انتقاد از نسبت دادن نظریه «صرفه» به سیدمرتضی
استاد پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه انتساب نظریه «صرفه» به سیدمرتضی نتیجه نبود جامعیت در مطالعه آثار ایشان و زودداوری است، تأکید کرد: حوزه و دانشگاه محققان را مجبور میکنند که در طول یک یا دو سال اثری را ارائه دهند و همین زودیابی در تحقیق و کمیتمحوری آسیب پژوهش است.
حجتالاسلام والمسلمین علی راد، عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران، شامگاه دوم دی در نشست «درآمدی بر نظریه تفسیری سیدمرتضی» که به صورت مجازی برگزار شد، گفت: یک رویکرد در مطالعه آثار سیدمرتضی نگاه گزینشی به بخشی از آثار یا همان نگاه بررسی برخی نظرات و آرای اوست که در آن از مراجعه به آثار ادبی و فقهی و ... سید غفلت میشود.
وی افزود: در این رهیافت دیدگاه سید در یک اثر و کتاب به عنوان دیدگاه نهایی او تلقی میشود؛ مثلاً کسی ممکن است نظری را از امالی او بگیرد و آن را به عنوان نظر نهایی ارائه کند، در حالی که شاید ایشان درباره همان موضوع در آثار دیگر نظر متفاوتی داشته باشد.
منش خودانتقادی
راد با بیان اینکه سیدمرتضی فردی آزاداندیش و خودانتقاد بوده و به نقد دیگران هم بها میداده است، افزود: منش وی اینطور نبود که اگر کتابی را در جوانی نوشته و بعداً از برخی نظراتش برگشته است، آن را نقد نکند ولی ما برخلاف اصل جامعیت و اخلاق پژوهش با دیدن یک نظر از او در کتابی آن را به صورت قطع به وی منتسب میکنیم.
وی با ذکر اینکه نبود نگاه جامع به آثار یک شخصیت از آسیبهای مهم پژوهشهای دینی است، افزود: در رهیافت دوم یعنی وقتی همه آثار او با نظم تاریخی زمان تألیف مطالعه شود، در این صورت این آفت از بین خواهد رفت. نظم تاریخی آثار میتواند نشانگر تغییر دیدگاهها باشد. لذا نباید نگاه انسدادی در مورد بزرگان و علما داشته باشیم.
استاد دانشگاه تهران با تأکید مجدد بر بررسی جامعنگر آثار قرآنی و غیرقرآنی سیدمرتضی برای یافتن نظریه تفسیری ایشان، اضافه کرد: در رهیافت نخست دنبال این هستیم که رأی سید چه بود ولی در رهیافت دوم به دنبال پاسخ به این پرسشیم که ایشان چرا چنین نظری داده و پشتوانه روشی وی برای ارائه این نظر چیست؟ همچنین در رهیافت دوم امکان مطالعه جدیدی را مییابیم که در رهیافت نخست به صورت رقیق وجود دارد.
مدیر دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی با طرح این سؤال که سیدمرتضی در فرایند تاریخی دانش تفسیر در مکتب امامیه از چه جایگاهی برخوردار و آیا مبتکر و مبدع بوده است؟ تصریح کرد: وقتی ما نظریه سید را در مباحث تفسیری و قرآنی استخراج کردیم میتوانیم آن را با نظریات علمای قبل از او مورد مطالعه تطبیقی قرار دهیم. سید در اصول و فقه و تفسیر نظریات شاذی دارد و برای ارائه نظر واقعی او باید با رهیافت دوم جلو برویم.
لزوم مطالعه جامع آرای سیدمرتضی
عضو هیئت علمی پردیس فارابی دانشگاه تهران با بیان اینکه سید را باید از منظر نظریهپرداز تفسیری و قرآنی نه نظرشناسی مطالعه کنیم، به نظریه تفسیری وی اشاره و اضافه کرد: نظریه تفسیری مؤلفههایی است که در حوزه شناخت و تبیین قرآن برای مفسر قبل از اقدام به تفسیر لازم است و باید موضع خود را ارائه کرده باشد؛ در حقیقت نظریه تفسیری مانند سازه و پی ساختمان بزرگی است و شناخت و تبیین قرآن اعم از ترجمه، تفسیر، استنطاق و عصریسازی مستلزم ارائه پاسخ اجتهادی به بنیان و اساس و روش مفسر است.
راد تأکید کرد: مبانی، منابع، قلمرو، روش و داوری تفسیری حداقل ۵ مؤلفهای هستند که در هر نظریه تفسیری توجه به آنها لازم است و در آثار سیدمرتضی هم برای یافتن نظریه تفسیری ایشان باید به این مسائل توجه شود.
پژوهشهای دیریاب متولی ندارد
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه دشواری و دیریاب بودن پژوهشها با رهیافت دوم سبب شده به این رویکرد رغبت چندانی نشود، تصریح کرد: حوزه و دانشگاه محققان را مجبور میکنند که در یک یا دو سال باید یک اثری ارائه دهند و همین زودیابی در تحقیق باعث ضعف در آثار و عدم عیار بودن آنها شده است، در حالی که در برخی کشورها یک محقق گاهی یکی دو دهه برای نوشتن اثری وقت صرف میکند.
راد اضافه کرد: پژوهشهای دیریاب در حوزه و دانشگاه متولی ندارد و حتی در حوزه دانشاندوزی هم سرعت و شتاب ما را گرفته است، در حالی که ۵۰ سال سیدمرتضی فقط خواند و اندیشید و بعد وارد نظریهپردازی شد.
تعجب از انتساب نظریه صرفه به سید
راد اضافه کرد: تعجب میکنم چرا امروز هم برخی دیدگاهها به سید مرتضی نسبت داده میشود؛ اگر کسی همه آثار سید را مطالعه کرده باشد اجازه تقریری ناصواب از نظریه صرفه را به سید نسبت نخواهد داد؛ متأسفانه ما داوری میکنیم زیرا آثار چنین شخصیت نادر و یگانهای را به صورت جامع مطالعه نکردهایم. زمانی میتوانیم نظریه صرفه را به او نسبت دهیم یا ندهیم که مطالعهای نظامشناختی از آثار او داشته باشیم.
استاد دانشگاه تهران با بیان اینکه مسئلههای پژوهشی در حوزه مطالعات تفسیری و قرآنی سیدمرتضی با شبهانسداد مواجه است، اظهار کرد: برخی تصور میکند که به اندازه کافی روی نظریات ایشان کار شده، در حالی که باید پروژههای پژوهشی ناظر به نظریات علم دینی سیدمرتضی از سوی وزارت علوم و حوزه طراحی شود.
راد با بیان اینکه وی در زمره مفسران اجتهادی قرار دارد و روش تفسیری وی هم اجتهادی غیرتقلیدی است، افزود: وی در مباحث تفسیری تلاش بر ابداع نظر دارد و هدف او هم نشان دادن فضل علمی نیست، بلکه برای ابداعش پشتوانه فکری و علمی دارد. همچنین او موجزنگاری دارد و باید آثار ایشان در حوزه به کتب درسی تبدیل شود.
رویکرد ادبی کلامی در تفسیر سیدمرتضی
مدیر دفتر قم بنیاد پژوهشهای آستان قدس رضوی ادامه داد: از دیگر شاخصههای تفسیری ایشان، حضور پررنگ مؤلفههای کلامی و ادبی در نظریه تفسیری اوست و تفسیرش بر مبنای ادبی و سپس کلامی نگاشته شد. همچنین شاخصه دیگر وی این است که بر عقلانیت تأکید زیادی دارد؛ برخی از نظریات رایج در علوم قرآنی و تفسیری ملکوتی و فرادست بشر است ولی سید واقعگرا و رئالیست بود. همچنین جزء مفسران امامی معتدل است.
استاد دانشگاه پردیس فارابی دانشگاه تهران گفت: کیفیت متن و اینکه قرآن گفتار محض یا شعر و نثر است در تفسیر خیلی نقش دارد و باید بررسی کنیم که سید چه نگاهی به متن قرآن کریم داشت. همچنین ساحت دیگر در مبانی سید بحث اصل فهمپذیری قرآن است؛ در مباحث هرمنوتیکی این سؤال وجود دارد که آیا اساساً متون قدسی از سوی بشر قابل فهم است یا خیر؟ فهم بشر چه میزان از واقعیات را میتوانند نشان دهند که این مؤلفه هم در نظریه تفسیری سید باید استخراج شود.
وی افزود: پرسش از نسبت و رابطه فهم و تفسیر از دیگر مواردی است که باید موضعگیری سید را در آن روشن کنیم؛ همچنین اینکه فهم قرآن عمومی است یا صرفاً افراد خاص میتوانند بفهمند؛ مثلاً در بحث تدبر که رایج شده نظر سید چیست؟ نیازمندی قرآن به تفسیر هم از دیگر ساحتهای فکری قابل بررسی در آثار سید است زیرا برخی معتقدند متن قرآن نیاز به تفسیر ندارد و این نیاز ماست که مجبوریم تفسیر کنیم یا آیا همه قرآن نیاز به تفسیر دارد؟ آیا سیدمرتضی قائل به این پیشفرض بود که از با بسمالله تا سین ناس نیازمند به تفسیر است.