تاريخ : 1390/11/24
کد مطلب: 98
ترجمه های فارسی «الکافي» و ترجمه بایستۀ آن (۱)

ترجمه های فارسی «الکافي» و ترجمه بایستۀ آن (۱)

الکافى، نوشته محمّد بن يعقوب کلينى (م ۳۲۸/ ۳۲۹ ق)، نام کتابى است که بعدها بر اساس گزارش مؤلف در مقدمه کتاب، به ‏خاطر اين‏که کسى از وى کتابى جامع و کافى در فنون علم دين را درخواست کرده بوده، الکافى نام‏گذارى شد و از جمله چهار کتاب اصلى شيعه و مهم ‏ترين آنهاست. اين کتاب، نقشى بى ‏بديل، در تشکيل باورها و فرهنگ شيعى دارد. و دانش ‏هاى کلام، اخلاق و فقه شيعى بر آن استوار شده است؛ به گونه ‏اى که هيچ متکلم و فقيه شيعى براى درس و پژوهش دينى خود، و نيز هيچ شيعه پژوهى، هرگز از آن بى ‏نياز نيست. عبارت ‏هاى «کتاب کافى»، «کافى کلينى»، «کتاب الکافى»، «الکافى»، پربسامدترين کتاب به عنوان مصدر حديثى در فرهنگ نوشتارى و گفتارى شيعه است، که گاه در غير فرهنگ شيعى نيز خودنمايى مى ‏کند. جايگاه برجسته اين کتاب و نياز رجوع به آن، بعدها باعث شد که اهل دانش و عالمان دينى در انديشه حاشيه نگارى، تعليقه نويسى و بررسى ‏هاى رجال و شرح احاديث آن بر آيند و کسانى ديگر به ترجمه آن اقدام نمايند. من در اين نوشتار، بر آنم، تنها به ترجمه ‏هاى فارسى الکافى نظرى بيندازم و آنها را گزارش کنم و اذعان مى ‏کنم که در اين مجال، گزارش من نمى ‏تواند يک بررسى و نقد همه جانبه بر يکى از ترجمه‏ هاى الکافى باشد و آن کار، فرصت ديگرى مى ‏طلبد و تنها به برخى نکته ‏ها اشاره و اکتفا مى ‏کنم. من در اين نوشته، براى جامعيت گزارش، هر گونه ترجمه ‏اى را که به نوعى به الکافى مربوط است و همه و يا تعدادى از احاديث آن را ترجمه کرده، آورده ‏ام؛ هر چند خود مى‏ دانم که پاره ‏اى از آنها را نسزد که ترجمه الکافی قلمداد کرد.

در آغاز سخن، بايد گفت که به دليل ساختار آموزشى و جايگاه ويژه مباحث دينى، دانشمندان و کارشناسان مسايل دينى، چندان روا نديده ‏اند و يا شرايط را مساعد نديده ‏اند که علوم اسلامى را همگانى کنند، به گونه ‏اى که توده ‏هاى مردم خود به راحتى و به صورت مستقيم، از آنها بهره ببرند. از اين رو، ترجمه متون دينى به زبان فارسى و يا هر زبانى که مسلمانان به آن زبان سخن مى ‏گويند، جايگاهى در فعّاليّت‏ هاى تبليغى و آموزشى مراکز علمى و آموزشى نداشته، به همين دليل، هيچ دانش آموخته متخصص در امر ترجمه هم پروريده نشده است. و از اين جهت است که به رغم اهمّيت بى ‏نظير کتاب الکافی، و با وجود نياز مسلمانان غير عرب به مراجعه به آن، تاکنون ترجمه ‏هاى مناسب و در خور توجهى از آن به عمل نيامده و آنچه هم انجام شده، در قرن ‏هاى اخير، خصوصاً در قرن معاصر است. ديرينه ‏ترين ترجمه الکافی، مربوط به دوران صفويه است که يکى از عالمان قزوين، در اول قرن يازدهم، به درخواست پادشاه وقت، ترجمه کرده است. البته، سعيد نفيسى (۱۲۷۴ ـ ۱۳۴۵)، فهرست نگار مجلس شوراى ملى، احتمال داده که ترجمه‏ اى از قرن ششم هجرى، اولين ترجمه فارسى الکافی است.

تاکنون هر چند عالمان معدودِ رسالت شناسى، بر اساس نياز زمانه، به ترجمه بخش ‏هايى از کتاب الکافی مبادرت کرده ‏اند ـ که سعيشان مشکور باد ـ ، اما هنوز براى اين کتاب يگانه ماندگار و ميراث پر آوازه شيعى، چنان که درخور جايگاه و شايسته شأن آن باشد، تلاش چشم‏ گيرى براى ترجمه به عمل نيامده است. در عين حال، بخش اصول و روضه آن، چند بار ترجمه شده که برخى از آنها خطى است و برخى ديگر به چاپ رسيده است. چند ترجمه خطى که در فهارس نسخ خطى آمده از اين قرار است:

۱. تحفة الاولياء، از محمّد بن على بن حاج محمّد حسن اردکانى، معروف به نحوى (زنده در ۱۲۳۷ش)، شاگرد بحر العلوم (۱۱۸۹ ـ ۱۲۵۳) که بنا به گزارش حسين على محفوظ در مقدمه عالمانه خود بر الکافی، به صورت خطى، در کتابخانه شخصى سيد محمّد مشکات بوده است.۱ اين اثر ۲۷۶ برگى، اکنون در کتابخانه دانشگاه تهران نگهدارى مى ‏شود. مترجم، اين اثر را ـ که شامل ترجمه بخش عقل و جهل تا ايمان و کفرِ الکافی است ـ در روز شنبه ۲۳ جمادى الثانيه ۱۲۳۸ ق، به پايان برده،۲ بنا به دستور شاهزاده محمّد ولى ميرزا به نگارش در آورده است. وى در مقدمه ‏اش بر کتاب نوشته:

اما بعد، بامداد امداد ترجمان خامه سر شکسته... سالک باديه سرگردانى محمّد بن على بن حاج محمّد حسن اردکانى ... بر لوح عرض اساطين سلطنت ... شاهزاده محمّد ولى ميرزا ... امر اشرف صدور يافت که از اول کتاب عقل و جهل تا آخر ايمان و کفر الکافی را به لغت فارسيه طورى که قريب به فهم باشد، ترجمه نمايد... .

۲. توضيح الکافی، شرح و ترجمه ‏اى است از کتاب الايمان و الکفر تا باب اذا أراد الله‏ بخلق المؤمن الکافی، در ۷۷ برگ از محمّد قاسم بن محمّد رضا شريف (زنده در قرن دوازدهم)، که در جمادى الاولى ۱۱۱۸ نگاشته شده است. يک نسخه از اين کتاب، به شمارۀ ۵۲۹ در گنجينه نسخ خطى کتابخانه آيت الله‏ مرعشى ـ طاب ثراه ـ نگهدارى مى ‏شود.۳ اين ترجمه به درخواست شاه سلطان حسين صفوى (م ۱۱۴۱ ق) به انجام سيده است. «سلطان حسين صفوى ... اين مجرم ضعيف ابن محمّد رضا را شرح احاديث ايمان و کفر کتاب الکافی به لغت فارسى، مأمور و انعکاس پرتو مهر الطاف خويش را بر مزرع اميد اين ذرۀ بى ‏مقدار منظور داشت.»۴ مترجم، ابتدا حديث را نقل، سپس ترجمه و آنگاه آن را شرح کرده و در شرح، بيشتر به جنبه ‏هاى عقيدتى و فلسفى توجه کرده است.

۳. ترجمه اصول الکافی، از عباس بن احمد خوانسارى (زنده در قرن چهارده)، در ۲۱۱ برگ. اين ترجمه که به صورت تحت اللفظى بوده و اسناد احاديث در ترجمه حذف شده، به تشخيص مترجم، برخى از ابواب غير قابل استفاده براى عموم مردم، ترجمه نشده است. کتابت جزء نخست اين نسخه، شنبه ۲۳ صفر ۱۲۹۶ ق، به اتمام رسيده است. نسخه ‏اى از اين اثر، در کتابخانه آيت الله‏ مرعشى رحمه ‏الله به شماره ۵۴۴۶ نگهدارى مى ‏شود.۵

۴. ترجمه کتاب العقل و الجهل الکافی، از محمّد بن محمّد على خاورى است که به شماره ۱۲۶۹ در کتابخانه دانشکده الهيات و معارف اسلامى دانشگاه مشهد نگهدارى مى‏ شود. اين ترجمه در ضمن يک مجموعه، حاوى چند رساله است.۶

۵. شرح فارسى روضة الکافی، از محمّد مهدى بن على اصغر قزوينى (زنده در ۱۱۲۹ ق) در ۵۸۲ برگ است و به شماره ۱۹۴۶ در نسخ خطى کتابخانۀ ملک تهران نگهدارى مى ‏شود.۷

۶. شرح الکافی، از شخصى به‏ نام مير حسين، که احتمال داده شده که مير حسين هروى، مربوط به قرن ششم باشد. اين اثر، شامل کتاب الحجة، يعنى باب چهارم اصول الکافی، در ۷۸ باب است و ۱۰۴۱ حديث تا مبحث غيبت. اين اثر داراى ۲۹۵ برگ ۱۸ سطرى است و در کتابخانه مجلس، به شماره ۲۰۳۷ نگهدارى مى‏ شود. سعيد نفيسى (فهرست نگار کتابخانه مجلس شوراى ملى) پس از نام بردن از چند حسين و حسينى به عنوان مترجمان احتمالى کتاب و ردّ آنها، امير حسين هروى را ترجيح مى ‏دهد و دليل خود را بر اين ترجيح، نزديکى سبک نگارش کتاب به سبک قرن ششم هجرى مى ‏داند.۸

۷. شرح فروع الکافی، کتابى است که حسين على محفوظ در مقدمه خود، در زمره ترجمه ‏هاى الکافی از آن ياد کرده که در کتابخانه سيد محمّد مشکات به شماره ‏هاى ۶۱۷ و ۶۸۲ و ۹۱۴ موجود است.۹ به نظر مى ‏آيد اين کتاب، همان الصافى قزوينى است.

اما ترجمه ‏هاى چاپ شده که بيشتر آنها از بخش‏ هايى از الکافی و بخصوص اصول آن است، عبارت ‏اند از:

 ۱. الصافى شرح اصول الکافی، در شرح و ترجمه اصول الکافی از شيخ خليل بن غازى قزوينى است که از سوى سيد حسين صاحب رضوى هندى، تحقيق و در سال ۱۳۰۸ ق، در هفت جزء بر حسب اجزاى الکافی (۱۵۳ ۲۸۰ ۳۷۶ ۳۷۲ ۳۵۸ ۳۶۳ ۲۶۳ ۶۸ صفحه۱۰) و در دو مجلد رحلى با چاپ سنگى، در چاپخانه نولکشور لکهنو به چاپ رسيده است. ملاّ خليل قزوينى براى الکافی، دو شرح، يکى به زبان عربى، به‏ نام الشافى و ديگرى فارسى به همراه ترجمه، به‏ نام الصافى نوشته است. از وى، کتاب ‏هاى شرح عدة الاصول، رساله‏ اى در جمعه و حاشيه بر مجمع البيان هم به ثبت رسيده است.۱۱ اين دو شرح، به دستور شاه عباس دوم صفوى (م ۱۰۷۷ ق)، به نگارش در آمده است. «در شعبان ۱۰۶۴ هجرى به فيروزى و اقبال رايات جاه و اجلال اعلى حضرت پادشاه زمان... السلطان محمّد الملقب به شاه عباس الثانى الحسينى الصفوى... بعد از فتح دارالقرار و ادبار مخالفان نگونسار در دارالسلطنه قزوين... نزول اجلال نمود... بعد از تحقيق علما و کتب احاديث صحيحه دوازده امام، التفات به اين بى مقدار کرده، شغل شرح الکافی کلينى مسمى به الشافى را معلوم ساخت... پس بالمشافهة العالية فرمان واجب الاذعان شرف صدور يافت، به شرح ديگر به زبان فارسى...».۱۲

مترجم در مقدمه، درباره ويژگى ترجمه فارسى گفته:

 مخفى نماند که اگر همه ترجمه موافق لفظ عربى باشد، فارسى روان نمى ‏شود و اگر اکتفا به مضمون شود، [خوانندگان] نمى ‏توانند بفهمد که هر لفظى از عربى چه معنايى دارد. پس ما ميانه بر مى ‏گزينيم.۱۳

 وى شرح ‏ها را در سال ۱۰۶۴ ق، شروع کرده و در مدت بيست سال ـ يعنى به مدت سال ‏هاى تأليف الکافی ـ آنها را در ۳۴ جلد به پايان رسانده است. تاريخ اتمام جلد نخست، محرم ۱۰۶۶ ق، و جلد پايان آن ـ يعنى شرح روضه ـ در سال ۱۰۸۴ ق است.

 ترجمه قزوينى ـ نه پس از متن عربى احاديث و نه پس از شرح ـ در لا به لاى شرح گنجانده شده و البته به صورتى مشخص و مجزا و بدون عنوان ترجمه؛ بنابراين، تنها اهل فن مى ‏توانند آن را تشخيص بدهد. اين ترجمه، همان طور که مترجم اذعان کرده، لفظى است، يعنى «ترجمه لفظى آن مرسوم گرديد».۱۴ اين ترجمه، هر چند از دقت خوبى برخوردار است، اما چندان گيرا و جذاب نيست و به سبک دوران صفويه نگاشته شده است.

 مؤلف، متن احاديث را زير عنوان اصلى، و تفسير آنها را با عنوان شرح نوشته و از آوردن ترجمه به صورت مجزا پرهيز کرده است. اين کتاب، در کتابخانه آيت الله‏ مرعشى نجفى رحمه‏ الله به شماره ‏هاى ۱۶/۶۰/۱۳۵ و ۱۷/۶۰/۱۳۵ نگهدارى مى ‏شود.

 ۲. ترجمه‏ اى ناشناخته، مرحوم سيد جواد مصطفوى (مترجم الکافی)، در مقدمه خود بر ترجمه ‏اش، پس از ياد کرد از ترجمه شيخ خليل قزوينى، از ترجمه ‏اى، بدون نام بردن از مترجم و نشانى، با اکتفا به اين‏که در تهران منتشر شده، گفته که اين ترجمه، از نظر نگارش، تا حدى داراى قلم به‏ روز و سبک جديد بوده، ولى مترجم و شارح آن، در مواردى، عقايد خاصى بر خلاف تحقيق علماى شيعه و اساطين فقه و حديث و کلام اظهار مى ‏کند و نسبت به مفاخر شيعه، بى ‏جا مى ‏تازد. وى پس از اين، از چنان کارى اظهار شگفتى مى ‏کند و مى ‏گويد که صفحاتى از آن را خوانده و اشتباهاتى ـ حتى در قواعد ابتدايى صرف و نحو ديده ـ که از يک عربى ‏آموز مبتدى هم انتظار نمى‏ رود.۱۵

 ۳. خلاصه ‏اى از اصول الکافی يا گزيده ‏اى از اصول الکافی در مبانى دين اسلام، که از سوى حاج على اصغر خسروى شبسترى تأليف و ترجمه شده و کتاب‏فروشى اميرى آن را در تهران به سال ۱۳۵۱ش، در يک جلد و در ۳۷۰ سى و دو صفحه چاپ و منتشر کرده است. چاپ سوم اين کتاب در تهران و به سال ۱۳۶۱ منتشر شده است. بر اين کتاب، حسين عمادزاده اصفهانى (۱۲۸۵ ـ ۱۳۶۹) مقدمه نوشته و در آن، از ظهور اسلام، اختلاف در امت، وضعيت قرآن در دوره ‏هاى خلفا، دعاهاى امام سجاد عليه ‏السلام و تأليف الکافی سخن گفته است. ترجمه احاديثى از بخش ايمان و کفر اصول الکافی را در بر مى ‏گيرد و به صورت آزاد انجام گرفته و مترجم کوشيده تا ترجمه ‏اى روان و قابل فهم ارائه دهد. اين ترجمه، بدون ذکر اسناد و متن عربى است و در آن پاره ‏اى از روايات، شرح و توضيح داده شده است. اين ترجمه، گاه آميخته با گزارش، و گاهى روايات آن به درستى از هم تفکيک نشده ‏اند؛ بنا براين، نمى ‏توان آن را ترجمه ‏اى دقيق و فنى به شمار آورد.

 ۴. آداب معاشرت، کتابى است حروف ‏نگارى نشده و با دست خط نوشته شده و به سال ۱۳۵۴ش، در تهران افست و چاپ شده است. حاج مهدى سلامت شريف، احاديثى از کتاب کفر و ايمان و نيز العشرة الکافی را انتخاب و در اين کتاب بدون آوردن متن عربى و مشخص کردن مصادر و نشانى آنها، گرد آورده و تنها به ذکر ترجمه آنها اکتفا کرده است. اين ترجمه، از جهت نگارشى، ضعيف بوده و ترجمه ‏اى دقيق نيست.

 ۵. الاصول من الکافی با ترجمه فارسى، از محمّد باقر کمره‏ اى (۱۲۸۳ ـ ۱۳۷۴) است که به پيشنهاد مؤسسه کتاب‏فروشى اسلاميِّه، انجام شده و در چهار جلد (۵۰۰ ۶۵۴ ۴۸۹ ۵۰۸ صفحه) از سوى همين کتاب‏فروشى، چاپ و منتشر شده است. اين اثر، بر اساس مقدمه مترجم در جلد چهارم، در ۴ ذى ‏قعده ۱۳۸۱ ق، برابر با ۱۴ ارديبهشت ۱۳۴۱ ش، به پايان رسيده است. چاپ ديگر اين ترجمه، در شش جلد ( ۶۵۶ ۸۹۳ ۷۸۳ ۸۶۴ ۷۸۹ ۶۶۴) به سال ۱۳۷۲ ش، از سوى انتشارات اسوه ـ بدون هيچ مقدمه و توضيحى از سوى ناشر و با حذف مقدمه مترجم ـ در قم تجديد چاپ شده، و در آن کليۀ حقوق هم براى ناشر محفوظ اعلام شده است.
مترجم، براى سه جلد از چهار جلد اثرش، مقدمه نوشته و در مقدمه جلد اول، از کلينى، حضور وى در بغداد، تأليف الکافی، دوران او، فرمانروايان و تحولات سياسى عصر او، کتابش الکافی و نقش آن و جايگاه اهل بيت عليهم ‏السلام در تبليغ دين، سخن گفته است او امتيازات کتاب را بر شمرده و از شرح ‏ها، تعليقه ‏ها، حواشى، ترجمه ‏ها و غرائب الحديث و از جمله از دو ترجمه تحفة الاولياء و الصافى ياد کرده،۱۶ و از کافى نبودن شرح ‏ها و ترجمه ‏هاى گذشته براى عصر حاضر، داد سخن داده و يادآورى کرده که ترجمه ‏هاى موجود الکافی براى جوانان مناسب نيست. مقدمه جلد دوم وى که در جمادى الاولى ۱۳۸۱ ق، برابر با ۲۲ آذر ۱۳۴۰ ش، نگاشته شده، حاوى مباحثى درباره کلينى، دوران او و تحولات زمانش و نقش او در تجديد حيات مذهب است. مقدمه ديگر مترجم بر جلد چهارم کتاب است که در آن، باز هم از الکافی و کلينى و از علاّمه مجلسى و کتاب ‏هايش، بخصوص بحارالأنوار و شرح وى بر الکافی (مرآة العقول)۱۷ داد سخن به ميان آورده، و از دوران کلينى و آشفتگى اوضاع عقيدتى و بر آمدن فرقه ‏هاى مذهبى و سردرگمى مردم، به ويژه در زمينه امام غايب نيز گزارش کرده، و همچنين از اين‏که کتاب الکافی تا چند قرن قبل، کتاب درسى شيعه بوده و بر اثر مسامحه و غفلت، مدت‏ هاست که از رونق افتاده، اظهار تاسف کرده است.۱۸

ترجمه کمره ‏اى بر اصول الکافی، شامل شرح پاره ‏اى از احاديث هم هست که به تشخيص مترجم، هر حديثى که به شرح نياز داشته، با استفاده از شروح الکافی ـ بخصوص مرآة العقول علاّمه مجلسى ـ به آن مبادرت کرده، و تأکيد نموده که استفاده وى از شرح و بيان ‏هاى مجلسى، صرفاً جنبه تفسير و توضيح داشته و به معناى قبول داشتن همه آنها از سوى وى نيست.۱۹ شرح وى، گاهى به چند صفحه مى ‏رسد و شرح‏ ها، مجزاى از ترجمه آمده است.

ترجمه کمره ‏اى را مى ‏توان اولين ترجمۀ کامل اصول الکافی دانست، که بى ‏ترديد در ترجمه ‏هاى بعدى، نقش اساسى ايفا کرده است. مترجم کوشيده تا با عبارتى فارسى و شيرين و توضيحات مختصر و رسا، به ترجمه و شرح۲۰ الکافی بپردازد، اما به رغم اين عزم واراده، ترجمه او، چندان روان نيست و با قلم علمى و آميخته با واژه ‏هاى عربى، به نگارش در آمده و براى عموم مردم قابل استفاده نيست. بايد اذعان کرده که اين ترجمه، در ميان ترجمه‏ هاى ديگر ـ با توجه به پيشگامى مترجم، نکته سنجى او و شرحش ـ از جايگاهى برتر برخوردار است.

ترجمه و شرح کمره ‏اى را مى ‏توان چنين توصيف کرد:

 الف. ترجمه ‏اى است عالمانه، که مترجم در آن با شرح پاره ‏اى از عبارت ‏ها و نيز آوردن توضيحات تکميلى در ميان پرانتز، سعى بليغى به عمل آورده تا آن را گويا و خوانا کند. با اين همه، بى ‏دقتى ‏هايى هم در ترجمه وى وجود دارد.

 ب. مترجم براى رعايت اختصار و احتمالاً به دليل عدم نياز خواننده به سلسله اسناد، آنها را در ترجمه نياورده و تنها به ترجمه متن حديث از گوينده آن پرداخته است، هر چند، گاهى آخرين راوى در پاره‏ اى از روايات در ترجمه آمده است.

 ج. مترجم کوشيده در آن دسته از احاديث که ترجمه نتوانسته به خوبى گويايى لازم را داشته باشد، از توضيح و شرح استفاده کند. وى توضيح ‏ها و شرح ‏ها را کاملاً از ترجمه مجزا کرده و پس از ترجمه حديث، با عنوان شرح، که با قلم درشت و سياه، حروف ‏نگارى شده، احاديثى را شرح کرده است. اين شرح ‏ها، گاه به عنوان پيش در آمد ورود به حديث، و گاه در جمع احاديث متعارض و گاه احاديثى را که در نگاه نخستين، شبهه آفرين مى ‏نمايد، شامل مى ‏شود. اين شرح ‏ها براى خواننده بسيار راه‏گشا بوده و پاره ‏اى از ابهام ‏ها و اجمال ‏ها را بر طرف مى ‏کند.

 د. ترجمه، در نيمه دوم هر صفحه و متن احاديث، در بخش فرازين صفحه آمده است، و بدين ترتيب، متن عربى و ترجمه فارسى در کنار هم آورده شده و کتاب را براى مطالعه کننده، سودمندتر کرده است.

 ه. گاه براى برطرف کردن اجمال و ابهام، مترجم از جمله ‏هايى در ترجمه استفاده کرده و براى مخلوط نشدن ترجمه و توضيح، نوشته ‏هايى را بين دو هلال آورده است. گاه مترجم به نسخه بدل ‏هاى متن عربى هم توجه کرده و ترجمه‏ اى هم بر اساس آن نوشته است.

 و. به رغم دقت مترجم، وى به دليل اين‏که شديداً تحت تأثير متن عربى بوده، نتوانسته متنى فارسى و روان پديد آورد.

 ۶. اصول کافى با ترجمه و شرح، از سيد جواد مصطفوى خراسانى (۱۳۰۱ ـ ۱۳۶۸)، ترجمه ‏اى کامل از اصول الکافی است که در دهه ۱۳۴۰ش، به نگارش در آمده و از سوى دفتر نشر فرهنگ اهل بيت عليهم ‏السلام بدون ذکر تاريخ منتشر شده است.

 سه جلد از اين ترجمه، از سوى سيد جواد مصطفوى و جلد چهارم و پايانى آن، از باب حبّ الدنيا و الحرص عليها از کتاب الايمان و الکفر از سوى آقاى سيد هاشم رسولى محلاتى (معاصر) به فارسى برگردانده شده است. مترجم نخست، جلد دوم ترجمه را در تاريخ چهاردهم بهمن ۱۳۴۴ خورشيدى، برابر با پانزدهم شوال ۱۳۸۵ ق، و جلد اول آن را چهار سال بعد در ۱۳۴۸ ش، برابر با نهم جمادى الاولى ۱۳۸۹ ق، به پايان برده و براى جلد سوم هيچ تاريخى ثبت نکرده است. مترجم دوم، ترجمه ‏اش را به تاريخ ۱۳۸۶ ق، و در قريه امام‏زاده قاسم شميران به پايان برده است.

 هر دو مترجم، از کتاب ‏هاى مرآة العقول مجلسى،۲۱ الوافى فيض کاشانى (م ۱۰۹۱)۲۲ و ساير کتاب ‏هاى مربوط، براى ترجمه و شرح استفاده کرده ‏اند. با توجه به مقدم بودن ترجمه کمره‏ اى بر اين ترجمه، هم صفحه ‏پردازى کتاب و هم ترجمه، از آن ترجمه اثر پذيرفته است. برابرى اين دو ترجمه، چنان است که گويى مترجم دوم، ترجمه پيشين را اصل قرار داده و آن را اصلاح و روان‏تر کرده و شرح‏ هايى را که احساس کرده، طولانى و زايد هستند، حذف و يا مختصرتر کرده است. شرح ‏هاى مصطفوى، مختصرتر از کمره‏ اى و ترجمه وى روان‏تر، دقيق ‏تر و گوياتر از آن است. البته شرح ‏هاى ترجمه دوم از فيض کاشانى نقل شده و گاه عين عبارات مجلسى است که مترجم پيشين در ترجمه ‏اش آورده است.۲۳

 ترجمه مصطفوى و کمره ‏اى، از جهاتى شبيه به هم بوده و سبک واحدى دارند؛ اما مصطفوى کوشيده است در ترجمه عنوان ‏هاى ابواب و فصول و پاره‏ اى از کلمات، از واژه ‏اى بهتر و گوياتر استفاده کند.

 هر دو، سبک نگارش مناسبى ندارند و آيين فارسى ‏نويسى را رعايت نکرده ‏اند. استفاده نابجا از علائم سجاوندى و علائمى که براى افزودن متن اضافى و يا توضيح به کار مى ‏روند،۲۴ و نيز استفاده نکردن از آن علائم در جاى خود ـ به گونه ‏اى که گاه براى يک حديث بلند از آغاز تا پايان، تنها از علامت ويرگول استفاده شده و تا پايان بايد متن را خواند و هيچ توقف نکرد ـ از ويژگى ‏هاى نگارش آنهاست.

 در هر دو ترجمه، به سبک فارسى ‏نويسى پيشين، بسيارى از کلمات که امکان به هم چسبيدگى آنها وجود دارد، کلمات به صورت به هم پيوسته آورده شده ‏اند.

 در هر دو ترجمه، مأخذهاى مورد استفاده معرفى نشده ‏اند و تنها به اين بسنده شده که از يک يا دو شرح استفاده شده، در حالى که از کتاب ‏هاى زيادى در ترجمه و شرح استفاده شده است.

 اين دو ترجمه، در چاپ‏ هاى نخست و اصلى، صفحه آرايى مناسبى ندارند؛ بلکه از صفحه ناآرايى برخوردارند.

 ۷. انتخابى از کتاب اصول کافى، با ترجمه مرحوم سيد جواد مصطفوى است که با سرمايه حاج مهدى سلامت شريف، در تهران به سال ۱۳۹۴ ق، برابر با ۱۳۵۱ ش، در يک جلد و در ۸۴۰ صفحه به چاپ رسيده است. در اين کتاب، ابتدا متن فارسى و آن‏گاه عربى آورده شده است.

 ۸. برگزيده ‏اى از اصول کافى، از سيد جواد رضوى (۱۳۱۳)، شامل ۱۲۰۰ حديث اخلاقى، فرهنگى، عقيدتى، اقتصادى، سياسى و ساير رشته ‏هاى علوم اسلامى از اصول الکافی است.۲۵ اين کتاب در سال ۱۳۸۰ش، چاپ و منتشر شده است.

 در اين کتاب که ترجمه آن با استفاده از ترجمه‏ هاى کمره ‏اى، مصطفوى و رسولى محلاتى فراهم شده ـ متن حديث در يک صفحه و ترجمه آن در صفحه مقابل قرار گرفته، و مؤلف، احاديث کتاب را به کتاب‏ هاى ياد شده، ارجاع داده است. وى به رغم استفاده از ترجمه‏ هاى ديگر، توفيق چندانى در کارش نداشته و براى اثبات اين ادعا، تنها توجه به چند عنوان از کتاب و ترجمه آنها، کافى است. براى نمونه، ببينيد:

 باب نادر فيه ذکر الغيب = باب نادر، در آن ذکرى از غيب است؛۲۶ باب انّ مثل سلاح‏ رسول الله‏ صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله مثل التابوت فى بنى اسرائيل = باب در اين‏که سلاح رسول خدا صلى ‏الله ‏عليه ‏و ‏آله همانند تابوت است در بنى اسراييل؛۲۷ باب انّ الائمّة لو ستر عليهم أخبروا کلّ ‏امرى‏ء بما له و عليه = باب اگر راز ائمه حفظ مى ‏شد، به هر مردى، از همه سود و زيانش خبر مى ‏دادند؛۲۸ باب التفويض الى رسول الله‏ و الى أئمة = باب تفويض در امر دين به رسول خدا و ائمه؛۲۹ باب الاشارة و النص على أبى جعفر = باب اشاره و نص بر امام باقر عليه ‏السلام.۳۰ اين عبارت ‏ها، نمونه ‏اى از ترجمه يک کتاب حديثى است. در آنها، نه نثر معيار رعايت شده و نه گويايى لازم را دارند و برخى ابهام دارند و برخى ديگر ايهام و چنان لفظ به لفظ ترجمه شده‏ اند، که فارسى آنها، خنده آرد خلق را.

 ۹. گلچينى از اصول کافى، از رضا فيروزى که انتشارات آذر سبلان، در زمستان ۱۳۸۰ آن را منتشر کرده است. مؤلف، احاديث سرفصل ‏هاى اصول الکافی را در ۹۲ صفحه گلچين کرده است. به نوشته وى، سرفصل ‏ها چنين ‏اند: ايمان و کفر، دعا، العشرة، فضل قرآن، عقل و جهل، العلم، توحيد و الحجة. همان گونه که مشاهده مى‏ شود، در يک کتاب فارسى چند ده صفحه ‏اى، برخى عنوان ‏ها فارسى و برخى عربى‏ اند و معلوم نيست چرا و به چه دليل، برخى از آنها فارسى و برخى ديگر به عربى نوشته شده ‏اند. گمان مى ‏رود همين سبک کتاب ‏نگارى، خود گواه نا آشنايى مؤلف با اصول نخستين نگارش و تنظيم يک کتاب است، تا چه برسد به ترجمه يک متن حديثى. توضيحات احاديث، به نوشته مؤلف از مير (صحيح آن سيد) جواد مصطفوى بر گرفته شده و ترجمه نيز از سوى وى با دخل و تصرف است. او متن عربى را نياورده و منبع احاديث را نيز مشخص نکرده است.

 ۱۰. واژه ‏هاى اخلاقى منتخب از اصول کافى، گزيده ‏اى است از اصول الکافی در زمينه مباحث اخلاقى، که به همت ابراهيم پيشوايى ملايرى (۱۳۱۱) با مقدمه استاد على مشکينى (۱۲۹۹) ـ که به تاريخ ۱۳۵۷ تأليف شده ـ و در يک جلد، در ۱۷۷ صفحه، از سوى انتشارات ياسر قم در سال ۱۳۶۱ منتشر شده است. ترجمه اين مجموعه، که حاوى احاديثى در رفتارهاى اخلاقى است، با استفاده از ترجمه مرحوم مصطفوى و توضيح ‏هاى مؤلف است.۳۱ در اين کتاب، متن عربى احاديث در پاورقى آمده و موضوعات آن به ترتيب الفبا از «آ» تا «ى» است. ويرايش دوم کتاب، با اصلاحات و تغييرات و اضافاتى همراه است.

 ۱۱. ترجمه شرح اصول کافى، از محمّد خواجوى (۱۳۱۳)، محمّد بن ابراهيم شيرازى مشهور به ملاّ صدرا و صدر المتألهين (م ۱۰۵۰ ق)، شرحى ژرف بر اصول الکافی نوشته و شرح وى از سوى خواجوى به فارسى ترجمه شده است. در ترجمه اين اثر، مترجم، در ترجمه احاديث از ترجمه سيد جواد مصطفوى استفاده کرده و مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى در سال ۱۳۶۶ش ، آن را به چاپ رسانده است.

 ۱۲. مختصر اصول کافى (فارسى)، از عبدالصمد اسلامى (۱۳۱۳)، اين گزيده با ترجمه سيد جواد مصطفوى فراهم شده۳۲ و متن عربى و همين‏ طور سلسله سند روايات را ندارد. کتاب را انتشارات نصايح قم، در تابستان ۱۳۸۱، در ۲۸۸ صفحه به چاپ رسانده است.

 ۱۳. گزيده کافى، از محمّد باقر بهبودى (۱۳۰۸)، نويسنده، آن دسته از روايات الکافی را که صحيح تشخيص داده، برگزيده و با نام الصحيح من الکافی، و يا زبدة الکافی به چاپ رسانده است. وى اين گزيده و يا صحيح را ترجمه نيز نموده و با نام گزيده کافى، در شش جلد (۳۷۵ ۳۸۸ ۴۱۴ ۴۸۲ ۴۳۱ ۴۰۷ صفحه) به بازار کتاب عرضه کرده است. اين کتاب از سوى دفتر نشر فرهنگ اسلامى و به سال ۱۳۶۱ از سوى شرکت انتشارات علمى ـ فرهنگى چاپ و منتشر شده است. اين گزيده، شامل همه بخش‏ هاى الکافی، از اصول و فروع و روضه است. مؤلف ابتدا احاديث برگزيده را با سلسله سند آورده و در ذيل هر صفحه عربى، به ترجمه آنها مبادرت ورزيده است. عنوان ‏هاى کتاب و ابواب الکافی به عربى، همان است که در اصل کتاب آمده، ولى در فارسى بر اساس سليقه مترجم،۳۳ تغيير يافته و وى بر اساس مفاد احاديث، آنها را عنوان گذارى کرده است. براى نمونه ببينيد:

 کتاب العقل و الجهل = دفتر خرد؛۳۴ کتاب فضل العلم: باب فرض العلم و وجوب طلبه و الحث عليه = دفتر ارج دانش: پژوهش؛۳۵ باب فضل العلم و فضل العلماء = ارج دانشمندان؛۳۶ باب النهى عن القول بغير علم = سخن بى‏ فروغ و فتواى جاهلانه؛۳۷ باب لزوم الحجة على العلم و تشديدالامر عليه = مسئوليت بيشتر با کيفرى شديدتر؛۳۸ باب شدة ابتلاء المؤمن = گرداب بلا؛۳۹ باب النهى عن احراق القراطيس المکتوبة = باطله‏ ها را مسوزانيد.۴۰ اين روشِ عنوان گزينى ـ نيمى اجتهادى و نيمى برگرفته از کتاب ـ تا پايان کتاب ادامه پيدا کرده است. مترجم کوشيده تا ترجمه ‏اى روان و قابل فهم ارائه کند و از اين رو، خود را چندان در بند واژه ‏ها نگه نداشته، و گاه از تعابيرى بر ساخته هم سود جسته که چندان رايج نيستند و خود اين، گاه باعث نقض غرض شده است.

مى ‏توان اين ترجمه را ـ با در نظرداشت هدف مترجم ـ موفق ارزيابى کرد؛ اما سليقه ويژه مترجم بر آن سايه انداخته و بعلاوه حاوى الکافی نيست و گزيده ‏اى از آن است.

 ۱۴. شرح و ترجمه اصول الکافی (فارسى)، از مرحوم شيخ عباس حايرى تهرانى، حايرى بر کتاب اصول الکافی، شرح نوشته و همزمان آن را ترجمه نيز نموده که در يک جلد و در ۳۰۸ صفحه، يک بار بى ‏جا و بى ‏نام، در سال ۱۳۵۸ و بار ديگر در همان سال، از سوى حاجى عبدالرحيم صابرى و ديگران چاپ و منتشر شده است. اين ترجمه به ‏نام کتاب عقل و جهل هم چاپ شده است.

 ۱۵. الروضة من الکافی، الروضة، جلد هشتم و پايانى الکافی است، و در آن احاديثى با محتواى گوناگون آورده شده و از همين رو، به ‏نام الروضة ناميده شده است. اين بخش از الکافی ـ هم به دليل ياد شده ـ کارکردى فراتر از بخش‏ هاى فقهى دارد که تخصصى ‏اند. از اين رو، آن هم مانند بخش نخست الکافی، يعنى اصول، ترجمه شده و در دسترس فارسى ‏خوانان قرار گرفته است. اين کتاب، از سوى محمّد باقر کمره‏ اى ترجمه شده و در دو مجلد از سوى مکتبة الاسلاميّة، در سال ۱۳۸۲ق، به چاپ رسيده است.

 روضة الکافی از سوى مترجم ديگر اصول الکافی، سيد هاشم رسولى محلاتى (۱۳۰۸) انجام گرفته و در دو جلد در سال ۱۳۵۰ از سوى انتشارات علميه تهران چاپ و منتشر شده است.

 ۱۶. بهشت کافى (ترجمه روضه کافى)، حميد رضا آژير (۱۳۳۷)، قم انتشارات سرور، سال ۱۳۸۱ در ۴۴۸ صفحه.

 مترجم بر اساس شماره ‏گذارى الروضة تصحيح محمّد جعفر شمس الدين، و با حذف سلسله اسناد روايات، اقدام به ترجمه الروضة کرده و عنوان ‏هايى را هم فارغ از متن عربى برگزيده است. براى نمونه، عنوان نخستين حديث رسالة من ابى عبدالله‏ الى شيعته است که با عنوان توصيه ‏هاى اخلاقى امام صادق عليه ‏السلام به پيروان خود، در ترجمه آمده است.۴۱ و خطبة الطالوتية، خطبه ‏اى ديگر از اميرمؤمنان عنوان شده است.۴۲ و همين‏ طور حديث ابى عبدالله‏ مع المنصور فى موکبه که تيتر شده است که حديث امام صادق عليه ‏السلام با منصور در کاروان او، و آگاهى از وضع اجتماعى و تباهى مسلمانان، هنگام ظهور حضرت حجت است.۴۳ وى علاوه بر اين، خود براى پاره ‏اى از احاديث، عنوان انتخاب کرده که در متن نيست. براى نمونه، نگاه کنيد به صفحات ۴۴۳ تا ۴۴۸.

 مترجم از آوردن متن عربى احاديث، خوددارى کرده و تنها به آوردن متن عربى آيات در متن ترجمه اکتفا نموده و آنها را در پاروقى ترجمه کرده است.

 اين ترجمه، بدون هيچ توضيحى از سوى ناشر و يا مترجم، راهى بازار کتاب شده و مترجم تنها در پايان کتاب، به ذکر تاريخ اتمام ترجمه بسنده کرده است، يعنى ۲۱ محرم ۱۴۱۹ ق، برابر ۲۸ ارديبهشت ۱۳۷۷ ش.

 کتاب، ترجمه ‏اى روان دارد و مترجم آن ـ که از مترجمان پر کار معاصر است ـ تلاش فراوانى کرده تا متنى قابل فهم و خوانا براى خوانندگانش پديد بياورد، اما به رغم اين تلاش، اين ترجمه، در تفهيم مطلب نارسايى دارد و نياز به بازسازى و بازبينى جدى دارد.

 ۱۷. احاديث منتخبه از روضه کافى، ترجمه ‏اى از تعدادى از احاديث روضة الکافی است که از سوى محمّد امين رضوى سلدوزى (معاصر) در ۱۴ ربيع الثانى ۱۳۹۲ ق، برابر ۷ خرداد ۱۳۵۱ ش، به انجام رسيده و از سوى هيأت مکتب النبى تهران، در ۲۱۹ صفحه، در سال ۱۳۵۰ چاپ شده است. همين کتاب در سال ۱۳۶۱ ش، از سوى انتشارات فرخى، در ۲۰۹ صفحه به زينت طبع آراسته شده است.

 اين کتاب، حاوى احاديثى پراکنده و به تعبير مترجم آن، کشکولى از سخنان منسوب به ائمه است.۴۴ و دليل انتخاب آنها، تنوع مطالب و ملال ‏آور نبودن، عنوان شده است. داستان، پند، نکات اعتقادى، معجزه، کرامت، رفتارهاى اخلاقى، بيان پاره ‏اى از واقعيات، نامه ‏هايى از ائمه، ظهور امام زمان عليه ‏السلام و نشانه ‏هاى آن، سخنانى از انبيا و گاه مباحثى فقهى، محورهاى احاديث برگزيده را تشکيل مى ‏دهند.

 ترجمه احاديث از نوع آزاد است و مترجم کوشيده تا با انتخاب چنين روشى، کتاب را روان و جذاب کند. ترجمه به ‏واقع روان و آسان است و مترجم گاهى براى رفع پاره ‏اى ابهام ‏ها و يا اصطلاحات و يا عبارت ‏هاى دشوار، از توضيح در داخل پرانتز استفاده کرده و بيان ‏هاى خود را با ترجمه نياميخته است. او متن عربى احاديث را که ۲۴۸ عدد است، نياورده و با ذکر شماره احاديث الروضة و صفحات آن، خواننده را به متن عربى ارجاع داده است.

 ۱۸. ترجمه اصول کافى، از صادق حسن ‏زاده (۱۳۴۲) که در پاييز سال ۱۳۸۳ از سوى نشر صلوات در (۶۸۷ ۶۸۴ ۷۶۸ ۷۵۱ صفحه) منتشر شده و حاوى نمايه ‏هاى آيات، احاديث و اشعار است. در اين ترجمه، احاديث علاوه بر شماره ابواب، شماره‏ گذارى پياپى هم شده است.

 مترجم که چند سالى است به امر ترجمه حديث اشتغال دارد، تا کنون چند ترجمه از وى در طول کمتر از يک دهه، از کتاب ‏هاى حديثىِ پيش‏تر ترجمه شده، منتشر شده است. ترجمه وى را مى ‏توان محصول دو ترجمه سيد جواد مصطفوى و محمّد باقر کمره‏ اى به ‏شمار آورد، که اجمالاً در برخى جاها اندکى بهتر از دو ترجمه قبلى و در جاهايى بدتر است. اين اثر، همانند دو ترجمه کامل پيشين، همراه با متن عربى اعراب‏ گذارى شده، با اين تفاوت که شرح و توضيح ‏هاى آن دو را ندارد.

پی نوشت ها

---------------------------------
۱. ر.ک: فهرست کتابخانه اهدايى سيد محمّد مشکات به دانشگاه تهران، ج۳، ص ۱۱۹۷ ـ ۱۱۹۸.

۲. همان، ص ۱۱۹۸.

۳. فهرست نسخه‏ هاى خطى کتابخانه عمومى آيت الله‏ نجفى مرعشى، تأليف سيد احمد حسينى، ج۲، ص ۱۳۵ ـ ۱۳۶، چاپ دوم، بى ‏تا.

۴. الکافی، ص ۴ (مقدمه).

۵. فهرست نسخه ‏هاى خطى کتابخانه آيت الله‏ مرعشى، سيد احمد حسينى، ج۱۴، ص ۲۳۰، ۱۳۶۶.

۶. فهرست نسخه ‏هاى خطى دانشکده الهيات و معارف اسلامى مشهد، محمود فاضل، ج۲، ص ۴۱۳، ۱۳۶۱.

۷. فهرست کتاب ‏هاى خطى کتابخانه ملک تهران، ج۳، ص ۵۱۵ ـ ۵۱۶.

۸. فهرست کتابخانه مجلس شوراى ملى، سعيد نفيسى، ج۶، ص ۳۴، ۱۳۴۴.

۹. الکافی، ج۱، ص ۳۴ (مقدمه حسين على محفوظ) .

۱۰. اين صفحات هشت جزء را نشان مى‏ دهند، اما هم در مقدمه کتاب به هفت جزء تصريح شده و هم در باب بندى، هفت جزء است.

۱۱. الصافى، جزء پنجم، ص ۲۶۳.

۱۲. همان، جزء ۱، ص ۳.

۱۳. الصافى، جزء ۱، ص۴.

۱۴. همان، ص ۲.

۱۵. اصول الکافی با ترجمه و شرح سيد جواد مصطفوى، ج۱، ص ۱۷ (مقدمه).

۱۶. الاصول من الکافی، ج ۱، ص ۲۰.

۱۷. اين کتاب را مجلسى در طول ۳۷ سال يعنى از سال ۱۰۷۶ تا ۱۱۰۹ نگاشته است.

۱۸. الاصول من الکافی، ج ۴، ص ۱۱ (مقدمه مترجم).

۱۹. همان، ص ۷ (مقدمه مترجم).

۲۰. همان، ص ۱۱ ـ ۱۲.

۲۱. ر. ک: اصول کافى، ج ۳، ص ۴۳۰.

۲۲. ر. ک: همان، ج۴، صفحه استدراک پايان کتاب.

۲۳. براى نمونه ر.ک: اصول کافى، ج۴، ص ۱۴۷ و ج ۴، ۱۵۹.

۲۴. براى نمونه، کمره ‏اى کلمه باب را در همه جا داخل پرانتز گذاشته و در جاهايى که مطلبى را براى تکميل جمله و ايضاح بيشتر آورده، به جاى کروشه از پرانتز استفاده کرده است. همچنين مصطفوى تمامى ترجمه عنوان ‏هاى باب ‏ها و فصل ‏ها را در داخل پرانتز آورده و او نيز در مطالب افزودنى جهت تکميل معنا، به جاى کروشه، از پرانتز استفاده کرده است.

۲۵. گزيده‏ اى از اصول کافى، ص ۲۶ (مقدمه مترجم).

۲۶. همان، ص ۱۴۲ ـ ۱۴۳.

۲۷. همان، ص ۱۴۰ ـ ۱۴۱.

۲۸. همان، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹.

۲۹. همان، ص ۱۴۸ ـ ۱۴۹.

۳۰. همان، ص ۱۶۴ ـ ۱۶۵.

۳۱. ر.ک: واژه ‏هاى اخلاقى منتخب از اصول کافى، ص ۲، (مقدمه على مشکينى).

۳۲. مختصر اصول کافى، ص ۳۶ (مقدمه مترجم).

۳۳. محمّد باقر بهبودى، در ترجمه قرآن نيز که به‏نام معانى القرآن چاپ شده، اسامى تمامى غالب سوره‏ هاى قرآن را با نظرداشت محتوا، و بر حسب برداشتش از آيات، به فارسى نام گذارى کرده است.

۳۴. گزيده کافى، ج ۱، ص ۱.

۳۵. همان، ج ۱، ص ۵.

۳۶. همان، ج ۱، ص ۶.

۳۷. همان، ج ۱، ص ۹.

۳۸. همان، ج ۱، ص ۱۳.

۳۹. همان، ج ۱، ص ۲۲۶.

۴۰. همان، ج ۱، ص ۳۷۵.

۴۱. بهشت کافى (ترجمه روضه کافى)، ص ۲۹.

۴۲. همان، ص ۶۰.

۴۳. همان، ص ۶۶.

۴۴. احاديث منتخبه از روضه کافى، ص ۶ (مقدمه مترجم).