضر، در کنار اشتغال به آماده سازی آثار کنگرۀ بین المللی سیّد مرتضی علم الهدی در راستای مأموریت اصلی خود، دو اثر ادبی و تاریخی را در دست انتشار دارد:
بازنگاشت نقض
ساده سازی و بازنویسی متون کهن فارسی در روزگار ما امری متداول و رایج شده است؛ این کار به انگیزۀ پیوند دادن نسل های جدید به نسل های کهن و آشناسازی نسل نو با پیشینۀ فرهنگی انجام می شود.
کتاب هایی چون تاریخ وصّاف عبدالله بن فضل شیرازی، تاریخ روضة الصفای محمّد میرخواند (ابن خاوند شاه)، تاریخ جهانگشای عطاملک جوینی و درۀ نادرۀ میرزا مهدی خان منشی استرآبادی، توسط اساتید بزرگ ادبیات فارسی همچون آقایان: دکتر عباس زریاب خویی، دکتر سیّد جعفر شهیدی و دکتر منصور ثروت به انجام رسیده است.
کتاب نقض عبدالجلیل رازی قزوینی که از متون کهن فارسی قرن ششم است، شایستۀ ساده سازی و بازنویسی بود؛ بنا بر این، شورای علمی کنگرۀ بزرگداشت عبد الجلیل رازی، بازنویسی و ساده سازی این کتاب را تصویب کرد و پس از مشاوره ها و گفتگوها، جناب استاد دکتر سیّد علی موسوی گرمارودی انجام این مهم را بر عهده گرفت.
اینک زحمات چند سالۀ ایشان، به بار نشسته و در دست آماده سازی برای انتشار است. استاد گرمارودی در بخشی از مقدّمۀ خود بر این کتاب، چنین نوشته است:
بازنویسی یک کتاب، امروز یک «نوع ادبی» یا به تعبیر خارجی آن، «ژانر ادبی» شده است. در قدیم هم، هر چند نه به گونۀ امروز، امّا به صُورِ مشابه، سابقه داشته است. مثلاً ابان بن عبد الحمید لاحقی، کلیله و دمنه را برای برمکیان به نظم عربی بازنوشته است. شاید بتوان همۀ کتاب هایی را که زیر عنوان «تهذیب» (گاه حتی از سوی خود نویسندگان کتاب اصلی) بازنویسی شدهاند، از همین نوع دانست.
باری، این کار، برای آسان سازی خوانش کتاب و کاستن از زحمت خواننده است و در واقع بازنگارندۀ کتاب، به جای خوانندۀ کم فرصتِ امروز، رنج مراجعه به کتب لغت را برای یافتن معادل ها و ترجمۀ آیات و اشعار عربی و بازگرداندن متن قدیمی به زبان معیارِ روز، به عهده می گیرد و از زبان شاعر، به این دسته از خوانندگان می گوید:
تو رنجه مشو، برون میا از دَرِ خویش
من خود چو قلم همیدَوَم بر سرِ خویش ... .
در بازنویسی این کتاب کوشیده ام که نثر آن را به نثر معیارِ امروزی با اندکی چاشنی باستان گرایی برگردانم و حتیالمقدور نه هیچ بر معانی عبارات بیفزایم و نه هیچ از آن بکاهم، مگر آن که برای کلمه یا عبارتی، هیچ معنای محصّلی به دست نمی آمد و به این یقین میرسیدم که آن کلمه یا عبارت، از قلم نسخه نویس دچار افتادگی و یا تحریف و تصحیف شده است. خوشبختانه این موارد از شمار انگشتان دو دست تجاوز نکرده است، و خوشبختی بیشتر آن که این موارد اندک، هیچ لطمه ای به معنای عبارات، وارد نساخته است. مصحّح دانشمند کتاب مرحوم أرموی، به شیوۀ عالمانه، در متن نسخۀ اساس و در حواشی، نسخه بدل ها را ذکر فرموده است. کم بودن نسخه های کتاب و حذف و اضافه های نسخه برداران و نیز افتادگی ها، گاهی موجب تعقید عبارات و دشواری دریافت منظور اصلی مؤلف شده است. در این موارد، برای چاره اندیشی، دو کار کردم:
۱. دریافت حاقّ معنای عبارتی که مخدوش می نمود یا تعقید داشت، از روی عبارات پیش و پسِ آن و توضیح آن با عبارتی طولانی تر از عبارت اصلی.
۲. از میان نسخه بدل هایی که محدّث اُرموی در پانویس ها آورده بود، آن را برگزیدم که صحیح تر یا مناسب تر یافتم. بنابراین میتوانم با ظن قوی عرض کنم که این بازنوشته، معناً به اندیشه و نظر مؤلف کتاب، نزدیکترین است... .
نسخه بدل هایی که در پانویس متن آمده بود و برای خوانندۀ این بازنگاشت مفید فایده ای نبود، حذف کردم. حواشی و تعلیقات و توضیحات، همه از علّامه اُرموی است. موارد اندکی که من توضیحی داشته ام با نام خودِ من، آمده است تا مسئول درستی و نادرستی آن، خود باشم. تمام آیات و احادیث و مَثَلها و عبارات عربی را بدون استثنا به فارسی ترجمه کردم و متن عربی آن را نیز آورده ام. تمام اشعار عربی را نیز ترجمه کردم، مگر آنهایی که یا طولانی بودند و یا برای مقصود مؤلف کتاب جنبۀ تأکید داشتند و بس... .
تمام تعارفاتِ پس از ذکر نام شاهان و امرا را که مولّف به ملاحظات سیاسی روزگارِ خود و بنا به مصلحت شیعیانِ وقت ذکر کرده است، حذف کردم. مثلاً نظیر این دعا که پس از نام طغرل سرسلسلۀ سلجوقی آورده است: «سقاه اللّه رحمته؛ خداوند او را از رحمت خود سیراب گرداناد» یا دربارۀ شاهی دیگر میگوید: «نَوّر اللّهُ قبرَه؛ خداوند گور او را پرنور کند».
امید است کوشش ناچیز صاحب این قلم، مورد رضای حضرت حق و توجّه حضرت بقیة الله ـ أرواحنا فداه ـ قرار گیرد و دستاویزی برای برکشیدن این قلمزن از عرصات غفلت به سرمنزل آشنایی ها گردد؛ وگرنه به قول سنایی:
اگر بودی کمال اندر نویسائی و خوانایی
چرا آن قبلۀ کل، نانویسا بود و ناخوانا؟
اماکن تاریخی ری
ری، یکی از کهن ترین مراکز تمدّنی ایران است که قدمت چندین هزارساله دارد و مردمان آن را قومی متمدّن و هنرور توصیف کرده اند.
ری، در دورۀ اسلامی، از سدۀ سوم و چهارم، دارای یک حوزۀ نسبتاً توانمند علمی بود و شخصیت هایی بزرگ، از شیعه و سنّی را در خود پروراند؛ دانشمندان و اثرآفرینانی همچون: ثقة الاسلام کلینی (م ۳۲۹ ق)، ابن قِبّۀ رازی (ق ۴)، ابن مُسکویه (م ۳۲۱ ـ ۴۲۱ ق)، ابوحاتم رازی (م ۳۲۲ ق)، ابن فارِس رازی (۳۲۹ ـ ۳۹۵ ق)، ابوبکر رازی (۳۲۵ ـ ۳۸۵ ق) و محمّد بن زکریا رازی (م ۳۰۲ ق).
با افول و از رونق افتادن حوزه های علمی بغداد و قم، ری سرآمدِ شهرهای علمی شیعه در آن روزگار شد و قرن پنجم و ششم، دوران اوج بالندگی علمی ری به شمار می آید. در این دورۀ درخشان، عالمانی همچون ابوالفتوح رازی (ق ۶ ق)، صفی الدین رازی (ق ۶ ق)، سدیدالدین حمصی رازی (م ۶۰۰ ق)، شیخ منتجب الدین رازی (۵۰۴ ـ ۵۸۵ ق)، عبدالجلیل رازی (زنده در ۵۶۰ ق)، امام فخر رازی (۵۴۶ ـ ۶۰۶ ق) و قطب الدین رازی (م ۶۹۶ ـ ۷۶۶ ق)، حضوری تأثیرگذار داشتند.
مرقد حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السلام در این دیار، یکی از اسباب رونق علمی و معنوی ری از قرن سوم به این سو بوده است. مؤسسۀ علمی ـ فرهنگی دارالحدیث که در پرتو این آستان مقدس شکل گرفت و اکنون یکی از پایگاه های علمی مهم کشور برای نشر معارف اهل بیت علیهم السلام است، در تولید کتب دینی و تربیت استادان و فرهیختگان عرصۀ قرآن و حدیث، توفیقات بی شمار داشته و برای قدردانی و ادای دین به این مرقد مطهر و شهر ری، کارنامه ای پر برگ و بار نصیب خود کرده است؛ از جمله برگزاری کنگرۀ جهانی بزرگداشت حضرت عبدالعظیم حسنی، همراه چاپ و نشر سی اثر علمی، و نیز بزرگداشت عالمان و بزرگان ری، همچون کلینی، ابوالفتوح رازی و عبدالجلیل رازی.
در کنار خدمات و فعالیت های مذکور، چند سالی است که «واحد ری پژوهی» نیز در مؤسسه، راه اندازی شده است تا پژوهش های ری شناسی، ارتقا و سامان بیشتری یابند. تولید آثار معتبر و مستند در این زمینه، از دیگر برنامه های این واحد است.
کتاب اماکن تاریخی ری، نخستین اثر از مجموعه ای است که واحد ری پژوهی در نظر دارد تقدیم علاقه مندان به ریشناسی کند. مؤلف کتاب، استاد برجستۀ جغرافیای ایران، جناب آقای دکتر جواد صفی نژاد است که خود از دیار ری است. این کتاب، در ۳۵۲ صفحۀ وزیری، اماکن تاریخی ری را در سه برهۀ زمانی بررسی کرده است. عناوین فصول چهارگانه این کتاب عبارتاند از:
فصل اوّل: کلیات؛
فصل دوم: اماکن تاریخی به جای مانده از ری قبل از اسلام؛
فصل سوم: اماکن تاریخی به جای مانده در ری پس از اسلام تا حملۀ مغول؛
فصل چهارم: اماکن تاریخی باقی مانده از عصر مغول تا زمان کنونی.