تجلّی دیدگاه های سیّد مرتضی در پایان نامه ها / بخش سوم/ محمّد قنبری
1. بررسی موضوعی عصمت انبیاء - علیهم السلام- با محوریت «تنزیه الانبیاء» سیّدمرتضی علمالهدی
سهیلا محمّدی، کارشناسی ارشد علوم قرآن و حدیث، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران شمال، ۱۳۹۱.
عصمت یا همان مصونیت مطلق از ارتکاب معاصی و خطیئات، و تعلّق ارادۀ خداوند بر این امر، شاخصۀ برگزیدگان الهی است که بی آن، هدف بعثت و غایت خلقت تحقق نمی پذیرد؛ زیرا آدمی را یارای آن نیست که بدون بهره گیری از وحی و تبیین معصوم، ره به سر منزل مقصود برد و طریق هدایت پیماید. این موضوع که از ضروری ترین شروط نبوّت و امامت و یکی از مسائل مهم کلامی است، به صاحب منصبان الهی که زبان های گویای پروردگار در میان خلق و حکمایی مؤدب به حکمت اویند، چنان حجّیتی اعطاء می کند که علاوه بر قطع عذر مردم، اطاعت مطلق از قول و فعل و تقریر معصوم را ایجاب می نماید؛ زیرا خمیر مایۀ چنین موهبتی، مأخوذ از علم حق است؛ از این رو، کسی نمی تواند از راه اکتساب بدان دست یابد، و بدین دلیل، منتخبین به بهره مندی از چنین [موهبت] از جانب پروردگار، دارای بینش و بصیرتی الهی هستند، چنانکه گویی بر هدایت و بیّنه سوارند. و در کنف چنین بصیرتی است که ایشان دارای شرح صدر و مقام اهتدا، و امنیت هستند. بنا بر این، نایل شدن به مقامات الهی، مرهون عصمت و نفی آن به منزلۀ انتفاء این مناصب خواهد بود. از این رو، تبیین این موضوع و بررسی موضوعی آن، بابی به سوی حقایق و رفع شبهات در بارۀ انبیای مکرّم الهی می گشاید و نشان می دهد، و با وجود اختلاف آرا حول عصمت اصفیای الهی، کلام وحی و روایات معصوم (ع) و براهین فراوان دیگری، عصمت مطلق ایشان را چون آفتاب، نمایان می کند.
این پایان نامه، پژوهشی است در بارۀ عصمت انبیای عظام - علیهم السلام - با محوریت كتاب تنزیه الأنبیاء از سیّد عالی قدر علم الهدی ابی القاسم علی بن الحسین الموسوی، معروف به شریف مرتضی که به شکل گزینشی سعی شده است به اهم مسائل مطروحه در این کتاب ـ به مدد الهی و در حد امکان ـ پاسخ داده شود.
واژگان کلیدی: عصمت، حکمت، هوی، ظلم، عصیان، گمراهی.
2. دیدگاه مکاتب قم و بغداد پیرامون علم، عصمت و غلو، و بازخورد آن در مطالعات حدیثی
روحاللّه شهیدی، دکتری قرآن و حدیث دانشگاه قم، استاد راهنما: محمّدعلی مهدوی راد، استاد مشاور: محمّدکاظم رحمان ستایش و سیّدرضا مودب، 1391.
مکتب نصّ گرای قم و مکتب عقل گرای بغداد، با توجه به اختلاف روش و منبع تحقیق، در نظام امامت پژوهی، زیر شاخه ها و ملازمات آن به ویژه علم و عصمت و غلو، اختلافات و تمایزهایی دارند. این اختلاف ها در تبیین و ارزیابی روایات نیز ثأثیر داشته است. قمّیان بر پایۀ احادیث و نصوص، معتقد بودند که امام، محور تعادل عالم تکوین و تشریع است و در راستای ایفای این نقش از منابع علم متعدّدی چون: توارث، تحدیث، توسّم و فراست بهره می برد، و علوم مختلفی را چون: علم به دین، رخ دادهای آینده، باطن افراد و غیره در اختیار دارد. امّا بغدادیان از منظر عقلی، امام را لطفی برای تقرّب بندگان به طاعت خداوند می دیدند و بر این اساس، منابع علم امام را نوعاً به توارث فرو کاسته، و علم او را به حوزۀ احکام و سیاست، ویژه می ساختند. پذیرشِ روایات منابع و گستره های علم امام و فهمِ ظاهر گرایانه آن ها از سوی قمّیان، و عدم پذیرش برخی از روایات منابع علم، تخصیص روایات عامّ علم امام به حوزۀ احکام، حمل روایات دالّ بر آگاهی امام از آینده، بواطن و ... بر معجزۀ امام و نه یک صفت ضرور و همیشگی برای امام از سوی بغدادیان، بازخورد مبانی کلامی پیش گفته در مطالعات حدیثیِ دو مکتب است.
در مسئلۀ عصمت نیز هر چند قمّیان، امام را از عیوب ظاهری و گناه معصوم می شمردند، ولی سهو در اعمال عبادی را بر او جایز می دانستند. بغدادیان هم در عین باور به عصمت امام از گناه و برخی از عیوب ظاهری، او را مطلقاً از سهو در عبادات مبرّا می دانستند. هر دو مکتب، روایات منافی با عصمت امام از گناه را باطل انگاشته یا آن را به گونه ای توجیه و تأویل می نمایند، ولی در موضوع عصمت امام از سهو، قمّیان، افزون بر پذیرش صدور روایات سهو النبی، در موجّه ساختن آن نیز سعی بلیغ دارند، اما بغدادیان این روایات را نقد و ردّ می کنند.
هر دو مکتب، باور به الوهیّت و ربوبیّت ائمه را از شاخصه های غلو در ذات می دانند و در نقد یا توجیه روایاتی که به صراحت بر این امور دلالت دارند، می کوشند، امّا در تعیین مصداق روایاتی که لازمۀ معنایی آن ها به چنین غلوّی می انجامد، هم داستان نیستند. پذیرش روایاتِ عوالم پیشا خلقتی و توجیه مسائل مختلف با بهره گیری از آن و قبولِ روایات سهو النبیّ از سوی قمّیان، و ردّ پاره ای از روایات مربوط عالم های پیش از آفرینش، متّهم کردن راویان ناقلِ آن ها، تأویل پاره ای دیگر از این روایات و ردّ احادیث سهو النبی از سوی بغدادیان، نمونه ای از این اختلاف است. افزون بر این، بغدادیان ثابت ماندن تعداد روزهای ماه رمضان را از شاخصه های غلات می دانند، حال آن که قمّیان، این روایات را نقل کرده و در صدور آن شکّی به خود راه نمی دهند.
تعیین مصداق راویان غالی بر اساس معیارهای پیش گفته نیز از موارد اختلاف میان قمّیان، و بغدادیان است. بغدادیان بحث غلو در صفات را نیز به غلو در ذات افزوده اند و معتقدند ضروری و همیشگی دانستن علم امام به رخ دادهای آینده، باطن افراد، زبان ها و... غلو است، و منابع حدیثی در بردارندۀ این مطالب را نقد می کنند؛ حال آن که قمّیان، روایات دالّ بر این علوم را به راحتی پذیرفته، منابع در بردارندۀ آن را مورد استناد قرار می دهند و جزء باورهای بنیادین ایشان است.
قمّیان و بغدادیان، اباحی گری را شاخصۀ عملی غلات می دانند، ولی در برابر مستند آن، یعنی احادیثی که اصل دین را معرفت اهل بیت و دشمنان آن ها می دانند، عملکردی متفاوت دارند. قمّیان با اعتقاد به اصالت باطن در دین و ملازمۀ جدایی ناپذیر ظاهر با آن، این روایات را می پذیرند، امّا بغدادیان این روایات و مآخذ آن را ردّ می کنند.
واژگان کلیدی: علم امام، عصمت، غلو، مکتب، قم، بغداد، تبیین حدیث، ارزیابی حدیث
3. بررسی، ترجمه و تحلیل غزلیات سیّد مرتضی
متولی زاده نائینی، حمید، کارشناسی ارشد رشتۀ زبان و ادبیات عرب، دانشكدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه تهران، استاد راهنما: دکتر محمّد حسین فؤادیان، 1391.
ابوالقاسم علی بن احمد الحسین ( 355 -436 ق) معروف به سیّد مرتضی، از فقها و متکلّمان بزرگ شیعه امامیه و سرآمد بسیاری از علوم روزگار خود مانند فقه، اصول، کلام، ادبیات، لغت و شعر بود. وی عمر خویش را به فراگیری علوم و تدریس و تألیف کتاب و رساله گذراند و پس از برادرش سیّد رضی، نقابت علویان را بر عهده گرفت. شعر سیّد مرتضی، آینۀ تمام نمای روزگار اوست. وی شاعری توانا و زبان آور بود، ولی در شعر، به شهرت و آوازۀ برادرش سیّد رضی نرسید.
غزل در دیوان سیّد مرتضی به دو شکل وجود دارد: یکی در مطلع قصاید، و دیگری به طور مستقل، و مجموع این دو، حدود 110 قصیدۀ کوتاه و بلند، و 783 بیت از دیوان او را تشکیل می دهد. اینک با توجه به جایگاه سیّد در جرگۀ ادبای قرن چهارم و اهمیت غزلیات در بین موضوعات ادبی، نوشتار حاضر بر آن است که غزلیات سیّد مرتضی را مورد بررسی قرار داده و به جامعۀ ادبی کشور معرفی نماید.
سیّد مرتضی با آن که مرجعیت تامّۀ شیعه را دارا بوده، دارای غزلیات سرشار از ذوق و لطافت است. گویا وی، اظهار عواطف رقیقِ آمیخته با ستایش مه رویان را منافی مقام و منزلت اجتماعی خود نمی داند و یا به تعبیر ساده تر، هنگام سرودن این غزل ها فقط شاعر است و بس، آن هم شاعری سراپا لطف.
از بررسی مضامین غزلیات دیوان سیّد مرتضی معلوم گردید که وی دلباخته ای عفیف است که در شعر خود، پای بند به اصول عشق عذری از جمله عفت پیشه کردن در راه عشق، صداقت، صبر و بردباری و... بوده و به هیچ وجه از مرز حیا و عفت خارج نشده است.
از بررسی مضامین غزلیات عذری سیّد، مشخص گردید که میزان پردازش شاعر به عفت و پاکدامنی و بیان امید و ناامیدی و بخل معشوقه در وصال و تحمّل سختی های عشق، بیش از دیگر مضامین در اشعار و غزلیات وی بوده است، و در مقابل، دوام و پایداری در عشق، عدم توانایی در وصف محبوب و بیان احساسات عمیق شاعر و عدم صبر و بردباری در عشق از جایگاه پایین تری نسبت به دیگر مضامین برخوردار بوده است.
4. مبانی هدایت و ضلالت از دیدگاه سیّد مرتضی علم الهدی (ره) و فخر الدین رازی امام المشکّکین
تقی ایزدجو ، کارشناسی ارشد فلسفه و کلام دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه قم، استاد راهنما: سیداحمدرضا شاهرخی، 1394.
در این تحقیق، پس از نقل تعاریف و اقسام هدایت و ضلالت از دیدگاه این دو عالم برجسته، به مبانی آن ها ـ که عبارت اند از: توحید افعالی، علم ازلی الهی، اراده مطلقه الهی و قدرت قاهره الهی است ـ دست یافتم. البته این دو دانشمند، اگر چه در ظاهرِ عناوین این مبانی اشتراک نظر دارند، ولی هر کدام، تفسیر و معنای خاصی را از این مبانی اراده میکنند. پس از دقت و بررسی دیدگاه های این دو دانشمند، و عرضۀ آن ها به آیات قرآن، به این جا رسیدم که هدایت به «ابتدایی» و «پاداشی» تقسیم می شود. هدایت ابتدایی از آنِ همۀ انسان هاست، و هدایت پاداشی به انسان هایی تعلق می گیرد که مسیر ایمان و عمل صالح را می پیمایند. در قلمرو ضلالت، خداوند اضلال ابتدایی ندارد و اضلال کیفری او هم از آنِ گنهکاران و ظالمان است؛ از این رو، تفسیری که فخر رازی از مبانی هدایت و ضلالت نموده اند، با دلایل عقلی، ناسازگار دیدم همان گونه که با هدف از ارسال رسل و انزال کتب و آیات قرآنی که مبتنی بر اختیار و اراده انسان است در ناسازگاری کامل است، ولی تفسیری را که سیّد مرتضی علم الهدی از مبانی هدایت و ضلالت ارائه نموده اند، سازگار با عقل و نقل یافتم.
واژگان کلیدی: هدایت، ضلالت، قضا و قدر، مرتضی علم الهدی، فخر رازی
5. تجلّی مضامین نهج البلاغه در اشعار شریف مرتضی و مهیار دیلمی
مهین قوی اندام، کارشناسی ارشد دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی دانشگاه حکیم سبزواری، استاد راهنما: حسن مجیدی، 1392 .
در میان کتب مؤثر بر ادبیات عرب بعد از قرآن،نهج البلاغه از جمله کتاب هایی است که عمدۀ نویسندگان و شعرا از آن تأثیر پذیرفته اند. این کتاب مشتمل بر سخنان حضرت علی علیه السلام است که برتر از کلام مخلوق و پایین تر از کلام خالق است؛ کتابی که در درون خود، چشمه های جوشان بلاغت و فنونِ آن را جای داده و اسباب فصاحت را برای خوانندگان فراهم ساختهاست.
سخن سرایان و نویسندگان زیادی، عمیقاً تحت تأثیر فصاحت و بلاغتِ سخنان فصیحترین خلق خدا بعد از رسول(ص) - کسی که قدرتش از همه بیشتر و منطقش قویتر و تسلطش بر لغات از همه فزونتر، حکیمی که فنون حکمت در بیانش جاری است وخطیبی که بیانش دل ها را منقلب میکند ـ قرار گرفته اند.از آن جمله، شریف مرتضی و مهیار دیلمی هستند که هر دو از شاعران شیعه مذهب ودوستدار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بودند، با این تفاوت که شریف مرتضی از ابتدای کودکی در خانوادۀ دوستدار اهل بیت و شیعه پرورش یافته و در دامان اساتیدی مثل شیخ مفید تعلیم دیده که در زمینه های فقهی، کلامی، تفسیری، ادب و شعر به مرحله نبوغ و پیشوایی رسید، و کتاب های زیادی تألیف، و شاگردان زیادی را تربیت کرد، حال آن که مهیار دیلمی از ابتدا شیعه نبود، بلکه آیین مجوسی و زردتشتی داشته که بعداً به دست استادش، شریف رضی، شیعه می شود. تربیت شیعیِ آن خانواده در او اثری عمیق گزارده چنان چه در اشعار او، رنگ تشیّع، بیش از همه چیز دیده میشود و بقیۀ عمرش را در خدمت به دین و اسلام قرار میدهد. او نسبت به اسلام، خدمتگزاری صادق، در عبادت و بندگی، انسانی خالص، و در افکار و اندیشۀ کم نظیر، در زمینۀ شعر و شاعری، بسیار ماهر و مورد رضایت خاص و عام قرار میگیرد. هر دو شاعر، سخنان حضرت علی علیه السلام در نهج البلاغه را خوانده و یا شنیدهاند و بدون این که نامی از مولای متقیان بیاورند، مضامین این سخنان را در اشعار خود به کار بردهاند و در موضوعات مختلف از قبیل: اعتقادی، اخلاقی، سیاسی شعر گفتند و فصاحت و بلاغت در شعر و نثر را از امام و مولای خود آموختند، و همیشه مطیع و پیرو مکتب علوی بودند.
هدف از این پایان نامه که با روش توصیف و تحلیل صورت گرفته، آشنایی بیشتر با شخصیت شریف مرتضی و مهیار دیلمی، و بررسی تجلّی مضامین نهج البلاغه واندیشه های صحیح در سروده هایشان است.
6. بررسی تطبیقی آراء تفسیری سیّد مرتضی در «أمالی» با تفاسیر: «کشّاف»، «مفاتیح الغیب» و «المیزان» در حیطۀ توحید
رضا فتح آبادی، کارشناسی ارشد دانشکدۀ علوم قرآنی، دانشگاه علوم و معارف قرآن کریم مشهد، استاد راهنما: محسن دیمه کار گراب، 1395.
یکی از مباحث مهم در علوم قرآنی، بحث تفسیر آیات متشابه است. در طول تاریخ، مکتبها و مشربهای گوناگون کلامی به این مهم پرداختهاند [که] معتزله، اشاعره و امامیه از آن جملهاند. هرکدام از این مکتبها، با تکیهبر مبانی اعتقادی و کلامی خود، بهگونهای آیات را تفسیر کردهاند که علیرغم تفاوتهایی که باهم دارند، در برخی موارد دارای شباهت نیز هستند.
مسئلۀ اساسی که این تحقیق در پی آن است، بررسی تطبیقی آرای تفسیری سید مرتضی در أمالی با تفاسیر: کشّاف، مفاتیح الغیب و المیزان در حیطۀ توحید است. نخست، آیات مطرحشده در أمالی به لحاظ سبکشناسی و گونه شناسی بررسی شده، و با روش تحلیل محتوا و تحلیل گفتمان، فضای گفتمانی حاکم بر میراث تفسیری وی در بغداد تحلیل گردیده، سپس تفاوتها و شباهتهای آن با تفاسیر کشّاف، مفاتیح الغیب و المیزان در زمینۀ آیات مرتبط با توحید بررسی و تحلیل شده [است].همچنین میزان توجّه هر یک از این تفاسیر به روش تفسیر قرآن به قرآن و استفاده از روایات و روش اجتهاد عقلی در طی تحقیق، تبیین گردیده است. بررسی ها نشان میدهد که آرای تفسیری سیّد مرتضی در أمالی، تحت عنوان «تأویل» بیان شده [است. وی] برای هر آیه معمولاً چند تأویل آورده و بهجز موارد اندکی، همۀ آنها توسط وی پذیرفته شده است. سبک وی در تفسیر آیات، به این صورت است که از روش تفسیر قرآن به قرآن، استشهاد به اشعار و مثالهای عرفی و روش اجتهاد عقلی، فراوان استفاده کرده، امّا از احادیث پیامبر اکرم ـ صلّی الله علیه و آله ـ و صحابه و خصوصاً اهلبیت، کمتر بهره برده است.
به لحاظ گونه شناسی، مباحث أمالی، شامل: توحید، عدل، نبوت، معاد، جبر و اختیار، کیفیت خلقت، لغت، نحو، بلاغت، مباحث اخلاقی، تاریخی، نزول است، و به لحاظ تحلیل محتوا، به مباحث کلامی خصوصاً توحید و مباحث ادبی، بیشتر پرداخته شده، و روش اجتهاد عقلی در تبیین آیات، بیشتر به کار رفته است. به لحاظ تحلیل گفتمان، استفاده از واژههایی مانند «تأویل»، دارای ارزش تجربی، رابطهای و بیانی، در برخی موارد عدم ذکر گویندۀ مطلب، دارای ارزش تجربی، استفاده از ضمایر «نا» و «کُم» دارای ارزش رابطهای و بیان وجوه مختلف برای یک آیه و پذیرش همۀ آنها به جز موارد معدود دارای ارزش بیانی است.
بینامتنیّت، به صورت نقل قول از متکلّمین، اهل لغت، نحویّون و محدّثین و غیره [است]، و بیناگفتمانیّت، به صورت استفاده از روش اجتهاد عقلی معتزله و شعر و مثالهای عرفی است.
بافت اجتماعیِ حاکم بر بغداد از نظر تنوّع فرق و مذاهب اسلامی، و برخی اساتید معتزلی سیّد مرتضی، در آرای تفسیری وی در أمالی اثرگذار بوده اند. هرکدام از این تفاسیر، بهگونهای با تکیه بر مکتب فکری نویسندۀ خود از روش تفسیر قرآن به قرآن و اجتهاد عقلی بهره بردهاند. مفاتیح الغیب و المیزان بیشتر صبغۀ فلسفی دارند. در این تفاسیر به غیر از المیزان از روایات کمتر استفاده شده است. استفاده از مثالهای عرفی و اشعار عرب در أمالی بسیار پررنگ است، بهگونهای که مخاطب را قانع میکند که بدون تسلط کامل بر آنها نمیشود قرآن را فهمید. در کشّاف و المیزان معمولاً نظر نهایی نویسنده در بارۀ آیه مشخص میشود، ولی در مفاتیح الغیب و مخصوصاً أمالی، نظر نهایی مشخص نیست و برای آیه چند توجیه ذکر میشود.
7. ترجمۀ کتاب «الموضح عن جهه اعجاز القرآن»[(الصرفه)]
کبری قیطاس زاده، کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عرب، دانشکدۀ ادبیات و علوم انسانی دانشگاه یاسوج، استاد راهنما: حسین قائمی اصل، 1395.
با مراجعه به کتب کلامی و تفسیری به خصوص کتاب هایی که از قرن پنجم به بعد نگارش یافته است، چنین به نظر می رسد که قول به صرفه، قول شاذّی است و برخی علمای اسلام آن را رد کرده اند، امّا اگر قدری فراتر رویم و کتاب های پیشینیان را بررسی کنیم، خواهیم دید که این نظریه در دو قرن چهارم و پنجم، نه تنها قول شاذ نبوده، بلکه در میان دانشمندان این دو قرن، طرفداران بسیاری داشته، و شاید بتوان گفت که در برههای از زمان، نظریۀ حاکم و مشهور میان علماء، همین نظریه بوده است. قول به صرفه در میان متکلّمین شیعه نیز طرفداران متعددی دارد، با این وجود در بعضی کتب متأخّرین چنین قلمداد شده است که گویا از شیعه، تنها سیّد مرتضی علم الهدی قائل به این نظریه بوده، و در میان، متکلّمان شیعه، او متفرّد در این قول بوده است.
کتاب الموضح عن جهه اعجاز القرآن تألیف سیّد مرتضی علی بن حسین بن موسوی، معروف به علم الهدی (355- 436ق) است که از نظر منزلت علمی و اعتبار فقهی در مرتبت بسیار والایی قرار دارد. وی در این کتاب به دفاع از عقیدۀ خاص خود در بارۀ اعجاز قرآن( صرفه )پرداخته و با ادلّۀ بسیار از آن دفاع کرده است. وی ضمن آنکه فصاحت و بلاغت و نظم قرآن مجید را ارج نهاده، اما آنها را وجه اعجاز قرآن کریم برنشمرده و از وجهی به عنوان «صرفه» یاد کرده است. از این کتاب تاکنون فقط یک نسخۀ خطی شناسایی شده که از کهنترین نسخههای خطی در بین آثار سیّد مرتضی است و در سال 478ق به خط نسخ خوانا و به صورت کاملاً معرّب کتابت شده است. این نسخۀ منحصر به فرد، در کتاب خانۀ آستان قدس رضوی نگهداری میشد تا این که توسط استاد فرزانه، محمّدرضا انصاری قمی، تصحیح و منتشر شد. از آن جا که در علم [نظریۀ] صرفه، منبع مستقلی در منابع فارسی نداریم، و همچنین متن کتاب کلامی، سخت و پیچیده است و فهم آن دشوار است، لازم به ترجمۀ روان و توضیح کتاب الموضح عن جهة اعجاز القرآن بود که این پایان نامه به این مهم می پردازد.
8. بررسی و نقد عالم ذر از دیدگاه متکلّمان اوّلیۀ شیعه
محمّدحسین سیفی، کارشناسی ارشد دانشگاه قم، دانشکدۀ الهیات و معارف اسلامی، استاد راهنما: عسگر دیرباز، استاد مشاور: سیّداحمدرضا شاهرخی، 1392 .
این تحقیق، پیرامون بررسی و نقد دیدگاه متکلّمان اوّلیه شیعه در بارۀ عالم ذر می باشد که از ابتدا یکی از مسائل مهم و پر بحث کلامی بوده است. بحث از حقیقت این موضوع و وجود داشتن یا نداشتن عالم ذر(عالمی قبل از خلقت انسان در دنیا)، بدون شک یکی از مباحثی است که شاید کمتر کسی به آن فکر نکرده باشد. و در این تحقیق، دیدگاه های ارزشمند و متنوّعی مورد بررسی قرار گرفته که هر کدام، دارای نقاط ضعف و قوّت خاص خود بوده که البته به دست آوردن دیدگاه یک شخص خاص در میان آثار کلامیِ او گرچه کار دشواری نبود(گرچه همین کار نه چندان دشوار در مورد بعضی بزرگان مثل خواجه نصیر الدین [طوسی] بسیار سخت بود) ولی بررسی و نقد هر دیدگاه و جواب به اشکالات مطرح شده بر آن دیدگاه، کار آسانی نبود .
در این تحقیق، به دیدگاه محدّث و متکلّم بزرگ، شیخ صدوق که بر اساس نصّ روایات، قائل به خلق ارواح قبل از بدن ها و وجود عالم ذر بوده اند پرداخته و ایرادات و اشکالات بر نظریۀ ایشان و جواب هایی که موافقان با نظر ایشان به اشکالات داده اند مطرح، و در ادامه به دیدگاه شیخ مفید که در تفسیر این آیه نظریه «تمثیل» را مطرح می کنند، پرداخته شد؛ و همچنین ایرادات و اشکالات این نظریه و پاسخ هایی که به آن ها داده شده است. دیدگاه سوم، دیدگاه سیّد مرتضی می باشد که تا مقداری از بحث، با استاد خویش همراه می شود ولی [در ادامه] این مسئله را مربوط به عده ای از فرزندان بنی آدم (فرزندان کفّار) می داند. سپس دیدگاه شیخ طوسی مطرح می شود که ایشان آیۀ شریفه را به نوعی تأویل می برند و می فرمایند این بیان در حقیقت مربوط به دنیاست و اقرار خداوند، همان اقراری است که توسط دو حجّت خدا: یعنی عقل و انبیا در طول زندگی انسان از او گرفته می شود که این دیدگاه هم مورد بررسی قرار گرفته است. و در خاتمه نیز، قول مختار که همان قول مرحوم علّامه طباطبایی باشد، به اختصار بیان شده است که عالم ذر مربوط به جنبۀ ملکوتی افراد بوده است، نه جنبۀ مادی و دنیایی آن ها.
9. ترجمه و شرح تحقیق باب طهارت «الناصریات» سیّد مرتضیعلمالهدی
مجید محسنی، کارشناسیارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، استاد راهنما: محمدعلی قربانی، استاد مشاور: زینالعابدین قربانی،۱۳۸۵.
این پژوهش، عبارت است از شصت و چهار مسئلۀ فقهی در باب طهارت که عبارت اند از: برخورد نجاست با آب؛ ورود نجاست بر آب کثیر؛ فرق بین ورود آب بر نجاست و یا نجاست بر آب؛ اختلاط آب با مایعات؛ عدم جواز وضو با افشرده و با آب مستعمل و غصب شده؛ حکم نیم خوردۀ چهارپا و نیم خوردۀ مشرک و الاغ؛ حکم نجاست بول، منی، مذی، خون، خمر ومردار؛ تطهیر ظروف؛ تطهیر به وسیلۀ مایعات؛ استجاء مخرج بول و غائط؛ نیت در وضو؛ مضمضه و استنشاق در وضو؛ شستن اعضاء در وضو؛ وجوب مسح؛ دست کشیدن بر اعضاء وضو؛ موالات در وضو؛ مبطلات وضو؛ حدَث عدم زایل شدن طهارت با حدَث مشکوک؛ شرط وجوب غسل؛ خروج منی؛ برخورد ختنه گاه؛ رساندن آب به بدن در وضو و غسل؛ صحت غسل پس ازمقاربت؛ غسل احرام؛ غسل استحاضه؛ وجوب تیمّم؛ احکام تیمّم در صورت و دست ها؛ صحت خواندن چند نماز با یک تیمّم؛ استفاده از تیمّم در هنگام وجود آب و در وقت مشقّت؛ احکام غسل زنان؛ مدت حیض؛ احکام حیض؛ احکام نفاس.
هدف سهیم بودن در احیای احکام شرعی است.
روش های اجرا به سبک کتاب خانه ای است.
10. بررسی رویکردهای مختلف به ساحت های وجودی انسان و تأثیر آن در تبیین حیات پس از مرگ از نگاه متکلّمان امامیه مکتب بغداد
مرتضی خوش صحبت، کارشناسی ارشد دین شناسی مؤسسۀ امام خمینی، 1392.
در این تحقیق به دنبال بررسی دیدگاه شیخ مفید و سیّد مرتضی (به منزلۀ مهم ترین متکلّمان امامیه مکتب بغداد) در باب ساحت های وجودی انسان و تأثیر آن در تبیین حیات پس از مرگ هستیم. شیخ مفید رویکرد نفس مجرّد را در بارۀ حقیقت انسان اختیار می کند و آن را مستند به ادلّۀ نقلی و عقلی می داند و بر این اساس به برخی از آیات قرآن و روایات ائمه معصومین تمسّک می کند، امّا در آثار موجود وی، اثری از ادلّۀ عقلی دیده نمی شود. وی به حدوث نفس پیش از بدن نیز باور ندارد و آن را مستلزم تناسخ می داند، که این مسئله مورد نقد ما قرار گرفته است. همچنین وی بقاء نفس را منوط به افاضۀ بقاء از سوی خداوند می داند و بر این اساس آن را قابل فانی شدن می داند؛ به همین دلیل، وی عمومیت حیات برزخی را منکر شده و فقط مؤمنان و کافران محض را بهره مند از این نوع حیات می داند. در تبیین کیفیت این حیات، وی بر اساس برخی آیات و روایات، معتقد است که بدن (قالبی یا جسدی) در عالم برزخ وجود دارد که روح (جوهر بسیط) پس از مفارقت از بدن دنیوی به آن تعلق می گیرد. در حیات اخروی (که پس از مرحلۀ برزخ و به هنگام قیامت است) نیز، وی برای انسان بدنی برآمده و بازسازی شده از بدن دنیویِ به جا مانده در قبر، امّا متناسب با ویژگی های جهان آخرت در نظر می گیرد که با اتصال روح به آن، مرحله قیامت آغاز می گردد.
سیّد مرتضی با پذیرش تک ساحتی بودن انسان و نفی دیدگاه نفس مجرد، انسان را تمامی مجموعه قابل مشاهده از بدن و نه جزئی از آن، می داند. از نگاه وی، روح و نفس، یک حقیقت اند، که عبارت است از هوای موجود در منافذ بدن انسان که موجب حیات وی می گردد. او با اقامۀ براهینی مبتنی بر مادی بودن ادراک، معقول بودن استناد آثار ظاهر شده از این مجموعه به آن و عدم معقولیت استناد آن ها به امری ورای این مجموعه، و نیز نقد دیگر رویکردها، صحّت ادعای خود را نتیجه می گیرد. ادلّۀ دیدگاه سیّد مرتضی بر دیدگاهش درباب ساحت های وجودی انسان، از سنخ ادلّۀ عقلی محسوب می شوند؛ هر چند به دلیل ضعف نظام فلسفی و عقلانی مورد پذیرش وی، ادلّۀ قابل قبولی در این باب محسوب نمی گردند. وی از مؤیدات نقلی دیدگاه خود هیچ سخنی به میان نیاورده است. بر این اساس، وی مرگ را به آن چه که اقتضای ذوالحیات از جسم دارد، تعریف می کند و لذا پس از مرگ، باید انسان فاقد ادراک باشد. با این همه، وی مسئله عذاب قبر، و به تبع آن، حیات برزخی را با تمسّک به اجماع می پذیرد، و بر زنده شدن انسان ها در قبر تصریح می کند. وی در تبیین کیفیّت این نوع حیات، بر این باور است که حقیقت انسان، باز هم همان مجموعۀ سازوار بدن مادیِ اوست، البته بدنی که از برخی اجزای بدن دنیوی (اجزای حیاتی) به علاوه اجزایی غیر از اجزای بدن دنیوی، تشکیل شده است. وی در بارۀ حیات اخروی و کیفیت معاد نیز با تمسّک به اجزای حیاتی که اوّلاً ثابت و تغییرناپذیرند، و ثانیاً فقط مختص به یک انسان هستند، فقط اعادۀ آن ها را کافی می داند.
در نهایت می توان گفت به نظر می رسد که هر دو متکلّم بزرگ امامی مکتب بغداد، در تبیین حیات پس از مرگ، نیاز به اصلاح دیدگاه خود در باب ساحت های وجودی انسان دارند؛ چرا که هر دو در نهایت با تمسّک به نظریۀ اجزای اصلیه، این همانی بدن انسان دنیوی و انسان موجود در آخرت را تبیین می کنند.
واژگان کلیدی: روح، نفس، بدن، برزخ، آخرت، مرگ، شیخ مفید، سیّد مرتضی، شیخ طوسی.
11. بررسی تغییرات اندیشۀ اجتماعی فقهای امامیه با تاكید بر آراء شیخ مفید و سیّد مرتضی علم الهدی
محمّدرضا قائمی نیک، دکتری تخصّصی جامعه شناسی، دانشکدۀ علوم اجتماعی دانشگاه تهران، استاد راهنما: دکتر حمید پارسانیا، استادان مشاور: دکتر عبدالحسین کلانتری و دکتر محسن الویری، 1395.
دانش و اندیشهٔ فقهی، خواه فردی و خواه جمعی که آموختن مقداری از آن بر هر فرد مسلمان واجب و ضروری است، حداقل دو عنصر و ویژگی دارد: اوّلاً معطوف به عمل است، و ثانیاً منابع و مبانی الهیاتی ثابت و معصوم از خطا دارد. برای تحقیق در تاریخ این نوع از دانش، مطابق با این دو ویژگی، از روش شناسی بنیادین استفاده کرده ایم. در این روش شناسی، [برای] هر نظریه، یک وجه منطقی ثابت و مرتبط با نفس الأمر وجود دارد، و یک وجه متغیّر تاریخی که معمولاً عناصر آن در حوزهٔ فرهنگ، حضور به هم رسانده و به همین دلیل شناخت ارتباط این عوامل با نظریات علمی، به منزلهٔ شناخت رابطهٔ نظریه با فرهنگ است.
نظریات جامعه شناسی مدرن، هرچند به توضیح «کنش و عمل» جمعی انسان مدرن می پردازند، امّا به دلیل ماهیت غیردینی (سکولار)، نمی توانند در توضیح اندیشهٔ فقهی و تغییرات آن کارآمد باشند. همچنین فلسفهٔ عملی یونانی از جمله ارسطو، شامل دانش فقهی نبوده است و نمی توان از آن در توضیح این دانش که معطوف به عمل مسلمین است، بهره برد.
ابونصر فارابی دو دانش فقه و کلام را در ذیل حکمت عملی تعریف می کند و حکمت عملی را تابع منطق حکمت نظری قرار می دهد. از این رو ما کوشیده ایم تا مبانی انسان شناسی، هستی شناسی و معرفت شناسیِ روش شناسی بنیادین را با تکیه بر حکمت نظری فارابی توضیح دهیم. مطابق با مبانی فارابی و همچنین تقسیم بندی او از علوم، اندیشهٔ فقهای سدهٔ سوم تا پنجم هجری از جمله شیخ کلینی، شیخ صدوق، شیخ مفید و سیّد مرتضی علم الهدی، یک وجه ثابت و هستهٔ مرکزی دارد که شامل متن قرآن و سیره و احادیث معصومین است، و وجه متغیّر آن، در تعامل با علم کلام تعریف می شود؛ بنا بر این، برای بررسی «تغییرات» اندیشهٔ اجتماعی فقهای مذکور، دانش کلام و مهمترین مسئلهٔ کلامی مدنظر آن ها یعنی؛ عصمت امامان معصوم و غیبت آخرین آن ها، بررسی شده است. کلام شیخ صدوق به شکل نقلی و کلام شیخ مفید و سیّد مرتضی با رویکرد عقلانی، در تعامل با کلام معتزله و اشاعره و با تکیه بر قاعدهٔ لطف به مسئلهٔ مذکور پرداخته اند و نظریهٔ اجتماعی - سیاسی ولایت فقیه را صورت بندی کرده اند.
واژگان کلیدی: روش شناسی بنیادین، اندیشهٔ فقهی، کلام، فارابی، شیخ صدوق، شیخ مفید، سیّد مرتضی، قاعدهٔ لطف، عصمت، غیبت امام دوازدهم.
12. شرح مراثی شریف مرتضی ـ بخش یکم
زهرا قاسمیاصل، کارشناسی ارشد زبان و ادبیات عرب دانشگاه آزاد اسلامی واحد فلاورجان ، استاد راهنما: دکتر سیّد رضا سلیمان زاده نجفی، ۱۳۸۹.
شریف مرتضی یک دانشمند شاعر بود. او از یک سو در دانشهای رایج در روزگار خود همچون فلسفه، فقه و اصول و کلام سرآمد بود، و از سوی دیگر، شاعری بود که دیوانی بزرگ از اشعار او در موضوعات گوناگون بر جای مانده است. ولی علم بسیار او مانع از آن شده که آوازه شعرش به بلندای دانشش برسد. در کتاب های بسیاری، از شریف مرتضی نام برده شده، ولی بیشتر آن ها در ستایش دانش اوست و کمتر به ادب و شعر او پرداخته شده است. ما در این پژوهش، برآنیم تا به سراغ این وجه کم بررسیدۀ او رفته و به شرح بخشی از آن - که مرثیه هایش است – بپردازیم. امیدوارم این پژوهش، گامی بلند در شناخت ادب شریف مرتضی باشد و چون ابیات بسیاری از او در این زمینه شرح داده ایم، برای پژوهشگران و به ویژه دانشجویان سودمند باشد.
واژگان کلیدی: شریف مرتضی، ادب، شعر، مرثیه.
13. ترجمه و شرح تحقیق باب طهارت «الانتصار» سیّد مرتضی علم الهدی
شریف مراقی، کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی واحد لاهیجان، استاد راهنما: دکتر غلامعلی پیراسته، 1381.
از آن جا که یکی از طرق حفظ آثار ارزشمند دینی و گسترش آن در بین اقوام گوناگون اسلامی، ترجمه و شرح آن هاست، در این پایان نامه تلاش شده ترجمه و شرح باب طهارت از کتاب الانتصار سیّد مرتضی علم الهدی عرضه گردد.
این پایان نامه در هشت فصل که شامل سی مسئله است به شرح زیر گردآوری شده است:
اول متن عربی را نوشته و بعد ترجمۀ روان و سپس شرح و تحقیق آورده شده است. در شرح، قسمت هایی از متن که پیچیده بوده، با علامت ستاره مشخص شده و سپس توضیح آن آورده شده تا مفهوم متن، روشن و مشخص شود. و در تحقیق، نظریات مختلف از فقهای مختلف شیعه و سنّی آورده شده است و در پی نوشت، منابع آن ها ذکر شده است.
14. ترجمه و تحقیق کتاب «الانتصار» سیّد مرتضی علم الهدی؛ مسائل الصید و الذبائح و الاطعمه و الاشربه و اللباس
مرتضی میر کریمی، کارشناسی ارشد فقه و حقوق دانشگاه آزاد اسلامی - واحد یادگار امام خمینی (ره)، استاد راهنما: محمّد اسدی مهماندوست، ۱۳۸۸.
انسان به عنوان اشرف مخلوقات، در تمام ادیان آسمانی از کرامت خاصی برخوردار است و حقوق و تکالیف زیادی دارد، و سال هاست جوامع مختلف به تدوین قوانینی از جنبه های مختلف، حقوق کودکان، زنان، کارگران و ... پرداخته است. امروزه جوامع و اندیشمندان به این مسئله توجّه پیدا کردند که فقط انسان ها نیستند که برخوردار از این حقوق هستند، بلکه حیوانات، دریاها کوه ها، گیاهان و ... نیز دارای حقوق می باشند. انسان تمام مخلوقات را زیر سیطرۀ خود گرفته و به نفع خود بهره برداری می کند، ولی آیا این همۀ تصرفات، هیچ حد و حصری در قوانین مذهبی و اخلاقی ندارد و دست انسان برای هر نوع انتفاعی باز گذاشته شده [است]؟!
این پایان نامه به بررسی چگونگی بهره مندی [انسان] از صید و ذبح و خوردن حیوانات و نوشیدنی ها و حقوق آن ها و حد مجاز تصرّف و تسلّط از دیدگاه قوانین اسلامی و نظرات علما پرداخته است، و سعی می کند ابعاد قضیه را تا حد ممکن به لحاظ فقهی روشن سازد ... آیه هفت سوره مائده در قرآن می فرماید:
یسئلونك ماذا احل لهم قل احل لكم الطیبات ما علمتم من الجوارح مكلبین تعلمونهن مما عملكم فكلوا مما امسكن علیكم و اذكروا اسم علیه و اتقو الله ان الله سریع الحساب؛
ای پیامبر از تو خواهند پرسید که بر آن ها چه چیز حلال گردیده بگو برای شما هر چه که پاکیزه است حلال شده صیدی که به سگان شکاری آموخته اید آنچه خدا به شما یاد داده می آموزید پس از صیدی که برای شما نگاه می دارند، بخورید و نام خدا را بر آن صید یاد کنید و از خدا بترسید که خدا زود به حساب خلق می رسد.
واژگاه کلیدی: صید، حلال، حرام، اسلام، ذبح، نوشیدنی ها، خوردنی ها.
15. ترجمه و تحقیق مسائل بخش نماز از کتاب «الانتصار» سیّد مرتضی علم الهدی
مریم گنجی سیگارودی، کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی ـ واحد لاهیجان، 1389.
این رساله شامل یک پیش گفتار و مقدمه بوده، و مقدمه نیز مشتمل بر چهار فصل به ترتیب ذیل است : ۱. نماز و مباحث آن؛ 2. تعریف فقه؛ ۳. ادوار فقه؛ ۴. خلاصه ای از زندگی سیّد مرتضی. سپس مسائل بخش نماز کتاب الانتصار را در بیست فصل بدین ترتیب دسته بندی نموده است: ا. لباس نمازگزار؛۲. اموری که سجده بر آن ها لازم است؛ ۳. فصول اذان و اقامه؛ ۴. تکبیره الاحرام ... روش نگارش رساله بدین صورت است که ابتدا متن اصلی هر مسئله را آورده و سپس به ترجمه و شرح و تحقیق آن پرداخته و در ضمن آن، احادیث معصومین (ع) و اقوال بعضی از فقهای شیعه را بیان نموده و در آخر هر مسئله، نظر و دیدگاه مذاهب پنجگانه را ذکر نموده و در پاورقی هر صفحه، مآخذ را آورده است.
16. ترجمه، شرح و تحقیق بخش حج، زکات، صیام، طلاق و نکاح از کتاب «مسائل الناصریات» سیّد مرتضی علم الهدی
مصطفی وهابی، کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی، دانشگاه آزاد اسلامی - واحد لاهیجان، 1385.
روش نگارش این رساله بدین نحو است که ابتدا متن اصلی هر مسئله را آورده، سپس به ترجمه، شرح و تحقیق آن پرداخته، و آیات و روایات مربوط به مبحث مورد نظر و نیز اقوال فقهای شیعه و اهل سنّت بیان شده است. مطالب رساله به پنج فصل تقسیم شده که به ترتیب عبارت اند از : زکات، صیام، حج ، نکاح و طلاق. هر یک از فصل ها نیز به بخشهایی تقسیم شده اند. ترتیب فصل به تبعیت از کتاب الناصریات بوده و موضوع رساله، تنها ترجمه، شرح، و تحقیق فصول مذکور است.
17. ترجمه و شرح و تحقیق کتاب های بیوع، شفعه، رهن، غصب، دیات،ایمان، قضاء و مسائل متفرقه از کتاب «مسائل الناصریات» سیّد مرتضی علم الهدی
محمّد حسین پور، کارشناسی ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه آزاد اسلامی - واحد لاهیجان، استاد راهنما: زینالعابدین قربانی، استاد مشاور: محمّدعلی قربانی، 1385.
این پایان نامه شامل پیش گفتار، مقدمه و هشت فصل است. در پیش گفتار، نحوه و انگیزۀ تحقیق، و در مقدمه، تعریف علم فقه و فایدۀ علم فقه و ... و خلاصه ای از شرح حال سیّد مرتضی علم الهدی بیان شده است. در فصل اوّل، مباحثی در بارۀ بیع، از قبیل بیع به اختبار موعد تسلیم مبیع و ثمن و ذکر انواع خیارات و تشریح خیار مجلس بحث شده است. در فصل دوم، راجع به احکام شفعه از قبیل تعریف شفعه و شرایط اخذ به شفعه و ... مطرح شده، در فصل سوم، احکام رهن، و در فصل چهارم، احکام غصب مفصّلاً بررسی شده است. در فصل پنجم، بحث دیات و قصاص و ادلّۀ اثبات قتل عمد و مواردی که دیه بر بیت المال می باشد مورد بررسی قرار گرفته است. در فصل ششم، بحث قسم و احکام آن مطرح شده، و در فصل هفتم، ادلّۀ اثبات دعوی، به اختصار ذکر گردیده، و بحث شهادت (بیّنه) به تفصیل تحقیق شده است. در آخرین فصل، مسائل متفرقه ای را که سیّد مرتضی در کتاب مطرح نموده اند از قبیل: بحث ربا، حق انتفاع، دین، احکام صید و ذبح و ... مورد بررسی قرار گرفته است. لازم به ذکر است که در هر باب، آیات و روایات مربوطه ذکر شده و در نهایت نتیجه گیری شده است.
18. الشیب و الشباب فی الشعر العربی حتی نهایة القرن الرابع الهجری مع التحقیق کتاب الشهاب فی الشیب و الشباب للشریف المرتضی
عبد السلام محمّد عبد السلام، دکتری ادبیات عرب، دانشکده دارالعلوم دانشگاه قاهره، 1983م.
این رساله از یک مقدمه و چند فصل تشکیل شده است. مقدمه، شامل اهمیت موضوع و سبب انجام پژوهش و نیز اهداف پژوهش است. سپس به پیشینۀ پژوهش اشاره شده و شیوۀ به کار رفته در تحقیق بیان شده است. دیباچۀ رساله، مبحث شیب و شباب در شعر عربی تا پایان قرن چهارم هجری است و نیز تحقیق کتاب الشهاب فی الشیب و الشباب سیّد مرتضی را در بر گرفته است. فصول رساله نیز مباحث دیباچه را به تفصیل، بررسی و تحقیق نموده است. خاتمۀ رساله، شامل مهم ترین نتایج و پیشنهادهایی است که تحقیق بدان ها منجر شده است. این پژوهش، تحقیقی ـ توصیفی است.
19. المرأة فی شعر الشریفین المرتضی و الرضی (دراسة موضوعیة و فنیة موازنة)
نجلاء حسنی ابراهیم عبدالجواد، کارشناس ارشد دانشکده تربیت، دانگاه عین شمس مصر، 2015 م.
این رساله که به موضوع زن در شعر سیّد مرتضی و سیّد رضی اختصاص پیدا کرده است، در دو باب سامان یافته است: باب اول، پژوهش موضوعی؛ و باب دوم پژوهش فنی، و پیش از این باب ها، رساله دارای مقدمه و دیباچه ای است و در پایان آن، خاتمۀ بحث، و سپس فهارس فنی و مصادر و نیز فهرست موضوعات ذکر شده است.
مقدمه، شامل دلیل انتخاب موضوع، اهمیت موضوع و پیشینۀ پژوهش است و در آن از مشکلات پژوهش و مهم ترین مصادر تحقیق و روش پژوهش و محتوای مباحث، سخن به میان آمده است.
در دیباچۀ رساله، صفحاتی به زندگی سیّد مرتضی و سیّد رضی اختصاص یافته و از سفرشان گفته شده، و اندکی نیز به بحث موازنۀ شعری پرداخته است.
فصل نخستِ باب اوّل تحت عنوان: «زن و زندگی اجتماعی در شعر سیّد مرتضی و سیّد رضی» شامل مباحثی در بارۀ مادر، همسر، دختر، خواهر و نزدیکان مؤنث است، و فصل دوم آن که عوانس معشوق در شعر آن دو است، از صفات معنوی و مادر معشوق و زر و زیور زنان و جوان و جوانی سخن می گوید.
باب دوم هم شامل چهار فصل است: فصل اول، در بارۀ ساختمان قصیده است و انواع مقدمات قصیده را معرفی می کند؛ فصل دومِ این باب، در بارۀ صورت فنی است و ضمن تعریف آن و بیان اهمیتش، به معنای مباحثی چون حیات اجتماعی، زن، خمر و جنگ پرداخته است و مقدمات صورت بیانی (تشبیه، استعاره و کنایه) را بر شمرده و از صورت گفته است؛
فصل سوم، در بارۀ مباحث زبانی؛ و فصل چهارم، مباحث موسیقیایی شعر را دنبال می کند و از وزن و قافیه بحث می کند.
20. شعر الشریف المرتضی؛ دراسة فنیة
عبدالحفیظ مصطفی عبدالهادی، رساله دکتری، دانشکدۀ دارالعلوم دانشگاه قاهره، 1998م.
این پژوهش که به شیوه ای توصیفی سامان یافته است، به شعر سیّد مرتضی و پژوهش فنّی آن می پردازد.
پژوهشگر، رساله را در چند فصل نوشته و پیش از آن، مقدمه ای در بر گیرندۀ اهمیت موضوع، علت انتخاب آن و هدف پژوهش و نیز پیشینه و روش پژوهش آمده است. در فصول این رساله، مباحث فنی اشعار سیّد مرتضی را به صورت مفصّل به بحث و بررسی نشسته است و در پایان رساله نیز، خاتمه ای شامل مهم ترین نتیجه ها و پیشنهادهایی به دست آمده ذکر شده است.
انواع شعرهایی که سیّد مرتضی سروده است و در رأس آن ها غزل و سپس قصیده، از مهم ترین مباحث این رساله است. پژوهشگر به ظواهر با ارزش در شعر سیّد مرتضی پرداخته، و مباحث زبانی را از نظر گذرانده، به استعمال الفاظ و ترکیب ها و نیز مآخذ لغوی در شعر او اشاره کرده، و موضوع هایی همچون اوزان شعری و آرایه های ادبی را به تفصیل بیان کرده است.